راز تخريبها و بيقراريهاي مخالفان دولت چيست؟
محمد كاظمي
نماينده مجلس
نزديك به 2 ماه از انتخابات رياستجمهوري گذشته است ولي هنوز خط تخريب دولت به قوت خود باقي است و گاهي چنان به عملكرد قوه اجراييه و شخص رييسجمهور حمله ميكنند و تند ميروند كه گويي درنظر آنان هنوز انتخابات پايان نيافته است. ميتوان دلايل متعددي براي اين استراتژي ادامهدار برشمرد و حتي برخي از انتقادها را طبيعي دانست ولي كاملا روشن است كه متوليان مخالف راه كاملا اشتباهي را پيش گرفتهاند و چندان نظر به عواقب اعمال خود ندارند. هرچند برخي ناظران اقدامات مخالفان دولت را ناشي از عصبانيت از افزايش چشمگير آراي رييسجمهور محترم ميدانند و مبناي معقولي براي اين همه آسمان و ريسمان درنظر نميگيرند ولي بايد توجه داشت كه ادامه روند كنوني تخريب دولت نه تنها نفع ملك و ملت را در بر ندارد كه زيان بزرگتري متوجه عاملان و آمران خواهد كرد. بهترين مصداق بارز و رسمي اين معنا در انتخابات بروز كرد كه هر چه بر تنور تخريب و توهين دميدند نتايج عكس به بار آمد و مردم را به حجم مخربي كه ساختند بهشدت حساس كرد. بر همين اساس بديهي است كه ادامه روند كنوني همان نتايج را حاصل خواهد كرد و اين معنا را تداعي ميكند كه مخالفان از جلب نظر مردم نااميد شده، اهداف ديگري را دنبال ميكنند. ابتدا به نظر ميرسد عدهاي تلاش ميكنند دولت در هر صورت خصوصا در حوزههاي ملموس براي مردم موفقيتي به دست نياورد يا موفقيتش چنان كوچك نمايي بشود كه درنظر نيايد. چنين عمل و روشي واقعا مخل مباني اخلاق و تعهد به مردم و كشور است و البته قطعا از چشم مردم دور نخواهد ماند و در مواقع گوناگون آنان را با مردم دچار رويارويي خواهد كرد.
اين شيوه ناپسند عيب بزرگ ديگري هم دارد كه جامعه را دوقطبي ميكند و اكثريت موافقان را در مقابل مخالفان قرار خواهد داد. اما ضرر ديگر اينكه در چنين فضايي نقد علمي و دلسوزانه عملكرد دولت ديگر جايي براي طرح نخواهد يافت و اگر هم بيان شود در هياهوهاي سياسي گم ميشود و مورد توجه قرار نميگيرد. كار اجرا حوزه بسيار سخت و پيچيده با انواع چالشها و مانعهاست و مديران هم در آن دچار خطاي فراوان ميشوند، وقتي نقد درست و علمي جاي خود را به مچگيريهاي سياسي بدهد اتفاقا مديران ضعيف از آن استقبال كرده و نواقص احتمالي را پشت پردههاي سياست مخفي ميكنند، اينجاست كه اصليترين قرباني منافع مردم خواهد بود و افراطيون مخالف قبل از اينكه به رقيب ضربه زده باشند به مردم خسارت وارد كردهاند.
اما به نظر ميرسد مخالفان تندروي دولت با وقوف به همه موارد ذكر شده هدف بزرگتري را تعقيب ميكنند، هدفي كه از نظر آنان هر هزينهاي برايش رواست! موضوع آن است كه آقاي دكتر روحاني يك رييسجمهور همطراز 24 ميليون راي و اقتداري مستظهر به حمايت بالا از سوي جامعه است. چنين رييسجمهوري ميتواند كارهاي بزرگ بكند و موانع درشت را از جلوي پاي خود و مردم بردارد. اگر چنين شود كه ميشود شكستي كم سابقه نصيب مخالفان افراطي خواهد شد و سپهر سياست در كشورمان را با تحولي بزرگ روبهرو خواهد كرد. به نظر ميرسد تمام تلاش مخالفان دولت اين است كه آقاي روحاني چنان درگير و مشغول و محاط در بحرانهاي روزمره شود كه هم از اقتدارش كاسته شود و هم از حل مشكلات بزرگ سياسي و اقتصادي فرو بماند.
مثلا اگر فردا دستگاه رياستجمهوري اعلام كند كه اهداف آقاي روحاني از رشد يكي، دو درصدي اقتصاد و ايجاد اشتغال و بستن چند قرار داد بزرگ و خريدن هواپيما و افزوده نشدن تحريم جديد تجاوز نخواهد كرد احتمالا توپخانههاي مخالفان خاموش خواهد شد و چه بسا كمك كنند كه اين حداقلها تحقق هم پيدا كند. مشكل آنجاست كه 24 ميليون رايدهنده رسمي و بسياري كه موفق به راي دادن به ايشان نشدند و با درهاي بسته حوزههاي رايگيري مواجه شدند از رييسجمهور انتظارت بزرگ اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي دارند و ايشان هم كه به تلويح و تصريح قول عملي كردن وعدههاي خود را داده است بايد بدين سو حركت كند. اين درست همان نقطهاي است كه احتمالا مخالفان تندرو و تندخو را بيقرار ميكند و آتش بس همجناحيهاي خود را هم برنميتابند. اما شايد خوشتر آن باشد كه رييسجمهور محترم ضمن پايبندي به ميثاقي كه با مردم بسته است با آرامش و همراهي همان مردم بهانهها را از مخالفان بگيرد و يكي از اهداف بزرگ خود را ناموفق كردن غوغاسالاران براي ايجاد تنش و چالش و معركهآفريني قرار دهد.