فرصتي براي بازسازي چهره ايران در جهان
عبدالجبار كاكايي
سرودن شعر درباره ورزش فوتبال تقريبا كار دشواري است. از اين حيث كه فوتبال جزو پديدههاي جهان مدرن به شمار ميآيد و اصطلاحات و تعابيري كه درباره اين ورزش بهخصوص وجود دارد، اغلب فرنگي است و تناسبي با ورزشهاي باستاني و سنتي ما ندارد. بنابراين اگر قرار باشد شاعر ايراني درباره فوتبال شعري بسرايد و به اين موضوع بپردازد، لازم است اين سرايش را در پرده و ايهام و متفاوت با زبان رايج در ترانه و سرود انجام بدهد ولي ويژگيهايي در فوتبال هست كه سبب ميشود اين ورزش خاص به فضاي فرهنگي و اجتماعي و ملي ما توسعه پيدا كند. با اين نگاه و زماني كه شاهد همراهي، همدلي و اتحاد و مقاومت و صبر و... از خلال باز فوتبال هستيم و با در نظر گرفتن اين نكته كه بههرحال پيروزي فوتبال براي مردم شيرين است و جزو علايق آنان به شمار ميآيد، ميتوان بهنوعي تعابيري را كه برشمردم، كنار هم گذاشت و ضمن بيان ويژگيهاي ملي و ميهني بهنوعي قلم را چرخاند و كشاند به اين ورزش به خصوص كه نامش فوتبال است.
بنابراين سرودن شعر درباره فوتبال قدري دشوار است. بهويژه اينكه دوستان از بنده خواسته بودند بر اساس ملودياي كه آقاي فريدون شهبازيان ساخته بودند، شعري بگويم ولي علاقه بنده به ورزش فوتبال و شنيدن ملودي زيبايي كه آقاي شهبازيان ساخته بود، باعث شد اين امر محقق و اين قطعه ساخته شود.
درباره قطعه آقاي شهبازيان بايد بگويم كه قطعه خوبي است كه در فضاي موسيقي دستگاهي ماهور ساختهشده و ميتوان گفت سه بخش داشت كه در هر بخش، ملودي به شكلي عوض ميشد. درباره ديگر ويژگيهاي فني قطعه ايشان بهتر است خودشان صحبت كنند ولي به اين نكته بسنده ميكنم كه اين قطعه نيز همانند ساير قطعات ايشان در موسيقي سنتي ايران ريشه داشت.
و اما چه شد كه اين پيشنهاد را پذيرفتم، شايد يكي از دلايل پذيرش آن، اين است كه خودم هم علاقهمند به فوتبال هستم. از بچگي و از زماني كه به ياد ميآورم تا به امروز كه پنجاه و پنج ساله شدهام، فوتبال را رها نكردهام. در اين سالها تقريبا يك روز در هفته را فوتبال بازي ميكنم و در سالهاي قديمتر كه خيلي بيشتر از اين هم بازي ميكردم. در تمام اين سالها فوتبال را كنار نگذاشتهام هم به فوتبال چمن و هم سالني ورود داشتهام و علاقهمند بودهام همچنان كه عضو تيم فوتبال شاعران هم بودهام. از سوي ديگر با تاريخ فوتبال، فوتباليستها، اصطلاحات بازي و... كاملا آشنا هستم. پيشتر هم سرود باشگاه پرسپوليس را سرودهام با صداي آقاي خواجهنوري اجرا شد؛ و همچنين براي سرود تعدادي ديگر از باشگاههاي ورزشي، شعر گفتهام و همين علاقهمندي به فوتبال بود كه موجب شد اين پيشنهاد را بپذيرم.
و كلام آخر اينكه فوتبال، خود يكي از ورزشهاي مهيج و ويژه و كامل خاص است هم از حيث پيشبينيناپذير بودن نتايج و هم تاثير روحي و رواني شگفتي كه بر مردم ما دارد. شايد بخش مهمي از نقاط عطف تاريخ اجتماعي ما همين پيروزي و موفقيت تيمهاي مليمان در مسابقات ورزشي و بهويژه مسابقات فوتبال است چراكه فوتبال، ورزشي است كه همه صنوف در همه طبقات به آن علاقهمندند و همه اينها سبب شده است كه يك موضوع اجتماعي مهم تلقي شود و بتوان از اين نگاه و زاويه هم به آن پرداخت. با همين زاويه ديد، پيام عمومي شعر من و بخشي از موضوع اين كلام را بر مقوله صلح جهاني و همدلي ملت ايران با ملتهاي ديگر گذاشتهام. به اين معنا كه بازي در جام جهاني درعينحال كه رقابتي است كه هدفش ارتقاي اميدواري در جهان است و ميتوانيم بگوييم مهمترين نكتهاش همين است، فرصتي هم هست براي بازسازي چهره ايران در نگاه جهان. بههرحال در شرايطي هستيم كه تبليغات نادرستي درباره كشور ما صورت ميگيرد و بهنوعي چهره ايران ما را در نزد جهانيان مخدوش ميكند و جا دارد در چنين بسترهاي هنري كه بازتاب جهاني هم پيدا ميكند، كاري انجام دهيم كه به نفع مردم باشد و من تلاش كردهام اين نگاه را در شعرم لحاظ كنم تا از اين فرصت جهاني، بهره بيشتري نصيب ايران ما شود.
شاعر و ترانهسرا