این در حالی است که!
رضا شکراللهی
نمیدانم لقلقهی زبان شدنِ برخی کلمهها و عبارتها باعث تنبلی ذهنی اهل قلم، بهخصوص روزنامهنگاران، میشود یا تنبلی ذهنی باعث لقلقهي زبان شدن آن کلمهها و عبارتها. شاید باید این را هم بگذاریم کنار معمای هستیشناسانهي مرغ و تخممرغ. یکی از این لقلقهها، که زیادی هم لق میزند، همین «این در حالی است که» و شکلهای گوناگون آن است که اگر آن را از خبرنگار و روزنامهنگارجماعت بگیری، احتمالاً دچار اسپاسم انگشت وسط از نوع حاد میشود؛ بس که آن را بهجا و بیجا میچپاند توی متن. به استفاده از این عبارت برای بیان تضاد، با همهی بدریختی و حلالنازادگیاش، شاید نتوان خردهای گرفت، ولی امان از وقتی که این عبارت تبدیل میشود به آچار فرانسهی نویسنده برای بازکردن تنبلانهی هرگونه پیچ. و داد از وقتی که چنان لقلقلهي زبان میشود که دیگر یادمان میرود قرار بوده آن را برای بیان تضاد به کار ببریم نه به جای واو عطف و نقطه و انواع حرف ربط در جایی که هیچ تضادی در جملههای پس و پیشِ آن نیست. مثالِ تنوری میخواهید؟ جایزهی پولیتزرِ ۲۰۱۸ برندگانش را دیروز اعلام کرد. متن خبر در معتبرترین خبرگزاری مملكت را بخوانید: "برندگان نهایی جایزهی پولیتزر در بخشهای گوناگون در حالی اعلام شد که جایزهی بخش ادبیات داستانی به رمان «کمتر» نوشتهي «اندرو شین گریر» رسید و..." با این «در حالی اعلام شد که» که پرتاب شده توی متن، من هم تأسف خودم را اعلام میکنم از اینکه این کتابها برنده شدهاند! جز این اگر بود، مینوشت: "برندگان نهایی پولیتزر در بخشهای گوناگون اعلام شد و جایزهی بخش ادبیات داستانی به رمان «کمتر» رسید و..." البته برخی دستبهکیبوردان در ممکن کردن ناممکناتِ نگارش فارسی چنان نیرومندند و خلاق که چارهای ندارم جز اینکه از زبان مولانا بگویمشان: در آن حالی که حالم بازجویی / محالی را میسّر میتوان کرد!