سخني با مردم
دوباره ايران، هميشه ايران
محمد كاظمي
نماينده مجلس
اشتباه نكرده بوديم! در انتخابات سال 92 اشتباه نكرديم كه در اوج نااميديها و فشارها و محدوديتها دل ما به سوي آقاي روحاني گرايش يافت و چون سيد اصلاحات اشارت كرد، گردهم آمديم و براي نجات ميهن، رييسجمهوري خردمند و استوار برگزيديم و امروز مفتخريم كه او بر عهد و پيماني كه با ما بسته بود برقرار مانده است. او برگزيده شد تا ويرانههايي كه در اقتصاد و سياست و اجتماع و فرهنگ و محيط زيست تحويل گرفته ابتدا آواربرداري كند و با همت مردم بازسازي و نوسازي را آغاز كند. لازم است بازهم صادقانه ومسوولانه با مردم سخن بگوييم. در سال 84 كه نخبگان كشور خطر را به درستي تشخيص دادند و از اساتيد دانشگاه گرفته تا علما و دانشمندان، از سياسيون گرفته تا هنرمندان به مردم گفتند كه رياست شخصي چون آقاي احمدينژاد كه تجربه اداره كشور را ندارد و مواضعش ماجراجويانه و عوامگرايانه است فاجعههاي بسياري به بار خواهد آورد. متاسفانه مجموع شرايط از اشتباه خود ما اصلاحطلبان تا امدادهاي عجيب نسبت به او و سهلانگاري عدهاي كه فكر كردند با راي ندادن مشكلي را حل ميكنند و دل سپردن افرادي از جامعه كه تنگناي معيشت داشتند به شعارهاي فريبنده همه و همه دست به هم دادند و آنچه نبايد ميشد، شد و بياغراق كشور در همه زمينهها به قهقرا رفت. از كجاي كشور بگوييم كه هدف مديريتهاي ناصواب قرار نگرفت؟ از بهداشت و بيمارستانها؟ از محيط زيست كه مچاله شد؟ از انزواي بينالمللي كه در تاريخ كشور سابقه نداشت؟ از فقرا و محرومين كه سفرهشان كوچكتر شد؟ 45 هزار تومان به آنها دادند و از جيب ديگرشان در بنزين و گازوييل و بهداشت و درمان و خريد محصولات كشاورزي و آموزش وپرورش رها شده و... چندين برابرآن پول برداشتند! از شرح اين هجران و اين خون جگر هرچه بگوييم كم است. آقاياني كه مسووليت مستقيم در حمايت از آن دوران فاجعهبار دارند خيلي مايلند كه از آن عبور شود و حساب ميلياردها خسارت مادي و معنوي در آسمان رها شود. جالب اينكه همين آقايان مدعي شدهاند! با بيمسووليتي و بيكفايتي و قلدري، ساختمان پلاسكوي اقتصاد ، فرهنگ و... كشور فرو ريخته ، حالا صدايشان را بلند كردهاند كه چرا خيلي زود آواربرداري نكرديد؟ چرا مصالح كار كه ما آشفتهاش كردهايم را فراهم نكرديد؟ چرا سيستم برقي كه نيازمند مهندسين برقي است را آماده نكردهايد؟ چرا پيمانكاراني را كه ما تاراندهايم به كار مجدد فرا نخواندهايد؟چرا منابعي كه ما با ماجراجويي جلوي فروشش را گرفته بوديم نميفروشيد!؟
عمق و گستردگي خرابي آن دوران به قدري است كه تا آثار آن باقي است هيچ چارهاي جز بيانش نيست. همكاران من در مجلس شوراي اسلامي خصوصا آنان كه به حوزههاي انتخابيه خود مرتبا سر ميزنند بيش از ديگران ميدانند و لمس كردهاند كه آقايان چه به روز كشور آوردهاند. اگر روزي با توكل بر خداوند و همت مردم بتوانيم از پس آن برآييم، تازه نفس راحتي ميكشيم و آباداني با سرعت و جهش ادامه پيدا ميكند. اما هماكنون سخن اصلي با مردم خوب سرزمينمان است، مومن از يك سوراخ دو بار گزيده نميشود. حالا همهچيز روشن است، راه و بيراه مشخص است. ما ميتوانيم دوباره فريب شعارهاي رنگارنگ را بخوريم و به خيال سرابي دنبال كساني راه بيفتيم كه حتي ادب يك مناظره را ندارند و حاضر نيستند پاسخ دهند كه وعدههاي پر زرق و برق خود را چگونه ميخواهند اجرا كنند؟ دولت مسوول كنوني راحتتر و بهتر ميتواند وعده افزايش يارانهها را بدهد، كاغذي به نام پول چاپ كند و دست مردم بدهد ولي تورم تا 700 درصد پيش بتازد. قحطي كه در ونزوئلاي نفتخيز پيش آمد نتيجه سياستهاي عوامگرايانه و مديريتهاي سهلانگارانه است. كساني كه حتي فرق تورم و گراني را نميدانند يا خود را به تجاهل ميزنند چگونه ميخواهند كشور را مديريت كنند و عاقبت ونزوئلا را برايمان نخرند؟ كسي منكر گراني نيست. دولت منكر تورم 45 درصدي است. گراني هست ولي سرعتش چندين برابر كند شده است. آقايان چنان شعور مردم را پايين فرض ميكنند و توهين به ملت روا ميدارند كه گويي بايد اين بديهيات را توضيح دهيم. به هر حال ما در آستانه انتخابي بسيار مهم قرار داريم كه سرنوشت كشور را نه براي چهار سال بلكه براي دورههاي متوالي مشخص ميكند. راهي كه كارشناسان و اقتصاددانان و دانشمندان و علماي دلسوز و دانشگاهيان متعهد و سياسيون مسوول و هنرمندان روشن بين به مردم پيشنهاد كردهاند ادامه دولت تدبير واميد براي ساختن ايران عزيز و عبور از تحريمهاي غيرهستهاي و عزت و استقلال كشور و رفاه عقلايي و پايدار مردم است.