شروع نوروز آموزشي با حذف پيكهاي نوروزي
نرگس ملكزاده
صداي پاي بهار كه ميآيد نظام آموزشي كشور براي روزهاي مديدي تحت سيطره اين خيزش دوباره هستي قرار ميگيرد. عقربههاي آموزش در انتهاي اسفند ماه خود را به خواب ميزند و بعد از تعطيلات دو هفته فروردين غرولندكنان بيدار ميشود اين وقفه نسبتا طولاني آموزشي در چند دهه گذشته يكي از چالشهاي جدي نظام آموزشي بوده است مديران، معلمان و كارشناسان آموزشي به فراخور آگاهي و توانايي خود طرحهاي متعددي براي پر كردن اين وقفه آموزشي ارايه كردهاند از سالهاي دور اين وقفه گاه 20 روزه در گرماگرم فصل آموزش موجب شده كه معلمان و مسوولان ذيربط براي پر كردن اين خلأ آموزشي تكاليف رنگارنگ و غالبا سخت و طاقتفرسا خصوصا بر كودكان مقطع ابتدايي تحميل ميكردهاند. تكاليفي كه اضطراب تحويل آن در روز اول مدرسه، همراه و همسفر تمام ديد و بازديدها و بار هميشگي چمدانهاي سفرهاي نوروزي بوده است. نظام آموزشي بعد از گذر از دوره تكاليف سليقهاي معلمان و ظهور پيكهاي نوروزي كشوري يا منطقهاي و همچنين ورود موسسات آموزشي خصوصي به اين مقوله شاهد نوآوريهايي در تعيين تكاليف نوروزي بودهايم كه البته هر بار تعطيلات كودكان را با چالشي جديد مواجه ميكرد. در ادامه تغييراتي كه وزارت آموزش و پرورش آن را «تحول» ميخواند، امسال طرح «عيد و داستان» جايگزين پيكهاي نوروزي شد و يك «نوروز آموزشي» به معناي واقعي آن اتفاق افتاد. دانشآموزان با توجه به علاقهمنديهاي خود و توامان با لذت بردن از تعطيلات نوروز نوع فعاليت را انتخاب ميكنند، دانشآموزي علاقه به داستاننويسي دارد، دانشآموز ديگر داستانخواني را دوست دارد؛ حتي انتخاب براي آنهايي كه داستانگويي و روايت كردن را دوست دارند نيز باز گذاشته شده است. راه باز است اما راه فرار نيست. اجراي هر طرحي نيازمند ابزار و زمان مناسب و مهمتر از همه هدف است، طرح عيد و داستان خودش بهترين معرف است، ابزارش كتاب است و زمانش عيد و اما هدف آن شاد كردن و پرورش خلاقيت كودكان بيان شده است. اين طرح در يك نماي كليتر به دانشآموز ميآموزد «كتاب را از خودت جدا نكن» شما يا ميتواني خالق كتاب باشي (داستاننويسي) يا ميتواني خواننده كتاب باشي (داستانخواني) يا ميتواني روايت مطالب را براي ديگران تكفل كرده باشي (داستانگويي) و اگر اين اتفاق در يك نظام آموزشي نهادينه شود، ميتوان گفت يك تغيير بزرگ منجر به تحول است؛ زيرا حركتي در جهت تحقق يكي از شاخصهاي توسعهيافتگي در عرصه بينالمللي است. شاخصي كه كشور ما در آن فقير است. يك ايسلندي در سال ۴۰ كتاب ميخواند، در زندگي هر 10 شهروند ايسلندي يك تاليف به جاي ميماند و اين كافيست تا اين كشور بزرگترين توليدكننده كتاب در جهان باشد حال و روز مطالعه در كشور ما خوب نيست و متاسفانه با گسترش فضاي مجازي و در دسترس قرار گرفتن اطلاعات سطحي و هجوم دانشآموزان به سمت اين هيولاي زيبا، بيماري كتاب نخواني مسري هم خواهد شد. اجراي اين طرح و طرحهاي مشابه ديگر ميتواند از تكثير كتابنخوانها در بين دانشآموزان جلوگيري كند. از تمام زيباييهاي اين طرح كه بگذريم بايد گفت امسال شادي سهم تمام كودكان نبود، مدارس پيكهاي نوروزي خودساخته را در روزهاي انتهايي سال تحويل دانشآموزان دادند، حتي مدارسي بودهاند كه علاوه بر پيكهاي نوروزي خودساخته در ايام تعطيلات از طريق كانالهاي تلگرامي براي دانشآموزان تكاليفي مكمل تعيين ميكردهاند. اجراي موفق يك طرح مراحلي دارد كه مطمئنا نظارت بر نحوه اجراي آن و ارزيابي پاياني از مهمترين آيتمهاي آن است. متاسفانه اين طرح نسبتا خوب در مرحله نظارت نتوانست موفق باشد، عملا در بسياري از مدارس غير دولتي اين طرح بار اضافهاي شد بر تكاليف نوروزي سليقهاي. در بحث ارزيابي، نمونه برگهايي در برنامه همگام براي كامل كردن توسط معلم طراحي شده است كه تنها اطلاعاتي كه در آن ثبت ميشود مشخص كردن نوع فعاليت دانشآموز (داستانخواني، داستاننويسي، داستانگويي) و عنوان داستان است. مشخص نيست با چنين فرمي و ثبت چنين اطلاعاتي چه گزارشي ميتوان از اين طرح ارايه داد؟! ليكن بايد اميدوار بود اين داستاننويسان و داستانگويان كوچك به حال خود رها نشوند و فضاي مناسب آموزشي براي تداوم فعاليت دانشآموزاني كه در اين طرح خلاقانه فعاليتهاي خود را انجام دادهاند فراهم شود. چاپ و نشر داستانهاي محصول اين طرح ميتواند تشويقي مناسب براي قلم به دستان كوچك و اثر ماندگاري براي طراحان اين «عيد و نوروز» باشد. معلم و فعال صنفي