• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3745 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۵ بهمن

ترامپ و بالكانيزاسيون سوريه

ماني محرابي
عضو هيات علمي انديشكده روابط بين‌الملل

بعد از تشكيل جبهه سه‌جانبه روسيه، ايران و تركيه و خصوصا پس از مذاكرات سه‌جانبه صلح سوريه گمانه‌زني‌ها در جهت بالكانيزه شدن سوريه شدت گرفت و برخي پيش‌بيني‌ها حاكي از تقسيم سوريه ميان ايران، روسيه و تركيه بوده است. اما آيا چنين اتفاقي اساسا قابل رخ دادن است؟
در ابتدا بايد گفت متحد اصلي ايالات متحده در خاورميانه يعني اسراييل بيشترين ضربه را از تجزيه سوريه دريافت خواهد كرد زيرا تقسيم اين كشور به معناي ظهور حداقل يك كشور اسلامي تندرو سلفي در نزديكي مرزهاي سرزمين‌هاي اشغالي خواهد بود كه براي اسراييل به طور بالقوه بسيار خطرناك‌تر از نيروهاي شيعه مانند حزب‌الله كه تحت حاكميت يك كشور هستند و قوانين بين‌المللي و عرفي در قبال آن صدق مي‌كند، هستند و البته نبايد فراموش كرد كه نيروهاي معارض دولت سوريه از احرار الشام تا جبهه النصره ماهيت ي غرب ستيز دارند. همين خطر براي تركيه نيز متصور است زيرا بالكانيزه شدن سوريه، استقلال كردها در مرز تركيه را فراهم خواهد كرد و تلاش جهت عدم وقوع اين مساله دقيقا همان چيزي است كه باعث ورود تركيه به بحران سوريه شده است. ايران و روسيه نيز به عنوان دو قدرت پشتيبان حكومت سوريه، بر اساس منطق، علاقه‌اي به از هم پاشيدگي حكومت و كشور مورد حمايت خود ندارند.
البته بايد توجه داشت تصوير مطلوب تمام بازيگران فوق‌الذكر از آينده سوريه با هم تفاوت دارد اما موضع‌گيري اين كشورها در قبال مساله تماميت ارضي سوريه همسو است و تنها بازيگراني كه خلاف اين نظر را دنبال مي‌كنند عربستان و قطر هستند كه در حال حاضر نيز در دايره تصميم‌گيرندگان ديپلماتيك بحران سوريه حضور ندارند.
با عدم حضور عربستان و قطر در دايره ذكر شده از يك سو تقسيم اراضي سوريه به شكل ديپلماتيك كاملا منتفي است و از سوي ديگر رسيدن به راه‌حلي ديپلماتيك در جهت پايان دادن به بحران سوريه نيز با خلل شديد مواجه خواهد شد، زيرا در نگاهي واقع‌بينانه رياض و دوحه نقش پر رنگي در رهبري گروه‌هاي معارض دولت سوريه ايفا مي‌كنند. اما حضور شخصي مانند دونالد ترامپ در راس هرم تصميم‌گيران واشنگتن و تلاش‌هاي ايدئولوژيستي وي در جهت احياي امريكاي قدرتمند، اين معادله را به طور بالقوه دچار خلل خواهد كرد.
 سوريه و در ابعاد وسيع‌تر حد فاصل مرزهاي غربي ايران تا درياي مديترانه در حال حاضر تحت استيلاي نظم بين‌المللي‌اي است كه ايران نقش پررنگي در آن داشته و به شكل كلان تامين‌كننده منافع ايران است؛ نظمي كه پايه‌هاي آن از سال‌هاي مياني دهه اول قرن بيست و يكم و بعد از حذف تهديدات منطقه‌اي عليه ايران توسط ايالات متحده در افغانستان و عراق نهاده شد و پس از ناكامي نظامي ايالات متحده در اين كشورها به نظم مستولي بر اين مناطق تبديل شد.
اين نظم بين‌الملل ميان منافع ايران و ايالات متحده وضعيتي پاندولي به خود گرفته و طبيعتا واشنگتن نيازمند برهم زدن اين نظم است ولي در زمان رياست جمهور باراك اوباما، واشنگتن يا توان اين كار را نداشت يا جايگزين مناسبي براي آن متصور نبود. اما متحدان اين كشور در خاورميانه به جز اسراييل، براي برون‌رفت از حالت انزواي فعلي در مقابل ايران شديدا به برهم زدن توازن قواي فعلي در ابعاد ژئواستراتژيك و ژئوپولتيك نيازمندند و تنها راهكار ممكن، برهم زدن نظم فعلي منطقه‌اي است.
شرايط نظم حاكم بر خاورميانه شرايطي اقتدار گريز است يعني هر كشور بر اساس حكومت مستقل خود، منافعي مستقل را براي خود در معادلات منطقه‌اي متصور است و اين به معناي عدم وجود منافع جمعي يا منافع ملي يكسان ميان تمام بازيگران منطقه غرب آسيا و شمال آفريقاست.
 ايالات متحده كه بر اساس منافع و آرمان‌هاي ناسيوناليستي خود همواره درصدد شكست اين نظام اقتدار گريز و تبديل آن به نظام سلسله‌مراتبي بوده هم‌اكنون توانايي استيلاي بر هم‌پيمانان خود را ندارد و براي رسيدن به اين جايگاه در وهله نخست بايد نظام فعلي حاكم بر خاورميانه كه در بالا به آن اشاره شد را در هم بشكند كه در حال حاضر تنها راه ضربه زدن به اين نظم، بالكانيزه كردن سوريه، تشكيل بازيگران جديد و احياي نظام بين‌الملل جديد بر اساس بازيگران و منافع جديد در سطح منطقه‌اي است.
واشنگتن براي نيل به اين هدف دو راه پيش رو دارد، راهكار عقلايي مبني بر حمايت و تجهيز نامتعارف يكي از طرفين كه در شرايط وجود جنگ قومي و ايدئولوژيك قطعا منجر به تجهيز طرف مقابل خواهد شد و راهكار احساسي مبني بر بروز خشونت سهمگين از سوي يكي از طرفين كه به ايجاد حس انتقام در طرف مقابل ختم مي‌شود.
هر دو راهكار پديد آورنده شرايطي هستند كه همزيستي مسالمت‌آميز و توام با صلح در كنار يكديگر براي گروه‌ها ناممكن و تجزيه به مثابه يگانه راه‌حل پايان دادن به پيكارها ضروري است. در مقابل اين اقدام واضح است كه ايران، روسيه و تركيه نيز از تمام توان خود در جهت خنثي كردن اين طرح بهره خواهند گرفت و اين به معناي شعله‌ورتر شدن بيشتر آتش بحران سوريه و البته استمرار اين بحران است و با توجه به خصوصيات فردي ترامپ در ضديت با نظام حاكم بين‌الملل، گرايش وي به طرح ذكرشده نبايد غافلگير‌كننده به نظر ‌آيد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون