• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4088 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت

برجام؛ هدف يا وسيله

محسن بهاروند

احساس من اين است كه در سپهر سياسي ايران در رابطه با برجام بحث اصلي به نوعي دچار انحراف شده است و جاي هدف و وسيله با هم عوض شده‌اند. به نظر من بايد دوباره برگرديم و جايگاه برجام را براي خود تعريف كنيم. اصولا هدف ما از انعقاد برجام چه بود؟ هيچ توافق بين‌المللي يا قراردادي در نظام ملي به خودي خود هدف نيست بلكه وسيله و تسهيل‌كننده هدفي است كه براي آن در نظر گرفته‌ايم. متعجبم از اينكه موضوع برجام به بحث اصلي محافل داخلي كشور تبديل شده است. مساله اصلي كشور تلاش همگاني براي رونق اقتصادي، رفاه اجتماعي و ايجاد اشتغال براي جوانان كشور است. جايگاه برجام بايد در راستاي اين هدف و در سايه آن مورد بررسي قرار گيرد نه به عنوان يك بحث مستقل. هيچ كس نمي‌تواند ادعا كند كه برجام به تنهايي مي‌تواند همه يا حتي بخشي از آن هدف را براي ما محقق كند.

برجام مي‌تواند به سرابي تبديل شود كه ذهن و انرژي سياستمداران ما را از هدف اصلي كه همگان بايد به آن اهتمام ورزند، دور گرداند و موجب اتلاف انرژي و انحراف كارگزاران نظام شود. برجام در راستاي تحقق هدفي كه گفته شد بخش كوچكي در سياست خارجي ما است كه قصد دارد برخي از موانع خارجي رشد و توسعه اقتصادي ما را برطرف كند. ولي در مقابل همه برنامه‌هاي دولت براي تحقق آن هدف نمي‌توان نقش بسيار بزرگ و تعيين‌كننده‌اي براي آن قائل شد.

در مصاحبه اخير با همين روزنامه عرض كردم كه نقش اصلي ديپلماسي كشور نمايندگي نظام در خارج براي حفظ و ارتقاي منافع ملي است و همچنين بيان شد كه ديپلماسي يك پكيج و يك پروسه است و ايران پكيج خود را دارد و آن را اجرا مي‌كند. نقشي كه براي برجام در اين پكيج بايد در نظر گرفت اين است كه برجام بخشي از موانع و مزاحمت‌هاي خارجي تجارت، رشد و توسعه اقتصادي و عدم اشتغال را از ميان بردارد. ولي برجام همه راهكار و تمام راه‌حل نيست. رسيدن به هدف رونق اقتصادي و ايجاد اشتغال يك برنامه جامع و يك پكيج است كه برجام بخشي از آن است.

پس اگر به دولت انتقاد مي‌شود يا از آن حمايت به عمل مي‌آيد بايد بر اساس مجموع اقدامات دولت در راستاي آن هدف پيش گفته باشد نه تمركز را صرفا بر يك نكته از يك مجموعه بگذاريم. هدفي كه نظام اسلامي براي خود تعريف كرده است نيز تنها با اقدام يك قوه يا يك نهاد و يك وزير و مانند اين قابل تحقق نيست بلكه همه مردم و مسوولان بايد در تحقق اين اهداف نقشي هماهنگ انجام دهند. اما اين برنامه جامع يا پكيج ايران براي تحقق رونق اقتصادي و ايجاد اشتغال مي‌تواند شامل چه اقداماتي باشد.

كشور ما مي‌تواند برجام را تا زماني كه به هر اندازه مي‌تواند بعضي موانع خارجي را برطرف مي‌كند، حفظ كند. ولي كار اصلي ما براي ارتقاي وضعيت داخلي بيشتر انجام اصلاحات در داخل كشور است نه اتكا به خارج. ابتدا بايد دانست كه هيچ كشوري تاكنون بدون اتكا به سرمايه‌هاي داخلي خود اعم از سرمايه مادي و سرمايه انساني نتوانسته است به رشد و توسعه دست پيدا كند.

