احترام شرق و غرب
به خط قرمز آنكارا
اردشير سنايي
تركيه اخيرا مدتي است در ابتكار شكل گرفته توسط روسيه و ايران براي حل بحران سوريه مشاركت كرده است. اما اين موضوع واقعيتهاي سياست خارجي تركيه را تغيير نميدهد. تركها بعد از جنگ جهاني دوم و به ويژه در دوران جنگ سرد نقش جايگاه جهاني خود را در بلوك غرب تعريف كردهاند. آنكارا بعد از فروپاشي شوروي در سال 1991 باز هم به روال گذشته ادامه دادند و حتي با روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003، نگاه تركيه به جايگاهش در جهان تغيير نكرد. طي چند دهه اخير، تركيه همواره خودش را در همه مسائل مهم منطقهاي و بينالمللي به عنوان يك بازيگر غربي معرفي كرده است. در نتيجه نميتوان انتظار داشت كه تركيه هيچگاه در جبهه مقابل غرب وارد ائتلاف ديگري شود و در هيچ بحراني از جمله بحران سوريه، بازي مخالف متحدان غربياش انجام دهد.
نبايد تصور كرد مناسبات سنتي و ديرينهاي كه ميان آنكارا و واشنگتن تعريف شده است، تحت تاثير دستهبنديها و سياستهاي جديد قرار بگيرد و متشنج شود. هر چند گاهي اختلافنظرهايي ميان مقامات تركيه و غرب رخ ميدهد، اما اين تنشها هيچگاه باعث ايجاد اشكال اساسي و ناهماهنگي در مواضع بنيادين تركيه و ايالات متحده امريكا در بحرانهاي عمده منطقهاي و بينالمللي نخواهد شد. تركيه همزمان با اينكه در ابتكار تهران و مسكو قرار گرفت تا به بخشي از منافع و خواستههايش در بحران سوريه دست پيدا كند، همچنان هم در ائتلاف غرب، تحت رهبري امريكا در سوريه باقي ماند. در واقع تركيه با مشاركت در هر دو جبهه ائتلافهاي ضدتروريستي در سوريه، سعي ميكند تا از تضادها ميان دو طرف در راستاي منافع ملي و اهدافش استفاده كند. تركيه از ابتداي شروع بحران در سوريه چه در ائتلاف با غرب و چه در ابتكار ايران و روسيه، روي يك موضوع حساسيت ويژه داشت؛ بحث كردهاي ساكن سوريه كه در نقاط مجاور مناطق كردنشين تركيه زندگي ميكنند، خط قرمز دولت تركيه محسوب ميشوند. آنكارا به وضوح همه طرفهاي درگير در بحران سوريه را باخبر كرده است كه مخالف يك نيروي قدرتمند منطقهاي در نقاط كردنشين سوريه است و در برابر هر اقدامي كه از سوي كردها در مرز تركيه براي به خطر انداختن امنيت و منافع ملي تركيه انجام شود، بهشدت واكنش نشان ميدهد. همه طرفهاي درگير در مساله سوريه چه ائتلاف تحت رهبري امريكا و چه روسيه و حتي به گمان من ايران، اين موضع و خواسته تركيه را پذيرفتهاند.
در پيش گرفتن يك سياست جديد از سوي دولت امريكا براي جبران عقبماندگي نظامي و سياسي از روسيه در خاك سوريه و ايجاد يك جاي پاي جديد براي امريكا در خاك سوريه، باعث شده است كه آنكارا احساس كند احتمال به خطر افتادن امنيت و منافع ملي اين كشور از ناحيه كردهاي سوريه افزايش يافته است. اجراي عمليات نظامي موسوم به شاخه زيتون از سوي تركيه به اين دليل است كه ميخواهد يك حاشيه امن و منطقه حايل در مجاور مرزهاي مشترك سوريه و تركيه ايجاد كند. به اعتقاد تركيه پيش از آغاز اين عمليات هم در گفتوگو با ائتلاف تحت رهبري امريكا و هم با همكارانش در ابتكار آستانه اين موضوع را مطرح كرده است و استدلال كرده كه موضوع كردهاي ساكن شمال سوريه خط قرمز آنكارا هستند. قطعا امريكا و روسيه پيش از آغاز عمليات از اين موضوع با خبر بودند و با آن موافقت كردهاند، به همين دليل است كه ما شاهد موضع قاطع و روشني از سوي واشنگتن نيستيم، چرا كه امريكا اين حق را براي تركيه به رسميت شناخته است كه منافع و امنيت ملي خود را در سوريه تامين كند.
اما سياست جديد امريكا در سوريه براي تشكيل يك نيروي متشكل نظامي از شبهنظاميان عمدتا كرد، در شرق رودخانه فرات نيز يكي از مسائلي است كه آنكارا نسبت به آن نگراني دارد. هر چند تركيه در اين مورد با امريكاييها رايزني ميكند اما من بعيد ميدانم امريكا از اين تصميم صرف نظر بكند. ايالات متحده از زمان آغاز دوره ترامپ، چه در صحنه نظامي و چه در صحنه سياسي سوريه از روسيه عقب افتاده است. در نتيجه امريكاييها هم از هر تلاشي براي جبران عقبماندگيها فروگذار نميكنند. آنچه بيشتر در تحولات پيش رو محتمل است، اين خواهد بود؛ واشنگتن سياستهاي جديد خود را تعديل كند تا ملاحظات تركيه برآورده شود و تركيه نسبت به اين سياست ابراز رضايت كند.
تا زماني كه بحران سوريه به همين حالت بلاتكليف، پيچيده و درهم و برهم باقي بماند، تركيه از هر ابزاري براي حفظ منافع خود در خاك سوريه استفاده خواهد كرد. عمده چيزي كه آنكارا از تحولات سوريه انتظار دارد اين است كه تحولات در مناطق كردنشين سوريه بر امنيت و ثبات مناطق كردنشين تركيه اثر منفي نگذارد. همانگونه كه ديديم آنكارا براي رسيدن به اين هدف از مداخله نظامي چشمپوشي نميكند و حتي اگر لازم باشد براي كنترل اين تحولات، حضور نظامي طولاني مدتي در خاك سوريه داشته باشد باز هم از آن چشمپوشي نخواهد كرد. براي تركيه تفاوتي نميكند كه در شرايط بحراني سوريه، تا چه اندازه براي حفظ امنيت و منافع ملي خود هزينه كند. نهايتا مادامي كه يك راهحل نهايي با توافق قدرتهاي بزرگ، يعني امريكا و روسيه، براي بحران سوريه حاصل نشود، نبايد انتظار داشت تغيير عمدهاي در مسائل جاري سوريه و عملكرد تركيه در خاك اين كشور رخ بدهد. تركيه مادامي كه از موفقيت يك راهحل نهايي براي بحران سوريه مطمئن نباشد، تلاش خواهد كرد با ابزارهايي كه در اختيار دارد، يعني ضربات نظامي، عمليات بزرگ نظامي، ايجاد منطقه حايل و ايجاد مناطق امن در خاك سوريه، به هر شكل ممكن امنيت ملي خود را تامين كند.
استاد دانشگاه و تحليلگر روابط بينالملل