بهرام قاسمي در گفتوگو با «اعتماد»:
شرايط جهاني، بهبود روابط با ايران را به كانادا تحميل كرد
محمدابراهيم ترقينژاد / با پيروزي حزب ليبرال در انتخابات پارلماني كانادا و روي كار آمدن دولت جديد اين كشور به رهبري جاستين ترودو براي بسياري از افراد اين سوال مطرح شده است كه آيا ايران و كانادا به سمت تنشزدايي در رابطه دوجانبه حركت ميكنند؟ نخست وزير جوان كانادا از مدتها پيش از سياست دولت وقت محافظهكار اين كشور نسبت به سياستهاي خصمانهاش نسبت به ايران انتقاد كرده و گفته بود كه در صورت پيروزي تهران و اتاوا دوران جديدي از روابط را تجربه خواهند كرد. اينك اميدها براي بازگشايي سفارتخانههاي دو كشور بيش از پيش شده است و بسياري انتظار دارند پس از باز شدن سفارتخانههاي ايران و انگليس، پرچمهاي ايران و كانادا در تهران و اتاوا هم برافراخته شوند. با اين حال، روز گذشته، دولت كانادا بخشي از تحريمهاي يكجانبه اين كشور نسبت به ايران را لغو كرده است و اين ميتواند پيام خوبي از تمايل اين كشور به تهران براي بهبود روابط تلقي شود. در خصوص آينده مناسبات دوجانبه ايران و كانادا با بهرام قاسمي، نماينده سابق ايران در كانادا و سفير اسبق كشورمان در ايتاليا، اسپانيا و ايرلند گفتوگويي داشتهايم كه مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
آيا رفع بخشي از تحريمهاي ايران از سوي دولت كانادا ميتواند گام نخست براي عاديسازي روابط تهران و اتاوا قلمداد شود؟
قطعا همين طور خواهد بود و ميتوان آن را نخستين گام عملي دولت جديد كانادا براي تنشزدايي و عادي ساختن روابط دو كشور دانست. تا پيش از روي كار آمدن دولت ليبرال جاستين ترودو، دولت پيشين اين كشور اقدامات اشتباهي را نسبت به ايران انجام داد و همراه با برخي كشورها، در اقدامي يكجانبه، تحريمهايي را عليه ايران اعمال كرد كه روز گذشته بخشي از آنها لغو شد و بخشي هم هنوز ادامه دارد. البته جاستين ترودو هنگام تبليغات گفته بود در صورتي كه در انتخابات پيروز شود و بتواند دولت تشكيل دهد، در سياست كنوني كانادا در خصوص تهران تجديدنظر ميكند و دو كشور به سمت بهبود روابط حركت ميكنند. او در انتخابات پيروز شد و از زمان تشكيل دولت به اين سو هم اظهارات مثبتي از سوي دولتمردان جديد كانادا بيان ميشود. به نظر ميرسد جاستين ترودو از ضرر و زيانهاي ناشي از سياستهاي دولت قبل نسبت به ايران آگاه شده و ميخواهد اشتباه دولت قبل را جبران كند. رفع بخشي از تحريمها ميتواند خبر و علامت خوبي براي آماده ساختن فضا براي يك روابط متعادل ميان ايران و كانادا باشد. با اين حال، دولت كانادا بوده است كه روابط خود را با ايران قطع كرد و هرگونه اقدام براي آغاز عاديسازي روابط ميان تهران و اتاوا بايد از سوي دولت كانادا برداشته شود و آنها هستند كه بايد به جبران اقدامات اشتباه پيشينشان بپردازند.
روز پنجشنبه، جاستين ترودو اعلام كرد كه دولت كانادا در رفع تحريمهاي ايران عجله نخواهد كرد و ميخواهد مسوولانه عمل كند. دليل طرح اين مساله با اقدام ديروز كانادا در رفع بخشي از تحريمها در تضاد نيست؟ دليل طرح آن چه بود؟
شايد دليل طرح اين مساله از سوي جاستين ترودو اين بوده است كه او به عنوان رييس دولت كانادا قصد داشته تا طرف مقابل خود يعني ايران را تست كند و متوجه اين شود كه اقدام آنها در رفع بخشي از تحريمها (و نه رفع تمام تحريمها) ميتواند شرايط را براي بازگشت روابط به حالت پيشين فراهم كند. به عبارتي، سخنان نخستوزير كانادا متوجه ضرورت اقدام مرحله به مرحله براي روند عاديسازي دو كشور است. با اين حال، تحريمهاي يكجانبه اين كشور عليه ايران آنقدر منفي است و زيانهايي را متوجه كانادا كرده كه نياز به اين داستانها نيست و به نفع اتاوا است تا تمامي تحريمهاي يكجانبه خود را لغو و خود را از شرايط انزواي كنوني خارج كند. به هر حال آنها نبايد منتظر عكسالعملي از سوي ما باشند و نبايد اين انتظار را داشته باشند كه ايران براي بازگشايي سفارتخانهها و عاديسازي روابط اقدام كند زيرا آنها بودهاند كه روابط با تهران را قطع كردند.