اعتماد ملي به دولت بزرگ‌ترين سرمايه هر كشوري است. هيچ عنصري به اندازه حاكميت قانون نمي‌تواند در ايجاد اعتماد ملي و توسعه اقتصادي موثر باشد.

نقش قوه مقننه در قانونگذاري حرفه‌اي و تصويب قوانين جامع و مانع بسيار مهم است ولي نقش قوه قضاييه در عمل به مر قانون و رعايت اصول كلي حقوق همچنين پاسداري از حاكميت قانون و جلوگيري از تضييع حقوق افراد اعم از حقوق مجرم و متهم براي توسعه يك كشور بسيار ارزشمند‌تر از هر مقدار سرمايه‌گذاري خارجي در رونق اقتصادي است. فساد اداري و مالي، رانت‌خواري و تبعيض در برخورداري از امكانات كشور چنان نقشي دارد كه مي‌تواند منجر به، به زانو درآمدن يك كشور بزرگ شود. زيرا باعث بي‌اعتمادي و اتلاف سرمايه انساني و مادي كشور مي‌شود.

كشور ما نياز دارد كه قوانين سرمايه‌گذاري كشور را حتي‌الامكان تسهيل كند. قراردادهاي نفتي را به گونه‌اي تنظيم كند كه در تحليل سود و زيان شركت‌هاي بزرگ معامله با ايران به صورت معقول و با توجه به شرايط موجود براي آنها سودآور و جذاب باشد. سيستم بانكي را روزآمد كند و مقررات بين‌المللي مربوط به شفافيت، پولشويي و غيره را اجرا كند.

در پايان به نظر من دولت براي سرمايه‌گذاري در توليد بايد اولويت خود را بر ايجاد اعتماد ملي و هدايت سرمايه‌هاي داخلي به طرف توليد بگذارد و جذب سرمايه‌گذاري خارجي در اولويت دوم قرار داشته باشد. از آمار عمومي و مطبوعاتي پيدا است كه رقم سرسام‌آوري از نقدينگي در دست مردم وجود دارد كه به دلايل مختلف به توليد جذب نشده است.

من فكر مي‌كنم دولت براي افزايش توليد و ايجاد اشتغال مي‌تواند از مردم كمك بگيرد. شايد لازم باشد براي بهبود سريع وضعيت معيشتي مردم خارج از چارچوب‌ها و تئوري‌هاي علم اقتصاد بينديشيم. به عنوان مثال دولت مي‌تواند بررسي كند كه صندوق ملي توليد و كارآفريني با مديريت خود ايجاد كند. سرمايه و سود سرمايه در اين صندوق را تضمين كند. سود بيشتري به آن اختصاص دهد و علاوه بر سود به ازاي ميزان مشخصي از سرمايه‌گذاري يك امتياز اجتماعي هم به سرمايه‌گذار اعطا نمايد. مثلا هر فردي كه به ميزان مشخصي در اين صندوق سرمايه‌گذاري مي‌كند اين امكان را داشته باشد كه فرد بيكاري به انتخاب خود براي اشتغال در شركت‌هاي خصوصي يا دولتي بنا به تخصص فرد مورد نظر را نيز معرفي كند. اگر بتوانيم سرمايه توليد را از منابع مردمي جذب كنيم آنگاه قادر خواهيم بود به جاي جذب سرمايه به دنبال جذب تخصص و تكنولوژي از خارج هم باشيم.با اجراي چنين تدابيري به خصوص تقويت بخش قانوني و نرم‌ افزارهاي لازم و اتكا به مردم و ايجاد اعتماد ملي كشور ما مي‌تواند در مقابل تحريم و ناملايمات خارجي مقاومت كند.

فعاليت‌هاي ديپلماتيك و وزارت امور خارجه از جمله توافقاتي مانند برجام بخشي از راهكار دولت براي تسهيل تجارت و تسهيل رونق اقتصادي و ايجاد اشتغال است. هدف را نبايد با وسيله اشتباه گرفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون