• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3762 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۶ اسفند

پديده خودناشري در يك نگاه

وقتي ريش و قيچي دست نويسنده مي‌افتد

خودناشر بايد كفش آهني بپوشد تاكتابش را توزيع كند

زينب كاظم‌خواه

هر آنكه مي‌نويسد دوست دارد كه ديگري نوشته‌اش را بخواند. اصلا نويسنده براي اين مي‌نويسد كه يكي پيدا شود اثر خلق شده‌اش را خوانده و نظر دهد. اين يكي از انگيزه‌هاي اوليه انتشار است. او كلمات را كنار هم نمي‌گذارد كه در نهايت برود در گنجه‌اش پنهان شود، او مي‌نويسد كه دنياي بيروني او را بخواند. اين ميل بشر به انتشار نوشته‌هايش از ديرباز بوده است، حتي انسان‌هاي اوليه وقتي روي ديوار غارها شكل‌هايي را حكاكي مي‌كردند، به اين خاطر بوده كه آنچه در ذهن‌شان شكل مي‌گرفته را بيرون بريزند تا ديگراني آنها را ببينند. شايد بتوان گفت كه نخستين خود ناشران، همان انسان‌هاي غارنشين بودند. هرچه در دل تاريخ جلوتر آمديم امكانات انتشار هم عوض شد، مولفاني بودند كه كتاب‌هاي‌شان را مي‌نوشتند و نسخه‌هاي دستنويس را چند بار رونويسي مي‌كردند و اين نسخه‌ها دست به دست مي‌شد. بعدها كه امكانات انتشار گسترش يافت، ديگر نويسنده زحمت چاپ كتابش را خود متحمل نمي‌شد. با گسترش بنگاه‌هاي نشر، چاپ و انتشار كتاب به ناشران سپرده شد. اما در چند سال اخير به دليل گسترش تكنولوژي‌هاي گوناگون و از سوي ديگر سنگ‌اندازي‌هاي ناشران براي انتشار كتاب، مولفان به تاريخ اوليه نشر بازگشت داشته‌اند و پديده خودناشري يا مولف- ناشر بابي تازه در دنياي نشر شده است.
بيست سال پيش اگر نويسنده‌اي مي‌خواست كتابش را چاپ كند، همه راه‌ها به ناشر ختم مي‌شد. او بايد كسي را پيدا مي‌كرد كه قبول كند اثرش را چاپ كند. اما حالا او مي‌تواند هر چه را كه دوست دارد خودش منتشر كند. نويسنده خودناشر ديگر مجبور نيست كه مدت‌ها در انتظار آماده‌سازي كتابش بنشيند تا اثرش منتشر شود، او از راه‌حلي به نام خود ناشري استفاده كرده و كتابش را چاپ مي‌كند. همه‌چيز روي يك ميز كار ساده جمع مي‌شود تا نويسنده اثرش را چاپ كند. خود ناشري از جايي شروع مي‌شود كه نويسنده تصميم مي‌گيرد كه كتابش را به شكل مستقل در يك نشر خانگي
چاپ كند.

همه‌چيز در دست نويسنده
اگر بخواهيم از پديده خود ناشري تعريفي جامع ارايه دهيم بهترين توصيف اين است ؛ پديده انتشار هر كتاب يا اثري، توسط خالق اثر، بدون اينكه مولف خود را درگير پروسه نشر سنتي كند. انتشار كتاب‌ توسط مولف به نوعي چاپ خصوصي هم محسوب مي‌شود. در اين حالت نويسنده خود مسوول كنترل همه پروسه‌هاي نشر است؛ مسائلي مانند طراحي، صفحه‌بندي، طراحي جلد، چاپ و صحافي و بازاريابي و روابط عمومي همه كارهايي هستند كه نويسنده يك‌تنه آنها را انجام مي‌دهد.
در گذشته به دليل هزينه‌هاي چاپ، كتاب‌هايي كه خود نويسنده آنها را منتشر مي‌كرد قابل تشخيص از ساير كتاب‌ها بود؛ اين آثار بيشتر به شكل افست چاپ مي‌شد و اكثر آنها از چاپي نازل برخوردار بود، اما اين روزها ديگر اين طور نيست. نويسندگان كتاب‌هاي بسياري را منتشر مي‌كنند كه دقيقا مانند كتاب‌هاي منتشرشده از سوي ناشران سنتي هستند، با همان كيفيت
چاپ و صحافي.

خودناشران، جهان نشر را فتح مي‌كنند
عبدالحسين آذرنگ درباره اين پديده اعتقاد دارد كه مراد از خودناشري فقط اين نيست كه پديدآورنده‌اي پس از پديد آوردن اثرش به سرمايه خود يا از راه‌هاي ديگر كتاب را شخصا چاپ و منتشر كند. خودناشري رويداد نوپديدي است كه رهاورد تحول در نظام‌ها و شبكه‌هاي اطلاعاتي-ارتباطي، تحول در نرم‌افزارهاي رايانه‌اي و تحول در تجهيزات، ابزارها و سخت‌افزارهاست. اين رويداد حدودا از دهه 1980 و پس از رواج رايانه‌هاي شخصي و توليد نرم‌افزارهاي مناسب براي پردازش و آماده‌سازي متن آغاز شد. بنا به آمارها هم‌اكنون در جهان توسعه‌يافته و صنعتي بيش از 10 درصد پديدآورندگان خود ناشر شده‌اند. خودشان پديد مي‌آورند، براي چاپ آماده مي‌كنند؛ با مراكز توزيع و پخش و فروش قرارداد مي‌بندند يا از طريق كارگزارها و واسطه‌هايي كه به اصطلاح از همين راه كسب درآمد مي‌كنند اثر آماده شده‌شان را در چاپخانه به چاپ مي‌رسانند و به شبكه پخش و فروش
مي‌رسانند.
در سال 2008 براي نخستين بار در تاريخ، كتاب‌هايي كه از سوي مولف منتشر شده بود، بيشتر از كتاب‌هاي منتشر شده از سوي نشر سنتي بود. در سال 2009 آمار كتاب‌هايي كه مولف منتشر كرده بود به 76 درصد از كل آمار رسيد.

نويسندگان معروف خودناشر
پديده خودناشري در جهان پديده نوظهوري نيست، بسياري از نويسندگان معروف دنيا كتاب‌هاي‌شان را خودشان چاپ كردند؛ «تريسترام شندي» لورنس استرن در سال 1759 توسط نويسنده منتشر شد. همچنين «در ميان نقش‌ها» آخرين رمان ويرجينيا وولف در سال 1941 توسط خود نويسنده انتشار يافت. ازرا پاوند در سال 1908 «شعله رو به افول» را خودش چاپ كرد و هر نسخه را شش پني مي‌فروخت. جان راسكين پسر دوازه‌ساله نيز كتاب شعرش را به كمك پدرش منتشر كرد. همچنين جين آستين، اميلي ديكنسون، ناتالي هاتورن، مارسل پروست و والت ويتمن ديگر خالقاني بودند كه كتاب‌شان را خود منتشر كردند. جي كي رولينگ نيز نسخه‌‌اي‌بوك «هري پاتر»ش را مستقيما از طريق وب‌سايتش
مي‌فروخت.
در گذشته مولف- ناشر مجبور بود كه هزينه قابل توجهي را صرف آماده كردن كتابش براي چاپ كند. او بايد براي جا دادن حجم عظيم كتاب‌هاي منتشر شده مكاني را پيدا كند. اما ظهور كتاب‌هاي الكترونيك تا حد زيادي اين سنگ را از جلوي مولف - ناشر برداشت. از سوي ديگر انتشار كتاب‌ها در فضاي مجازي به شكل‌ اي‌بوك درواز‌ه‌اي جهاني را به روي نويسنده گشود و ديگر، مخاطبان او محدود به كشور خودش نمي‌شدند.