تمايل كانادا براي برقراري روابط با ايران به چه ميزان تحت تاثير قراردادهاي تجاري ايران و كشورهاي اروپا و همچنين اجرايي شدن برجام و رفع تحريمهاست؟
بيترديد مسائل جهاني روي اقدامات و تصميمات دولتها تاثير خواهد گذاشت و نميتوان گفت كه آن حجم از قراردادها ميان ايران و كشورهاي اروپايي و همچنين رفع تحريمها بيتاثير بودهاند. با اين حال، بايد دانست هيچگاه ايران اين انتظار را نداشت كه دولت كانادا با آن همه ادعاها و همچنين وجود ايرانيان مقيم در اين كشور كه بسيار هم هستند، دست به تحريمهاي يكجانبه و اعمال محدوديت بزند و سپس اقدام به قطع روابط با ايران بكند. اكنون شرايط جهاني به كانادا اين مساله را القا كرده است كه بايد در سياستهايش نسبت به ايران تجديدنظر كند. اكنون بسياري از كشورهاي دنيا از نقش بيبديل منطقهاي ايران سخن ميگويند و ايران را كشوري قدرتمند در خاورميانه ميدانند. برجام عملياتي شده و تحريمها عليه ايران رفع ميشود. اين مسائل موجب ميشود تا دولت كانادا نتواند روشهاي گذشته خود عليه ايران را ادامه دهد. همانطور كه گفتم شرايط تغيير يافته و حتما تداوم روشهاي سابق براي افكار عمومي كانادا و نخبگان اين كشور سوال ايجاد خواهد كرد و آنها از دولت خواهند پرسيد چرا با وجود شرايط جديد همان روشهاي قبلي را ادامه ميدهي؟ من فكر ميكنم دولت جديد كانادا مجبور است تا در برابر ملت بزرگ ايران سياستهاي خود را تعديل و تلطيف كند.
چه زمينههايي براي همكاري ميان ايران و كانادا وجود دارد؟
روابط مناسبات اقتصادي و مبادلات تجاري ميان ايران و كانادا از قدمتي تاريخي برخوردار است. دو طرف از توانمنديها و ظرفيتهاي همكاري همديگر آگاه هستند. با اين حال، تهران و اتاوا ميتوانند با يكديگر در مسائلي چون امور صنعتي، كشاورزي، محيط زيست، فرهنگي، علمي، آموزشي ، دانشگاهي و... همكاري كنند. هماكنون دانشجويان و استادان ايراني بسياري در كانادا حضور دارند. با اين وجود، پيش از هرگونه رابطه جديد براي همكاريهاي اقتصادي و تجاري، لازم است تا روابط دوجانبه به حالت سابق بازگردد. به عبارت ديگر، تا زماني شرايط همانند اكنون باشد و روابط ميان ايران و كانادا عادي نشود، امكان همكاريها ميان دو كشور هم قابل تصور نيست. با حرف زدن هم روابط عادي نميشود. گام نخست، اعتمادسازي و رفع سوءتفاهمها و همچنين جبران اشتباهات پيشين است تا از اين طريق زمينه براي گفتوگو ميان دو كشور فراهم شود. با فراهم شدن زمينه گفتوگو و برقراري روابط دوجانبه است كه تهران و اتاوا ميتوانند دور جديدي از همكاريها در زمينههاي مختلف را آغاز كنند. ايران و كانادا هماكنون در دوران پيش از آغاز روابط قرار دارند. بايد ابتدا گامهاي ابتدايي براي عاديسازي روابط برداشته شود تا به نقطه صفر برسيم.
فكر ميكنيد فاصله رسيدن به نقطه صفر چقدر است؟
فاصله بسياري وجود دارد اما رفع تحريمهاي يكجانبه ميتواند گام ابتدايي خوبي قلمداد شود. با اين حال، آنها بودهاند كه در گذشته اشتباهاتي داشتهاند و آنها هم بايد براي رفع و جبران اشتباهات پيشين پيشقدم شوند.
كانادا در سياست خارجي ايران از چه اهميتي برخوردار است؟
اهميت ايران براي كانادا بسيار بيشتر از اهميت كانادا براي ايران است. كانادا كشور بسيار بزرگ و قدرتمندي است. آنها عضو گروه هفت كشور صنعتي دنيا هستند. اقتصادي قدرتمند و صنعتي محسوب ميشود ولي نقش موثر و جايگاه قدرتمند ايران در خاورميانه باعث ميشود آنها بيشتر از ما نيازمند باشند. با اين حال، دكترين سياست خارجي ايران عاديسازي روابط، تعامل سازنده با كشورهاي دنيا و برقراري روابط متوازن و متعادل و مبتني بر احترام و منافع متقابل با تمامي كشورهاي دنيا به جز رژيم نامشروع اسراييل است.
