• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3958 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۳۰ آبان

ساختار هلال‌احمر بايد مردمي باشد نه سياسي

سيامك زندرضوي

در مورد بي‌اعتمادي مردم در جريان زلزله كرمانشاه نسبت به نهادهاي متولي امدادرساني به مناطق زلزله‌زده نخستين نكته اين است كه ما يك سازمان مردم نهاد به نام هلال‌احمر داريم كه مورد حمايت دولت قرار گرفته اما ساختارش را اصلاح نكرده و هيات‌مديره آن شفاف و علني انتخاب نمي‌شوند و پايدار نيستند و با تغيير هر دولت شاهد تغيير مديران اين نهاد هم هستيم. افرادي هم كه به عنوان هيات‌مديره اين سازمان انتخاب مي‌شوند عموما فاقد سرمايه اجتماعي لازم هستند كه بتوانند سازماني را با اين مشخصات مديريت كنند، البته برخي از مديريت‌هاي درون هلال‌احمر در غالب مواقع تخصصي هستند و نياز به مديران متخصص دارند. اما در مجموع ساختار رهبري اين سازمان بايد بيروني باشد و از نظر شهروندان پايداري لازم را داشته باشد. نخستين اصل براي جلب اعتماد عمومي اين است كه بايد بلافاصله بعد ازدريافت كمك‌هاي نقدي وغيرنقدي، مرحله به مرحله گزارش شفاف ارايه كنند. اما ما امروز مي‌بينيم كه متولي اصلي امر امداد‌رساني از جذب كمك‌هاي شهروندان در يك بحران ناتوان است. آنچه از سازمان‌هاي اجتماعي براي امدادرساني باقي مي‌ماند، دو دسته است اول سازمان‌هاي مردم‌نهادي كه سابقه فعاليت و امدادرساني در بحران‌هاي پس از حوادث طبيعي مختلف را دارند. و بعد اصناف و بازاريان به درجات مختلف در ميان گروه‌هايي ازشهروندان و به ويژه درون صنف خود جايگاه لازم و اعتماد عمومي را داشته و دارند. كمك‌هايي را كه اين دسته جمع‌آوري مي‌كنند، كم‌حاشيه‌تر است و كمتر ديده مي‌شود نكته‌اي در خصوص كمك‌رساني اصناف مطرح شود. علت هم اين است كه داراي سرمايه و پايگاه اجتماعي هستند. اين گروه برخلاف هلال‌احمر مي‌توانند موفق‌تر باشند. علاوه برآن، سازمان‌هاي مردم‌نهادي هم در فرآيند امدادرساني و جمع‌آوري كمك حضور پيدا مي‌كنند. از آن جمله گروه‌هاي ورزشي مختلف كه به واسطه فعاليت حرفه‌اي ورزشي مي‌توانند مفيد و موثر باشند، در زلزله بم شاهد حضور موثر گروه‌هاي كوهنوردي بوديم كه به علت ماهيت رشته ورزشي‌شان وارد پروسه امدادرساني شدند و تجربه موفقي هم داشتيم. علاوه بر اينها سازمان‌هاي مردم‌نهادي كه در حوزه كودكان فعاليت مي‌كنند و داراي شبكه‌هاي سراسري مانند شبكه مهدهاي خصوصي كه سرمايه‌هاي اجتماعي بين خودشان را به كار مي‌گيرند. نهادهايي كه در حوزه زنان فعاليت مي‌كنند و گروه‌هاي مشابه ديگر هم عملا به موضوع كمك‌رساني ورود كنند. اما در زلزله كرمانشاه با اتكا به شبكه‌هاي اجتماعي فضاي وب، چهره‌هاي تازه‌اي وارد جريان كمك‌رساني شدند. آن هم افرادي كه خودشان را خواسته و ناخواسته به داوري عمومي گذاشتند. فراخوان عمومي دادند و براي جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي اعلام آمادگي كردند. يكي از اين افراد كه شايد تصور مي‌كرد كه سرمايه‌اش در جامعه 10 ميليون تومان باشد، با تعجب خبر جمع‌آوري 100 ميليون تومان را به مردم مي‌دهد و بعد اين مبلغ به چند ميليارد تومان مي‌رسد. اينكه اين افراد گزارش ساعت به ساعت اعلام مي‌كنند و شفاف هستند باعث مي‌شود اين ظرفيت اجتماعي به صورت تصاعدي افزايش پيدا كند. كساني كه در چنين مواردي به موضوعات ورود مي‌كنند به نوعي خودشان را محك مي‌زنند و البته خطر اين است، كه اگر از منظر شهروندان محل هزينه اين كمك‌ها را نادرست انتخاب كنند...

به سرعت اعتماد عمومي را از دست مي‌دهند. پس قدم به قدم بايد شفاف‌تر عمل كنند. كه اين به نفع جامعه است. اما در طرف ديگر ماجراي كمك‌رساني شهرونداني هستند كه كه پس‌انداز خود را به صورت نقدي و اشيا و وسايل خود را به شكل غيرنقدي در اختيار اين افراد يا سازمان‌هاي مردم نهاد قرار مي‌دهند. اين گروه سرمايه اجتماعي بسيار بزرگي محسوب مي‌شوند. چنين حضوري را شايد تنها در ماه‌هايي از سال 57 مي‌شد در جامعه ديد. اين سرمايه اجتماعي بين‌نسلي است و محدود به متولدين دهه خاصي نمي‌شود و نسل به نسل تكرار مي‌شود و بسيار هم با ارزش است. اين همبستگي اجتماعي در واقع براي هم‌سرنوشتي شكل مي‌گيرد. اينكه چرا نهاد رسمي (هلال‌احمر) كه متولي اين كار است در كشورمان تبديل مي‌شوند به بخشي وابسته به حاكميت آسيب مهمي است و راه‌حل ساده‌اي هم دارد. آن هم اين است كه رهبري اين سازمان را از فرآيندهاي سياسي جدا كنيم و آن را تبديل به يك سرمايه شهروندي كنيم. و مديريت آن را به كساني بسپاريم كه در آزمون‌هاي اجتماعي در مقاطع مختلف نمره قبولي گرفته‌اند، كساني كه مردم و شهروندان به آنها نمره قبولي مي‌دهند. البته بايد ببينيم ظرفيت سياسي كشور اين اجازه را مي‌دهد كه اين تغييرات در ساختار سازماني مردم نهاد مثل هلال‌احمر بيفتد يا خير. اما بايد توجه داشته باشيم كه بازسازي ساختار هلال‌احمر و نيروهاي اجرايي آن مي‌تواند اعتماد اجتماعي را دوباره به سمت اين نهاد بازگرداند. واين فرآيند از مركز تا استان‌ها بايد امتداد يابد. نكته بعدي در مورد فعاليت هلال‌احمر اين است كه فعاليت اين نهاد تنها براي 40 روز اول بعد از حادثه تعريف شده است. در حالي كه ما در تجربه‌اي كه در زلزله بم داشتيم، ديديم كه مردم در دو سال اول نياز به حمايت‌هاي اين نهاد داشتند. ضمن اينكه قبل از بروز بحران هم مردم نياز به آموزش‌هايي كه اين نهاد بايد به آنها ارايه بدهد دارند. آموزش‌هايي كه در راستاي توانمند‌سازي جوامع محلي و محله‌اي صورت مي‌گيرد و بسيار ضروري است. جامعه‌شناس

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون