نسبت نابرابر مهارتها و جايگاه زنان
هادي خانيكي٭
درك بهترجايگاه اجتماعي زنان، تنها در يك منظومه و مجموعه فرهنگي و سياسي ميسر است. براي دستيابي به نتيجه بهتر، بايد تمام مولفههاي تاثيرگذارمورد بررسي قراربگيرد. البته شما نميتوانيد حضورزنان را تنها به چند حوزه محدود كنيد، به هرحال كسب مهارت گسترده توسط زنان، موجب شده تا جامعه شاهد حضور زنان در تمام عرصهها باشد. امكان دارد كه بسياري شاخص ارزيابي حضور زنان را تنها به حوزه سياست و مديريت محدود كنند اما اين ارزيابي درست نيست و بايد وسيعتر به اين موضوع پرداخت. درحال حاضر، سوال اساسي و فراگير براي بسياري از زنان كشور مطرح شده كه چرا درحق آنها اجحاف شده است؟بخشي از زنان اعتقاد دارند موقعيتي كه در اختيار دارند، متناسب با شايستگي آنها نيست. به هرحال زنان براي كسب توانمنديها زحمت بسياري را متقبل شدهاند. ازسوي ديگر امكان دارد كه فارغ از زنان، كل جامعه به اين نتيجه دست پيدا كرده باشد كه چرا زنان از دستيابي به مقامات بالا محروم شدهاند؟ طرح اين سوالات در مورد حقوق زنان، محصول تحولات اساسي است. شما اين نكته را مدنظر قرار بدهيد كه اساسا درك حقوق در برابر تكاليف، حركتي رو به جلو محسوب ميشود. به هرحال زنان به دركي رسيدهاند كه چيزهايي را ندارند و براي كسب آن بايد تلاش كنند. به همين دليل ميتوان اين خودآگاهي را تحرك اجتماعي و سياسي دانست. اين تحرك اجتماعي به صورت كلان بعد از انقلاب و به صورت خرد در دوره اصلاحات در بين زنان قابل مشاهده است. در چنين شرايطي، صورت مساله بسيار ساده ميشود. به هرحال زنان نقشهاي اجتماعي گستردهاي را ايفا كرده و به نسبت رشدي كه در آموزش عالي پيدا كردند انتظار دارند جايگاه بهتري در مديريت جامعه داشته باشند. اين انتظار با توجه به مهارتها و داشتههاي بيشتر آنها زياد نيست هرچند تاكنون محقق نشده است. به همين دليل زنان توقع دارند در جايگاه مناسب سياسي و اقتصادي حضور داشته باشند. با يك بررسي كوتاه ميتوان دريافت كه سطح مشاركت سياسي، اجتماعي، فرهنگي و حتي اقتصادي زنان ازسطح متوسط جامعه، بالاتر است اما به تناسب اين مشاركت گسترده، قالبهاي موجود در جامعه تغيير نكرده است و همچنان نگرش سنتي مانع شده است تا زنان در مقامات بالاي مديريتي قرار بگيرند. حل اين مشكل در گرو متناسب شدن گفتمان غالب در جامعه به نسبت اين تغيير و پذيرفتنشان، جايگاه و توانمندي زنان است. به نظر من نگرش و نگاه موجود بايد اصلاح شود و در گام بعد تحت تاثير تغيير نگرش غالب در جامعه، رفتار بايد تغيير كند. به دنبال بهبود رفتارها، تحول ساختاري درجامعه به وجود خواهد آمد. اين تغييرات بايد در جامعه مورد توجه قرارگرفته و به رسميت شناخته شود. چنين موقعيتي را بايد براي جامعه، فرصت دانست و هرگز آن را تهديد ارزيابي نكرد. شما اين نكته را مدنظر قرار بدهيد كه اگر زنان يك جامعه به توسعه و خودآگاهي رسيده باشند به ظرفيتهاي كشور در زمينه توسعه افزوده ميشود. امكان دارد كه برخي اين پيشنهاد را مطرح كنند كه بهتر است براي زنان فضاي بهتري در نظر گرفته شود. بخشي از راهبردها و راهكارها معطوف به اين است كه دولت و نهادهاي حاكميتي با اصلاح قوانين تلاش كنند تا فرصتي را براي حضور گسترده زنان فراهم كنند. در چنين شرايطي، مقررات حقوقي جديد ميتواند به زنان كمك كند تا درجايگاه مناسب درجامعه قرار بگيرند. از سوي ديگر، برخي اين پيشنهاد را مطرح كردند كه بهتر است براي زنان سهميهبندي جنسيتي در نظر گرفته شود تا اين عقبماندگي جبران شود. سهميهبندي جنسيتي ميتواند ميزان دسترسي زنان به سطح بالاي مشاركت سياسي و اقتصادي و اجتماعي را تسهيل و تسريع كند. در صورت تداوم اعمال سهميهبندي جنسيتي، عدالت جنسيتي در جامعه برقرار ميشود. در واقع حاكميت با ايجاد اين مولفه، شرايطي را ايجاد ميكند كه امكان رقابت برابر در جامعه بين زنان و مردان به وجود بيايد، به همين دليل بسياري از صاحبنظران از اعمال سهميهبندي جنسيتي دفاع ميكنند. هرچند بسياري از مخالفان هم با اعمال سهميهبندي جنسيتي مخالف بوده و بر اين باور هستند كه بايد زنان خود براي كسب جايگاه برتر تلاش كنند.
٭ استاد دانشگاه علامه طباطبايي، عضو كميته علمي دومين همايش ملي اعتدال