به نقش و جايگاه ايران در منطقه اشاره كرديد. كاناداييها چه نگاهي نسبت به نقش منطقهاي ايران در خاورميانه دارند؟
در سالهاي گذشته دولت كانادا نگاه دقيق و كارشناسانهاي نسبت به مسائل خاورميانه نداشتند و سياستشان از جانبداري يكطرفه از رژيم نامشروع اسراييل پيروي ميكرد. من فكر ميكنم آنها متوجه واقعيتهاي خاورميانه نبودند و تحت تاثير ديگران بودند و اين نوع نگاه غلط، كانادا را به تصميمات يكجانبه سوق داد. آنها نيازمند گفتوگو براي فهم درست و درك واقعيات منطقه هستند تا از اين طريق متوجه مسير آتي خاورميانه شوند. با اين حال، هرگونه قضاوت درباره دولت جديد كانادا و نوع نگاه آنها زود است و بايد منتظر بود تا تغييرات عمدهاي در سياست خارجيشان شكل بگيرد.
حقوق بشر يكي از مسائل اختلافي ايران و كانادا در سالهاي گذشته بوده است. اين مساله به چه ميزان ميتواند در آينده بر روابط دوجانبه تهران و اتاوا تاثير بگذارد؟
من وارد داستان اختلاف ايران و كانادا در مساله حقوق بشر نميشوم چراكه اين موضوع داستاني طولاني دارد و در چند عبارت هم خلاصه نميشود. واقعيات تاريخي مشخص است و نميتوان آنها را تغيير داد. آنها اتهاماتي را نسبت به ايران وارد ميكنند كه بخشي از آن به دليل عدم درك منطقه و شرايط آن، بخشي به دليل تاثيرپذيري از برخي گروههاي خاص، بخشي به دليل القاپذيري از سوي رژيمهاي نامشروع است. در يك نگاه مثبت و خوشبينانه، اين اختلاف به دليل عدم درك واقعيات است. ايران هم از نقض حقوق بشر سخن ميگويد كه متوجه نقض حقوق بنيادين بوميان اين كشور است. بحثهاي حقوق بشري نيز هماينك به بحثهايي سياسي و ابزاري تبديل شدهاند. من فكر ميكنم دولت كانادا در اين باره هم در سياستهاي خود بازنگري كند. نميشود آنها پيشگام در صدور قطعنامههاي ضدايراني در سازمان ملل باشند و از سوي ديگر، بخواهند روابطشان را با ايران عاديسازي كنند. جمهوري اسلامي ايران در اين باره انتظار يك بازنگري در سياستها مبتني بر منافع ملي دارد. اين بازنگري هم فقط درباره ايران نيست و شامل بسياري از كشورهاي اسلامي هم ميشود زيرا تداوم اين شرايط به انزواي هرچه بيشتر كانادا از سوي نه تنها ايران بلكه بسياري از كشورهاي اسلامي ميانجامد.
هماكنون تهران و لندن در حال طي كردن روند عاديسازي روابط دوجانبهشان هستند و در اين مدت هم تنش آنچنانياي در روابط ايران و امريكا به وجود نيامده است. اين مسائل به چه ميزان بر تمايل دولت كانادا براي تنشزدايي با ايران موثر بوده است؟
بحث صدور ويزا و ارايه خدمات كنسولي ميان سفارتخانه ايران و انگليس بحث جديدي است اما شعار تجديدنظر در روابط تهران و اتاوا از سوي جاستين ترودو به چند ماه پيش بازميگردد. لذا من تصور نميكنم تمايل دولت كانادا براي عاديسازي و تنشزدايي روابط دو كشور تحت تاثير كامل اين رويداد باشد. از طرفي زيبنده دولت كانادا هم نيست كه اينگونه رفتار كند زيرا اين كشور ادعاي استقلال نظر است و كشور مستقل هم منافع ملي خود را با مسائل ديگر كشورها گره نميزند. همانطور كه گفته شد دولت كانادا متوجه بهبود جايگاه بينالمللي و ارتقاي نقش منطقهاي ايران شده است. آنها به اين رسيدهاند كه تداوم سياستهاي پيشين مقدور نيست و ضروري است كه در سياستهايشان نسبت به ايران تجديدنظر كنند و روابط خود با تهران را ترميم كنند. به عبارتي، دولت كانادا مجبور به عاديسازي روابط خود با ايران است زيرا شرايط و واقعيات منطقهاي اين مساله را به دولت اين كشور تحميل كرده است. مسيري كه دولت پيشين كانادا يعني دولت محافظهكار استفان هارپر طي ميكرد، مسيري برخلاف همپيمانان غربياش بود اما كانادا توان ادامه اين روند را ندارد و نميتواند برخلاف مسير رودخانه شنا كند. آنها ديدهاند كه همپيمانان اروپاييشان چگونه در حال مسابقه با يكديگر براي برقراري روابط و بهبود مناسباتشان با ايران هستند. سفر سران كشورهاي اروپايي و همچنين سفر آقاي روحاني به اروپا را ديدهاند. بنابراين بايد گامهاي منطقي براي بهبود روابط را بردارند و به جبران اشتباهات پيشينشان بپردازند. اينك بايد منتظر بود و ديد كه كاناداييها به چه ميزان جدي هستند.