انواع خودناشري
خودناشري به دو گونه مطرح است؛ يكي از راه‌ها اين است كه نويسنده شخصا اقدام به انتشار كتابش مي‌كند، از حروف‌چيني و صفحه‌آرايي گرفته تا چاپ و توزيع كتاب همه بر عهده خود اوست. اين حالت ناشر- مولف يا مولف – ناشر ناميده مي‌شود.
در كشور ما مولفان زماني به خودناشري روي مي‌آورند كه پس از تلاش فراوان ناشري براي اثرشان پيدا نكرد‌ه‌اند يا ناشر از آنها مبلغ زيادي براي چاپ كتاب‌شان خواسته است. از سوي ديگر مولفاني هم هستند كه قبلا كتاب‌هاي‌شان چاپ شده است اما دل خوشي از حق‌التاليفي كه دريافت كرده‌اند ندارند يا از توزيع نامناسب كتاب‌شان ناراضي بودند در نتيجه تنها راهي كه براي‌شان باقي مانده اين است كه خودشان كتاب را چاپ كنند. اين پديده در ايران چندان باب نيست چرا كه بسياري از پديدآورندگان توان مالي كافي ندارند كه كتاب‌شان را با هزينه شخصي چاپ كرده به اين اميد كه با فروش اثر، سرمايه‌اي كه صرف كرده‌اند
بازگردد.
شكل ديگري از خود ناشري همان است كه پديدآورندگان زير عنوان يك ناشر يا سازمان كتاب‌شان را منتشر مي‌كنند، اما ناشر هيچ وظيفه‌اي را در قبال فروش و توزيع كتاب نمي‌پذيرد. در اين موارد مولف خود بايد كتابش را توزيع كند.
تحول اطلاعاتي رايانه‌اي و الكترونيك، خودناشري ديگري را به وجود آورده است. نويسنده مي‌تواند اثرش را به شكل پي‌دي‌اف درآورده و در دنياي مجازي منتشر كند. بزرگ‌ترين سايت انتشار كتاب از سوي مولف - ناشر سايت آمازون است.
با پيشرفت تكنولوژي راه‌هاي خودناشري وارد مرحله تازه‌اي شده است. با وجود نشر الكترونيك در جايگاه نشر مدرن، بسياري از نويسندگان حالا مي‌توانند كتاب‌شان را در فضاي مجازي منتشر كنند كه اين موضوع نيز يكي ديگر از انواع خودناشري است. امروز در دنيا بسياري از نويسندگان در سراسر دنيا بااين روش به انتشار آثارشان اقدام مي‌كنند. با اين همه دلايل خود ناشري در كشورهاي مختلف به لحاظ تفاوت‌هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و ساختار سنت‌هاي نشر كتاب مثل هم نيست. شايد يكي از چيزهايي كه مي‌تواند پديده خودناشري را گسترده كند، ابزار الكترونيك باشد؛ ابزاري كه پديدآورندگان مي‌توانند بدون واسطه با مخاطب خود روبه‌رو شوند. يكي از گزينه‌هاي خودناشري كتاب‌هاي الكترونيكي انتشار مستقيم كيندل آمازون است كه اين امكان را براي نويسندگان مستقل فراهم مي‌كند تا نسخه الكترونيك كتاب خود را در سايت آمازون قرار داده و بفروشند. براي بارگذاري كتاب روي اين سرويس هيچ هزينه‌اي دريافت نمي‌شود و نويسنده بين 30 تا 70 درصد دريافت مي‌كند.
 در اين سرويس نويسنده خودش وارد سرويس بازاريابي كتابش مي‌شود. در عوض، نويسنده بايد نسخه‌اي از كتاب ديجيتال خود را 90 روز در اختيار آمازون قرار دهد. اين سرويس به نويسنده سود بيشتري مي‌دهد، ولي كتاب او را به كتابخانه‌اي كه در اختيار مشتركان آمازون قرار دارد، اضافه مي‌كند. اين مشتركان كه حق عضويت مي‌پردازند، مي‌توانند كتاب را براي مدتي امانت بگيرند و در ازاي هر بار امانت بردن كتاب، مبلغي به نويسنده
پرداخت مي‌شود.

يك داستان عجيب
يكي از داستان‌هاي عجيب در اين حوزه مربوط به آماندا هاوكينگ، نويسنده اتريشي است كه از اين راه ميليون‌ها نسخه از كتابش را فروخت. او سال‌ها داستان‌هاي علمي تخيلي مي‌نوشت اما كتابش را نزد هر ناشري مي‌برد ناشر چاپ كتابش را رد مي‌كرد. روزي خبردار شد كه نويسنده محبوب او شش ماه ديگر به يكي از شهرهاي اتريش خواهد آمد، او حساب كرد كه بايد سيصد دلار داشته باشد تا بتواند براي ديدار با آن نويسنده به آن شهر برود، اما او هيچ پولي نداشت. در اوج نااميدي يكي از كتاب‌هايش را در سايت آمازون گذاشت، بعد از شش ماه او نه‌تنها سيصد دلار سفرش را درآورد، بلكه حدود 20 هزار دلار كتاب فروخت. يك سال بعد 5/1 ميليون نسخه كتاب فروخته بود و در آمد او به دو ميليون دلار رسيده بود. البته نويسندگان ايراني اين امكان را ندارند كه كتاب‌شان را در آمازون بفروشند، مخاطبان ايراني هم امكان خريد از اين سايت را ندارند، براي خريد بايد كارت اعتباري داشته باشيم كه بسياري از ما نداريم؛ بنابراين اين امكان از بسياري از نويسندگان و مخاطبان ايراني گرفته مي‌شود. از سوي ديگر اگر نويسنده ايراني بخواهد نسخه پي‌دي‌اف كتابش را روي فضاي مجازي قرار دهد، كمتر پيش مي‌آيد كه مخاطبان پولي صرف
خريد آن كنند.

دليل خودناشري نويسندگان ايراني
فرض كنيد نويسنده، شاعر يا مترجمي كتابي را نوشته است، مدت‌ها وقت صرف كرده به اين اميد كه اثرش به دست مخاطب برسد، اما وقتي كتاب را پيش هر ناشر مي‌برد، ناشر به هزار دليل از چاپ كتاب سر  باز مي‌زند؛ نويسنده معروف نيست، كتاب اولش است يا از نظر او كتاب ضعيف است، براي او صرف ندارد كه كتاب يك پديدآورنده جوان را چاپ كند. مولف از دفتر كار او بيرون مي‌آيد و نخستين فكري كه به نظرش مي‌رسد اين است كه خودش كتاب را چاپ كند.
سختگيري ناشران در گزينش آثار، طولاني بودن روند آماده كردن كتاب براي انتشار، بدبيني نويسندگان به ناشران در مورد حق‌التاليف، ناراضي بودن مولف از توزيع كتابش از جمله عواملي است كه باعث مي‌شود كه پديده مولف- ناشر در ايران گسترش يابد.
اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه مولف- ناشر تا زماني كه در پروسه انتشار كتابش قرار نگيرد، از سختي‌هايي كه در اين راه وجود دارد باخبر نخواهد شد؛ مشكلات توزيع كتاب يكي از معضلات اساسي است كه در نخستين گام بعد از چاپ، پيش روي پديدآورنده قرار خواهد گرفت. او بايد كفش آهني بپوشد تا كتابش را توزيع كند، بايد صبور باشد تا اثرش فروش رود، زرنگ باشد تا كتابش را بازاريابي كند و منتظر نماند كه حالا يك كتاب نوشته‌ام و به نظرم خوب است بنابراين فروش مي‌كند.

ريش و قيچي دست مولف
يكي از مزاياي خود ناشري شايد همين باشد كه هر كس يك ناشر كوچك خواهد شد. از سوي ديگر خالق اثر مي‌تواند بر چاپ كتابش نظارت داشته باشد. او مي‌داند كه چند نسخه از كتابش فروش رفته و چقدر درآمد كسب كرده است؛ حالا ديگر ريش و قيچي دست خودش است.
با اين وجود ناشران سنتي با اين نشر مخالف هستند، چرا كه اعتقاد دارند در پروسه چاپ بايد هر كسي كار خود را انجام دهد، نويسنده بايد بنويسد، ناشر چاپ كند. از سوي ديگر آنها بر اين اعتقاد هستند كه چاپ كتاب مقوله‌اي تخصصي است كه مولف از خيلي از پيچ و خم‌هاي آن با خبر نيست و زماني كه در پروسه آن قرار مي‌گيرد تازه با مشكلاتي كه يك ناشر با آن مواجه است
روبه‌رو مي‌شود.

دلايل خود ناشري در كشورهاي توسعه‌يافته
 بزرگ شدن و تراست شدن ناشران كه سبب مي‌شود بازار كتاب و سليقه‌هاي نشر، انحصاري شود و منافع در حلقه بسته‌تري جريان يابد. رواج پديده چند رسانه‌اي كه پديد آوردن، توليد و انتشار آن به سرمايه هنگفت و امكانات فني بسيار نياز دارد و اينها معمولا در اختيار پديدآورندگان منفرد و مستقل نيست. از دست رفتن مناسبات نزديك انساني كه ناشي از وضعيت جديد زندگي صنعتي و توليدهاي صنعتي اقتصادي در مقياس جهاني است در شبكه پيچيده‌اي كه اين روند به وجود مي‌آيد جايي براي مناسبات دوستانه ميان دو پديدآورنده، ناشر –پديدآورنده، ويراستار- پديدآورنده وساير عناصر توليد كتاب نيست. ناخرسندي پديدآورندگان از قراردادهاي حقوقي نشر كه احساس مي‌كنند اثر را آنان پديد آورده‌اند اما منافع اقتصادي حاصل از آن بيشتر به جيب ديگران مي‌رود.

سودي كه مخاطب كتاب مي‌برد
وقتي نويسنده‌اي كتابش را خودش چاپ مي‌كند، در واقع يك منبع درآمد براي خودش پيدا كرده است. نويسنده براي اينكه كتابش را بفروشد قيمت پشت جلد را كمتر مي‌زند در نتيجه مخاطب ترجيح مي‌دهد كتابي كه ارزان‌تر است را خريداري كند. نويسنده ديگر مجبور نيست كه ماه‌ها در انتظار چاپ شدن باشد، در واقع پروسه رسيدن كتاب از نويسنده به مخاطب مسير كوتاه‌تري خواهد داشت. اما اين پديده معايبي هم دارد. اگر قرار باشد كه هر كسي هر آنچه مي‌نويسد را چاپ كند، كيفيت، كجاي كار قرار خواهد گرفت. در اين پديده ديگر كسي نيست كه بر چاپ كتاب نظارت داشته باشد و اين احتمال وجود دارد كه آثاري با كيفيت محتوايي نازل منتشر شود. وقتي نويسنده احساس كند كه از طريق خود ناشري هرچه دلش بخواهد را مي‌تواند منتشر كند، با پديده خطرناكي به نام كتابسازي نيز مواجه خواهيم شد. در اين وضعيت كتاب‌هاي توليد شده فقط به درد اين مي‌خورد كه نويسنده، آنها را به دوستانش هديه دهد.
درست است بسياري از نويسندگان موفق خارجي نخستين كتاب‌شان را با هزينه شخصي چاپ كرده بودند اما در نهايت وقتي موفق شدند كه يك بنگاه انتشاراتي كتاب‌شان را چاپ كرد. ويرجينيا وولف نخستين كتابش را خودش چاپ كرد اما در نهايت توانست با انتشارات هوگارت به موفقيت برسد.
در هر صورت دنياي نشر دنياي پيچيده‌اي است. اگر نويسنده‌اي مي‌خواهد كتابش را خودش چاپ كند، بايد سختي‌هاي زيادي را هم به جان بخرد و منتظر اين نباشد كه با چاپ كتابش به موفقيت زيادي دست يابد يا آدم مشهوري شود.

 

مهدي غبرائي:  هنرمند با مكانيزم بازار نشر آشنايي ندارد

در طول سي و پنج ـ شش سالي كه فعاليت ادبي دارم، هرگز هيچ يك از آثارم را خودم منتشر نكرده‌ام و اگر نويسنده يا شاعري هم، چنين تصميمي داشته است، او را برحذر داشته‌ام. زيرا معتقدم در انتشار يك كتاب، بحث بازار مطرح است اما هنرمند اعم از نويسنده يا مترجم اصلا با مكانيزم بازار آشنايي ندارد و بهتر است همه ما كار حرفه‌اي انجام دهيم. يعني نويسنده يا مترجم كار نوشتن يا ترجمه خود را انجام دهد و مراحل گوناگون انتشار آن را به ناشر بسپارد. به اين صورت كه ناشر حروف چيني، تصحيح و ويرايش آن اثر را انجام دهد، آن را براي چاپ آماده كند و صدور مجوز انتشار آن را با وزارت ارشاد پيگيري كند. همه اينها كار حرفه‌اي ناشر است. خوب است به اين سمت برويم كه همه ما، كار حرفه‌اي انجام دهيم. اگر نويسنده يا مترجم وارد بازار نشر شود، چون مكانيزم آن را نمي‌شناسد، به احتمال زياد دچار مشكل خواهد شد و شكست خواهد خورد. به همين دليل است كه معتقدم بايد اين كار را به ناشر واگذار كند. ناشر مكانيزم بازار نشر را مي‌شناسد، با مراكز پخش و شهرستان‌ها ارتباط حرفه‌اي و بده بستان دارد و اوست كه مي‌تواند اين امور را سر و سامان دهد.  خود من شخصا تا به امروز هرگز كتابي را به صورت شخصي منتشر نكرده‌ام و به ديگران هم توصيه مي‌كنم اين كار را انجام ندهند. البته ناشران هم بايد انصاف را رعايت كنند. خوشبختانه ناشران صاحب‌ عنوان، طبعا ملاحظات انساني را دارند و اميدواريم اين ملاحظات در آينده بيشتر هم بشود.  درست است گاهي دوستان از برخي ناشران گلايه‌هايي دارند اما گاه از اين سوي ماجرا نيز مشكلاتي به وجود مي‌آيد يعني اگر منصف باشيم، مي‌بينيم گاهي از سوي طرفين، مشكلات يا برخوردهاي ناروايي به وجود مي‌آيد كه اميدواريم اين اتفاقات هم كمتر شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون