• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4122 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۹ تير

دكتر الهه كولايي:

استيضاح كافي نيست، درهاي مشورت را بگشاييد

مرجان زهراني

 

 

«راهكار چيست»؛ اولين پرسشي‌ است كه در مواجهه با شرايط كنوني به ذهن همراهان دولت مي‌رسد. از همين رو آنها بايد زماني را كه مخالفان براي تقبيح تصميمات و حمله به دولت مي‌گذارند براي پاسخ به همين پرسش اختصاص ‌دهند. روزنامه اعتماد نيز در سلسله گفت‌وگوهاي روزانه‌اي اين سوال را با فعالان سياسي در ميان مي‌گذارد. الهه كولايي، استاد دانشگاه علوم سياسي و عضو شوراي سياستگذاري اصلاح‌طلبان معتقد است كه روحاني بايد در درجه اول راه را براي مشورت باز بگذارد. او گفته است تنها استيضاح وزير اقتصاد و ترميم تيم اقتصادي كابينه راه چاره نيست بلكه دولت بايد در شرايط كنوني از نخبگان فكري و اجرايي بهره‌ ببرد.

 

به نظر مي‌رسد كه شرايط كشور از لحاظ اقتصادي در شرايط ويژه‌اي قرار گرفته و نارضايتي‌هاي عمومي شدت بيشتري گرفته است. از نظر شما به عنوان يك فعال سياسي راهكار برطرف كردن اين نارضايتي عمومي يا دست‌كم متعادل كردن آن به شكلي كه به صورت خشم يكباره و اقدامات خشونت‌آميز جمعي بروز نكند، چيست؟

در طول 4 دهه گذشته آنچه به كشور ما امنيت و آرامش بخشيده، حمايت مردم و انسجام و يكپارچگي ملي بوده است. بدون ترديد اولين گام براي جلب اعتماد مردم، اميدواركردن آنها و كاهش نارضايتي‌هاي موجود براي رويارويي با تهديدهاي داخلي و خارجي، جلب اعتماد آنان با بيان خواسته‌هاي مردم و به حسا ب آوردن مطالبات و نيازهاي آنها است. همه مي‌دانيم كه كشور ما با شرايط دشواري روبه‌رو است. درواقع سطح توسعه كشور براي دولت و حكومت چالش‌هاي بسياري را ايجاد كرده، اما نكته مهم اين است كه سرمايه 4 دهه گذشته اين نظام و آب و خاك، اعتماد مردم بوده است. بنابراين بيش از هرچيز و پيش از هر چيز، بايد به خواسته‌ها و مطالبات مردم توجه كرد، تا اين اعتماد ترميم شود. بايد نهادها و ابزارهايي كه امكان انتقال اين مطالبات را به سطح حكومت دارند، تقويت كرد يا از آنها به درستي بهره گرفت. ترديد نداريم كه فشارهايي از بيرون، چه در سطح منطقه، چه در سطح جهان، عليه كشور ما در جريان است و دست‌هايي براي ايجاد تهديد عليه امنيت و يكپارچگي ملي ما در حركت و تلاش است. آنچه مي‌تواند همه اين توطئه‌ها و طراحي‌هاي رقباي داخلي و خارجي را خنثي سازد، جلب دوباره حمايت مردم است. به تعبيري به حساب آوردن خواسته‌ها و مطالبات اساسي، مردم به همان شكلي كه در قانون اساسي كشور ما تصريح شده، گام برداشتن در اين مسير؛ ايجاد و تقويت فضاي گفت‌وگو در ميان جريان‌هاي سياسي مختلف، براي برجسته‌سازي منافع و مصالح كشور و امنيت ملي مي‌تواند به جلب رضايت مردم كمك كند. همچنين مبارزه با عوامل نارضايتي آنان بايد بازتاب پيدا كند. به نظر مي‌رسد كه مهم‌ترين عامل نارضايتي مردم، فساد، رانت و تبعيض و گسترش آن و بي‌توجهي به منافع مردم در شرايط تهديد و فشارهاي اقتصادي است كه باعث افزايش ناراحتي شده و نبايد آن را ناديده گرفت. تشديد آن به خشونت و ناآرامي منجر مي‌شود. توجه به خواسته مردم و تامين آن، مهم‌ترين شرط خروج از وضعيت موجود در كشور است.

