علم كاردرماني 100 ساله شد ولي هنوز تحت پوشش بيمه نيست
محبوبه خلوق*
بنا بر تعريف انجمن كاردرماني امريكا، كاردرماني به عنوان يك علم و از مهمترين شاخههاي توانبخشي، امسال صد ساله ميشود، با اجراي فعاليتهاي هدفمند براي افراد دچار محدوديت در حركت، ضايعات پوستي، ناتواناييهاي مختلف بر اثر بيماريها، نقصهاي مادرزادي، تصادفات و سوانح و حتي اختلالات يادگيري، از ناتواني افراد در ادامه سالهاي عمر پيشگيري كرده و منجر به افزايش حداكثري استقلال و سطح سلامتي افراد آسيب ديده ميشود. هدف نهايي كاردرماني، ارتقاي سلامت و «بهزيستي» است. در فرآيند كار درماني، بيمار ارزيابي شده و طرح درمان براي او تدوين ميشود و پس از اجراي طرح، بيمار مورد ارزيابي مجدد قرار ميگيرد. اين فرآيند، زمانبر و طولاني بوده و متاسفانه در كشور ما، با توجه به اينكه كاردرماني تحت پوشش بيمه نيست، كاردرماني براي بسياري از بيماران واجد شرايط، در ادامه مراحل درمان فراموش ميشود در حالي كه رشته دانشگاهي كار درماني در ايران، قدمتي حدود 60 سال دارد كه در مقطع كارشناسي و در دانشگاه رفاه اجتماعي تدريس ميشد و نخستين خدمات كاردرماني هم در بيمارستان شفا يحياييان تهران ارايه شد. تا امروز، تدريس اين رشته در دانشگاه ادامه دارد و نياز رو به افزايش به كاردرماني باعث شد كه مقاطع تدريس هم افزايش پيدا كرده و به سطح دكترا رسيده است. كاردرماني در روند بهبود شرايط فرد دچار معلوليت و بيماريهاي جسمي و حتي بيماران روانپزشكي تاثير بسيار دارد زيرا از ابزارهاي مختلف و موجود در جامعه و زندگي روزمره در قالب درمان استفاده ميكند. با وجود آنكه امروز در ايران، كار درمانگرهاي بسيار توانمندي داريم اما مهمترين مشكل اين است كه اين خدمت توانبخشي، هنوز فاقد پوشش بيمهاي است و سازمان بهزيستي، تعداد محدودي مراكز كاردرماني دارد و معلولان داراي كارت بهزيستي، ميتوانند در مراجعه به اين مراكز از تخفيف ويژه استفاده كنند كه اين مراكز هم، در تمام نقاط ايران نيست و بسياري بيماران هم تحت پوشش بهزيستي نيستند يا به معلوليت نرسيدهاند. يك بيمار سكته مغزي، فعلا بيمار است و نه معلول، اما اگر خدمت كاردرماني و فيزيوتراپي و آب درماني دريافت نكند، تبديل به يك معلول ميشود. يك فرد داراي معلوليت را تصور كنيد كه توانايي خود را بر اثر يك حادثه يا بيماري ژنتيك از دست داده و گرفتار محدوديتهاي فراوان است. توان افزايي اين فرد، نيازمند سالهاي طولاني كار درماني است در حالي كه در ايران يا چنين خدمتي براي اين فرد ارايه نميشود يا مدت دريافت اين خدمت، محدود است زيرا فرد، به دليل هزينه گران خدمت، آن را در مقطعي رها ميكند و بسياري از افراد داراي معلوليت و حتي افراد دچار سكته مغزي در ايران، به دليل ارايه نشدن توانبخشي كامل، زمان طلايي را از دست ميدهند و تا پايان عمر، گرفتار نقصان و ناتوانيهايي در روند فعاليتهاي روز مره خواهند بود. توجه داشته باشيم كه يكي از مهمترين دلايل نامگذاري جهاني يك مناسبت، اين است كه توجه جامعه جهاني را به اهميت اين مناسبت معطوف كنند و دولتها هم براي دستيابي به اهداف عالي مرتبط، برنامهريزي كنند. شايد برخي فكر كنند كه با انجام فيزيوتراپي، توانبخشي تكميل ميشود اما كاردرماني، مكمل فيزيوتراپي است كه ميتواند كيفيت زندگي فرد آسيبديده را ارتقا دهد. امروز جامعه جهاني به اين نتيجه رسيده كه انجام كاردرماني براي كودكان دچار بيماري، معلوليتهاي جسمي يا ذهني، آن حد از توانافزايي و توانمندي را درپي خواهد داشت كه فرد، پس از مدتي، بدون احساس معلوليت، به اندازهاي توانمند شده كه ميتواند وارد جامعه شده و به استقلال كامل برسد. هدف غايي كار درماني هم دستيابي به استقلال كامل فردي و اجتماعي است تا فرد بتواند به زندگي كامل و فارغ از نياز به ديگران ادامه دهد. تاثيرات كاردرماني براي سالمندان هم بسيار قابل توجه است چرا كه سالمندي مرحلهاي از زندگي است كه افراد، در اين دوران، بسياري از تواناييها را از دست داده يا دچار ناتواني ميشوند. قطعا، افسردگي در دوران سالمندي وجود دارد زيرا فردي كه در سالهاي جواني، مدير و فعال بوده، امروز به دليل سالمندي دچار ناتواني افزون و مضاعف و سرخوردگي و افسردگي ميشود كه اين ناتوانيهاي جسمي و روحي، بر جسم او هم تاثيرگذار خواهد بود اما كاردرماني موثر، ميتواند فرد سالمند را به آن مرحله برساند كه تا پايان عمر، يك فرد مستقل باشد و دوران طلايي سالمندي را بدون حس بيماري و خمودگي و نيازمندي، سپري كرده و مستقل و بينياز باشد. بايد به اين نتيجه برسيم كه كار درماني در تمام مراحل زندگي يك فرد ميتواند تاثير بسزايي داشته باشد و البته براي افراد داراي معلوليت، تاثير مضاعف خواهد داشت.
* مديرعامل انجمن معلولين برنا