با وجود حذف بنزين پتروشيمي
چرا هنوزهوا آلوده است؟
در چند روز گذشته پايتخت و برخي شهرهاي بزرگ مانند مشهد آسماني كدر و غمآلود را تجربه كردند. پديدهيي كه اگرچه تازه نبود، زنگ هشدار آلودگي هوا را نواخت، زنگ ورزش مدارس را تعطيل كرد و تردد در مناطق پرترافيك شهر را براي كودكان، بيماران قلبي و تنفسي و سالمندان ممنوع كرد. البته در كنار اين ممنوعيتها صداي برخي سياسيون را هم درآورد، سياسيوني كه اين بار «دلواپسان محيط زيستي» شدند و گفتند: «بنزينهاي توليد پتروشيمي عامل آلودگي نبودند چون با حذف آنها هوا كماكان آلوده است.»
اما به راستي چرا با وجود توقف توزيع بنزين پتروشيمي و عرضه بنزين استاندارد يورو4 در روزهاي گذشته شاخص آلودگي هواي پايتخت به مرز ناسالم رسيد؟
پاسخ اين پرسش را بايد در پديدهاي طبيعي به نام «اينورژن» يا «وارونگي» يافت. پديدهاي كه عوامل انساني در آن دخيل نيست اما وقوع آن به آلودگي هوا كمك ميكند.
به طور طبيعي هواي گرم از سطح زمين به ارتفاعات جو ميرود و جايگزين آن هواي سرد ارتفاعات بالاي جو ميشود. همين جابهجايي عامل خروج آلودگيها و گازهاي ناشي از فعاليتهاي انساني، صنعتي و حمل و نقل ميشود. اما در فصل زمستان، در ساعات اوليه روز با طلوع آفتاب هواي لايههاي بالايي جو گرماي خورشيد را به خود جذب ميكنند و گرم ميشوند. از طرفي فعاليتهاي انساني در سطح زمين نيز هواي اين لايه را گرم ميكنند. به دليل آنكه هر دو لايه گرم ميشوند، جابهجايي بين لايهها اتفاق نميافتد و در نتيجه گازهاي آلاينده و ذرات معلق موجود در هوا امكان خروج از محدوده شهر و سطح زمين را نمييابند. به همين دليل با ثابت ماندن و سكون هواي شهر، آلايندهها در ارتفاع كمي از سطح زمين تجمع ميكنند و با فعاليت بيشتر خودروها و صنايع و وسايل گرمايشي، لحظه به لحظه بر غلظت آنها افزوده ميشود. برونرفت از اين وضعيت نيز تنها به دست عوامل طبيعي امكانپذير است. كافي است جبهه هوايي كه از نظر فشار با فشار فعلي شهر متفاوت است به آسمان شهر بيايد و اين پايداري را برهم بزند. اگر اين جبهه با بارندگي همراه باشد نيز موثرتر است و با سرعت بيشتري آلايندهها را از هواي شهر محو ميكند.
اين پديده ممكن است در طول فصلهاي پاييز و زمستان بارها رخ دهد و در واقع به خودي خود باعث به وجود آمدن آلودگي نيست بلكه باعث ميشود تا آلودگيهايي كه به طور روزانه به هوا ميروند از محدوده شهر خارج نشوند و كيفيت هوا تغيير نكند. به بيان ديگر وارونگي باعث ميشود تا كارنامه چند روز فعاليت انساني و انتشار آلاينده در هواي شهر پديدار شود. طبيعتا اين تجمع آلايندهها عواقب ناخوشايندي بر سلامتي مردم دارد و مديران شهري در اين شرايط تنها قادر خواهند بود تا توليد آلودگي را از طريق محدوديتهاي ترافيكي و محدوديت فعاليت صنايع كنترل كنند. با اين وجود ماهيت آلودگي نيز در آسيبهايي كه به سلامت شهروندان وارد ميكند تاثيرگذار است. در چند سال گذشته كه بنزينهاي توليد پتروشيمي در شبكه توزيع سوخت عرضه ميشد ماهيت آلايندههاي جو نيز متفاوت بود. اين بنزينها حاوي درصد بالايي از ماده سمي و خطرناك «بنزن» بود. بنزن مادهيي به شدت سرطانزاست كه طبق استانداردهاي جهاني ميزان آن نبايد بيش از يك درصد در سوخت باشد. حال آنكه به گواه گزارش سازمان حفاظت محيط زيست ميزان بنزن موجود در بنزين عرضه شده در سال 91 حدود 6 درصد بوده كه در سال 92 به 3 درصد رسيده و هماكنون با تصويب دولت به هشت دهم درصد كاهش يافته است. طبيعي است كه وجود شش درصد بنزن در سوخت ماهيت آلودگي هواي شهر را تغيير ميدهد و در مواقع وارونگي هوا، علاوه بر هيدروكربنهاي نسوخته، مونواكسيد كربن و اكسيدهاي گوگرد، بخار بنزين نيز در هواي شهر تجمع پيدا ميكند و اين به معناي آن است كه وقوع اينورژن در اين شرايط به مراتب براي سلامتي مردم خطرناكتر است. شرايط وارونگي با بنزن استاندارد نيز براي مردم خطرناك است اما ماهيت و ابعاد خطر به كلي متفاوت است. با اين حال هنوز برخي سياسيون كه به نظر ميرسد چندان از توقف توزيع بنزين پتروشيمي خرسند نيستند داد اعتراض سر دادهاند كه «آلودگي از بنزين نبوده» گفتهيي كه از نظر علمي صحيح نيست. مساله آلودگي هواي تهران و شهرهاي بزرگ مسالهيي چندوجهي است كه سوخت، تنها يكي از عوامل تاثيرگذار در آن است. راندمان و ميزان مصرف سوخت، مديريت ترافيك و سبك زندگي و فرهنگ مصرف از ديگر عواملي هستند كه مديريت انساني قادر به كنترل آنها براي كاهش آلودگي هوا است؛ مديريتي كه تنها يك قدم موثر آن با عنوان «حذف سوخت آلاينده» برداشته شده و قدمهاي ديگر نيازمند همكاري دستگاههاي مختلف است.