دست‌كم در دو ماه اخير نارضايتي‌هاي اقتصادي ناشي از نوسانات بازار ارز و طلا بيشتر بروز و ظهور داشته است. به نظر شما استيضاح وزير اقتصاد كه نمايندگان مجلس آن را دنبال مي‌كنند يا ترميم تيم اقتصادي دولت كه خواست و مطالبه بسياري از فعالان سياسي است مي‌تواند منجر به كاهش نارضايتي بوده و به گفته شما نوعي جلب رضايت مردم باشد؟

همان‌طور كه اشاره كردم جلب رضايت مردم بايد مهم‌ترين گام دولت باشد. در اين راستا تنها استيضاح و ترميم كابينه كفايت نمي‌كند، بلكه بايد اقدام‌هاي جدي و رضايتبخش ديگري در جهت رسيدن به اين هدف انجام داد. ذخاير فكري و معنوي عظيمي كه در كشور ما وجود دارد و تاكنون به خوبي مورد توجه قرار نگرفته، مي‌تواند در اين زمينه كمك شاياني به دولت كند. براي عبور از وضعيت موجود، به كار گرفتن ظرفيت نخبگان در كشور، در سطح نخبگان اجرايي و علمي و دانشگاهي ضرورتي انكارناپذير ولي فراموش شده است كه دولت بايد از آن بهره ببرد. دولت براي مقابله با تهديدهاي جدي عليه منافع مردم و كشور بايد به اين ذخاير فكري و اجرايي مراجعه كند. دولت نبايد در چنين شرايطي درهاي مشورت را ببندد. تاكيد دارم كه تنها استيضاح و ترميم كافي نيست. استفاده از نخبگان سياسي اجرايي و فكري از گرايش‌هاي گوناگون، كه دغدغه ايران و ايرانيان را دارند، انديشمندان در حوزه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي براي خروج از وضعيت موجود يك ضرورت اساسي است. فرصت‌ها بسيار اندك است. دولت نبايد اين فرصت‌ها را از دست بدهد. در وضعيت موجود استفاده از خرد جمعي، شنيدن صداي مردم از طريق فعالان سياسي و اجتماعي و نخبگان بسيار ضروري است تا از فرصت‌ها به درستي استفاده شود. صرف تغيير در كابينه به تنهايي پاسخگوي نيازهاي موجود نيست.

استعفاي مسوولان در شرايط بحران ناكارآمدي در همه جاي دنيا پذيرفته شده است و عملياتي مي‌شود. با اين حال در حال حاضر بحث استعفاي رييس‌جمهوري خطي است كه تندروهاي داخلي دنبال مي‌كنند. به نظر شما در شرايط كنوني استعفا يا حتي طرح عدم كفايت رييس‌جمهوري مي‌تواند تاثير مثبتي داشته باشد؟

با در نظر گرفتن شرايط منطقه‌اي كه در آن زندگي مي‌كنيم و معادلات قدرت در جهان و مشكلات گوناگون داخلي، اين راهكار كمكي به برون رفت از شرايط موجود نمي‌كند. ما نيازمند يكپارچگي ملي و انسجام در حركت و فعاليت همه جريان‌ها و گروه‌ها پيرامون منافع كشور و مصالح مردم هستيم. بركناري دولت خطي كه تندروهاي داخلي و خارجي دنبال مي‌كنند و با توجه به شرايط كنوني دقيقا خلاف منافع ملي است. البته بايد تاكيد كنم كه چنين مباحثي بيشتر سياسي است كه سبب مي‌شود جريان‌هاي رقيب رو در روي هم صف آرايي كنند. درحالي كه ما امروز بايد به اهميت انسجام و يكپارچگي ملي در برابر رقباي منطقه‌اي و بين‌المللي

بينديشيم. در واقع اگر تهديدهايي كه امروز همه مردم، كشور و منافع همگان را هدف قرار داده، به درستي درك كنيم به سوي اين ايده‌ها نمي‌رويم. ما بايد كمك كنيم فضايي براي گفت‌وگو و حضور نخبگان اجرايي و فكري فراهم شود تا به نتيجه عملي و كارساز براي حل مشكلات موجود دسترسي پيدا كنيم.

رييس‌جمهوري در سخنراني‌هاي اخير خود جنگ رواني را يكي از عوامل ايجاد بحران اقتصادي دانسته و البته چندين بار از پشت‌پرده‌هايي سخن گفته كه مردم و رسانه‌ها نمي‌دانند. آنقدر اين دو گزاره تكرار شده كه برخي معتقدند ديگر با گفتاردرماني نمي‌توان مردم را به لحاظ رواني اميدوار نگه داشت. از سويي، برخي معتقدند براي بازگرداندن اميد به جامعه لازم است كه رييس‌جمهوري كمي شفاف‌تر با مردم سخن بگويد. نظر شما در مورد اين دو تحليل چيست؟

منتخب آراي مردم بايد همه مسائل و مشكلات را، در حد امكان و ضرورت براي مردم بازگو كند. اين نوعي اعتمادسازي است. نبايد فراموش كرد كه هر حكومتي نيازمند اين اعتمادسازي در جامعه است. بنابراين منتخب مردم بايد موانع و چالش‌ها را به زبان بياورد، البته به طور طبيعي بايد از شيوه‌ها و روش‌هاي مناسب براي تامين خواسته‌هاي مردم و حل مشكلات آنان هم استفاده كند. زماني كه افكار عمومي در جريان واقعيت مسائل قرار گيرد، همانطور كه اشاره كردم، مي‌توان از ظرفيت پرقدرت آنان به درستي بهره گرفت. شفاف كردن مسائل و بازگو كردن مشكلات مي‌تواند مردم را در همراهي كردن با دولت و حل مشكلات كمك كند. همچنين كاهش شكاف ميان دولت و ملت، مي‌تواند همصدايي و يكپارچگي براي رويارويي با تهديدهاي داخلي و خارجي ايجاد كند.

مرز اين بازگو كردن وقايع در جهت جلب اعتماد مردم كجاست؟ آيا در مورد پشت‌پرده‌ها بايد دست به افشاگري زد؟

افشاگري مشكلي را حل نمي‌كند. دولت آقاي روحاني، دولت تدبير و اميد است. دولت بايد بتواند با سياست‌ها و اقدام‌ها و كنش‌هاي درست و اثربخش و پاسخگوي نيازهاي مردم، اميد را زنده كرده و آن را زنده نگه دارد. دولت بايد در رويارويي با مشكلات به گونه‌اي رفتار كند كه تدبير را به نمايش بگذارد. اين هنري است كه سياستمداران بايد در شرايط حساس از آن بهره ببرند. مردم بايد نسبت به انتخاب خود و درستي آن اطمينان پيدا كنند. اين موضوع نيازمند اجراي سياست‌هاي مناسب و اجراي قانون و پاسداري از حقوق اساسي مردم و تامين نيازهاي آنان با تمركز بر مبارزه عملي و نه شعاري و سخنراني كردن با فساد و رانت و تبعيض است. بنابراين اين تدبير و اميد در رفتار مناسب و سنجيده بروز پيدا مي‌كند. نبايد فراموش كرد كه كنش‌هاي دولت بايد بتواند هم انسجام ملي را تقويت كند و هم با جلب اعتماد عمومي، مردم را در كنار دولت نگه دارد و كشور را از غلتيدن به ورطه بحران‌هاي مهارنشدني در امان بدارد.

حسن روحاني در صحبت‌هاي اخير از فرصت 3 ماهه صحبت كرده و گفته است تا 3 ماه آينده وضعيت اقتصادي را از شرايط بحران كنوني خارج مي‌كند. همچنين علي مطهري نيز از مردم خواسته تا به دولت فرصتي6 ماهه بدهند. به نظر شما تعيين سقف زماني در چنين شرايطي پيامد منفي دارد يا مثبت؟

قطعا مثبت است، اما بايد توجه داشت در اين مدت بايد سياست‌ها و رفتارها به گونه‌اي شكل بگيرد كه مردم به موفق بودن اين رفتار اميدوار شوند. چون هر فرصتي كه از دست برود، موجب تشديد نااميدي و بي‌اعتمادي مي‌شود و اين براي كشور بسيار خطرناك است. البته همين اصلاحات در سطح منطقه و جهان بايد درنظر گرفته شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون