«برجام در بخش مراقبتهاي ويژه، برجام كار وصلت اروپا و امريكا را به طلاق عاطفي كشاند، اروپا از امريكا راضي نيست اما جدايي هم ممكن نيست، اروپا تلاش ميكند برجام را زنده نگاه دارد، موضع اروپا درباره برجام، امريكا را نااميد كرد، اروپا عصاي موسي براي مقابله با تحريمهاي امريكا را ندارد، درباره رابطه امريكا با اروپا و شكاف به وجود آمده در آن براثر برجام، خيالبافي نميكنيم»؛ كار توافق هستهاي ايران با 1+5 كه از يك هفته قبل به 1+4 تبديل شده به زبان استعاره و ايهامهاي ادبي كشانده شده است. بيش از 4 سال است كه خبرنگاران و تحليلگران مسائل ايران درباره توافق هستهاي با تهران مينويسند و ديگر از گنجينه واژگان بيشمار براي گزارش آنچه در پشت درهاي بسته مذاكراتي ميگذرد، خبري نيست. كلمات ممكن استفاده شدهاند و كار به تكرار كلمات هم در گزارش ديپلماتها به افكار عمومي و هم در نوشتار خبرنگاران كشيده شده است.
«شامگاه سهشنبه 15 ماه مه درست 7 شبانهروز پس از زماني كه دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده تصميم خود مبني بر توقف حضور امريكا در توافق هستهاي با ايران را اعلام كرد، چهار وزير خارجه به اضافه هماهنگكننده سياست خارجي اتحاديه اروپا در بروكسل گردهم جمع شدند تا اعلام كنند تصميم رييسجمهور امريكا قطعا روند ادامه برجام را با چالشهاي جدي روبه رو كرده اما اراده سياسي اعضاي باقيمانده در توافق هستهاي، تضمين تداوم اجراي آن است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران ميگويد آنچه در بروكسل اتفاق افتاد، شروعي خوب و قوي بود و به تهيه فهرستي از كارهايي كه اروپا بايد انجام دهد تا منافع ايران از برجام تامين شود، منتهي شد. معمار ايراني توافق هستهاي با 1+5 مصوب جولاي 2015، ماحصل اجلاس بروكسل را پيام سياسي واحدي از سوي اعضاي باقيمانده در توافق هستهاي براي جدانگاه داشتن آن از ساير موضوعات و اراده براي تداوم اجراي آن ميداند. سكاندار دستگاه ديپلماسي ايران نه به فرجام گفتوگوها با اروپا خوشبين است و نهچندان بدبين بلكه تاكيد دارد رايزنيها در دو سطح كارشناسي و وزرا براي بررسي جزييات و كليات توافقهاي جديد در چندهفته آتي ادامه پيدا خواهد كرد و تصميم نهايي براي باقي ماندن يا نماندن تهران در توافق با مسوولان ارشد نظام خواهد بود.
در آنسوي ميدان فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا از توضيح چارچوب كاري ايران با 1+4 در چندهفته آتي خسته نميشود. موگريني در 48 ساعت گذشته بارها براي گفتوگو با خبرنگاران پيشقدم شد و هر بار از اراده اروپا براي حفظ توافق هستهاي سخن گفت اما همزمان تاكيد كرد هنوز بحث درباره ارايه ضمانت به ايران در جريان نيست و مسير پيشرو براي حفظ برجام بدون امريكا نيز سخت است.
جدال اميد و يأس
همزمان با آغاز جنگ تحريمها ميان اروپا و امريكا، جنگ رسانهها نيز آغاز شده است. كمتر از 24 ساعت مذاكره ايران با اتحاديه اروپا، ايران با تروييكاي اروپايي و سه كشور اروپايي با مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در رسانههاي متفاوت با تيترهاي متفاوت بازتاب پيدا كرد. برخي مانند رويترز ترجيح دادند تيتر گزارش را از بريدههايي از سخنان موگريني انتخاب كنند و تاكيد كردند كه اروپا در اين مرحله به ايران ضمانتي نداد. برخي نيز بر اهميت سياسي صفآرايي اروپا و ايران در كنار هم و مقابل امريكا تاكيد كردند. دونالد ترامپ وعده داده كه نه تنها تحريمهاي هستهاي ايران را بازخواهد گرداند بلكه در مسير تشديد تحريمهاي بيشتر نيز قرار خواهد گرفت. در چنين شرايطي آنچه براي ايران از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است در جريان باقي ماندن فروش نفت است به انضمام رونق يافتن فضاي سرمايهگذاري در ايران.
رسانهاي مانند پاليتيكو ترجيح داد در تحليل مذاكرات بروكسل، نيمه پر ليوان را ببيند و در نوشتاري به بسط اين نكته پرداخته كه با وجود خروج امريكا از توافق هستهاي با ايران، اتحاديه اروپا عقبنشيني نكرده است. در بخشهايي از اين گزارش بر جملات موگريني درباره تلاش براي رسيدن به راهكارهاي عملي تمركز شده و در نقلقولي از وي نوشته شده: ما از راهحلهايي براي زنده نگاه داشتن برجام سخن ميگوييم.
سياستمداران اروپايي به رسيدن به چارچوبي براي حفظ توافق هستهاي با ايران بدون امريكا اميدوار هستند اما ناگفته پيداست كه تصميم برجامي ترامپ تاجران و بازرگانان اروپايي را ترسانده است. در چنين شرايطي دولتهاي اروپايي دو وظيفه خطير بر دوش دارند: 1- نگاه داشتن تهران در برجام با ارايه تضمين و مشوقهاي لازم 2- ايمنسازي رابطه تجاري و اقتصادي با تهران براي كمپانيها، بانكها و شركتهاي اروپايي. هرچند كه مقامهاي اقتصادي برخي كشورها مانند فرانسه از عزم خود براي مقابله با تحريمهاي فراسرزميني سخن ميگويند اما در ميدان عمل اروپاييها بايد ابزار مالي مستقلي بيابند تا در سايه آن كشورهاي اروپايي براي تجارت با غيراروپاييها تنها به قوانين اتحاديه مراجعه كنند و ترسي از قوانين تحريمي امريكا نداشته باشند.
ابهام اروپا درباره نيت امريكا
مذاكرات ايران و 1+4 كه در دو سطح كارشناسي و وزرا از روز سهشنبه در بروكسل رسما آغاز شد داراي جدول زمانبندي محدود است و به نظر ميرسد كه در بهترين حالت تيم مذاكراتي ايران بايد تا دو ماه ديگر نتيجه رايزنيها را به مقامهاي عاليرتبه نظام براي اخذ تصميم نهايي گزارش دهد. نگرانياي كه در اظهارات موگريني درباره سخت بودن مسير پيش رو به چشم ميخورد در محافل بسته رهبران اروپايي نيز زبان به زبان ميچرخد. رويترز در اين باره مينويسد: بسياري از ديپلماتهاي اروپايي در زمزمههاي خصوصي اعتراف ميكنند كه شك دارند برجام بتواند از سايه بازگشت تحريمهاي ثانويه سر سالم بيرون آورد. با اين وجود اروپاييها تمام تلاش خود را بهكار گرفتهاند چرا كه رييسجمهور ايران شرط باقي ماندن تهران در توافق را، منتفع شدن از فوايد اقتصادي آن دانسته است. همزمان بسياري از تحليلگران موافق برجام تاكيد دارند كه برجام جدا از آنكه توافقي هستهاي است مانع از بروز جنگي ديگر در منطقه شده است. درحالي كه وزير خارجه ايران ميگويد رايزنيها تا دو هفته ديگر ادامه دارد، اروپاييها ميگويند به زمان بيشتري براي درك مواضع امريكا در قبال همراهي اروپا با ايران نياز دارند. در حال حاضر اروپاييها نميدانند كه برنامه ترامپ براي ايران در دوسالواندي باقيمانده از دوره رياستجمهورياش چيست؟ يك ديپلمات فرانسوي به شرط عدم افشاي نام خود در اين باره ميگويد: يكي از سوالهايي كه واشنگتن بايد به آن پاسخ بدهد اين است كه هدف نهايي آنها از سختگيري بر ايران چيست؟ آيا غايت نهايي ترك كامل برنامه هستهاي توسط تهران است يا تغيير رژيم؟ پاريس بهشدت نگران رويكردهاي ضدايراني تيم ترامپ به خصوص پس از حضور جان بولتون در پست مشاور امنيت ملي در كاخ سفيد است. از سوي ديگر هرچند اروپاييها با ايستادن در كنار ايران در بروكسل عزم خود را براي تفكيك مساله هستهاي از ساير اختلافها به تهران به نمايش گذاشتند اما به نظر ميرسد كه در ميان اروپاييها نيز كشورهايي مانند فرانسه و بريتانيا به دنبال كشف اين پرسش هستند كه تا كجا ميتوانند با ايران در ساير حوزههاي مورد اختلاف مانند فعاليتهاي منطقهاي، آزمايشهاي موشكي يا حقوق بشر به توافق برسند. هرچند در بيانيه مشتركي كه شامگاه سهشنبه توسط موگريني در بروكسل قرائت شد سرفصلهايي براي حفظ و تعميق رابطه اقتصادي با تهران درج شده بود و انديشكدههاي متفاوت نيز در يك هفته گذشته نقشه راههاي تجاري براي حفظ منتفع شدن تهران از برجام ترسيم كردهاند اما وسعت سيستم مالي امريكا، سلطه دلار بر مكاتبههاي تجاري، تلاش ترامپ براي تضعيف سازمان تجارت جهاني و همچنين حضور وسيع كمپانيها و شركتهاي اروپايي در بازار امريكا، عملا از قدرت اجرايي اروپا براي تضمين امنيت به كمپانيهاي خصوصي در صورت تجارت با ايران در سايه تحريمهاي امريكا كاسته است.
نياز اروپا به حفظ فاصله يكسان با تهران و واشنگتن
اروپا در حال حاضر بر سر دوراهي سختي قرار گرفته است. نزديكي بيش از حد به ايران به عصباني كردن ترامپ منتهي خواهد شد و همزمان خلأ بهوجودآمده در صورت فاصله گرفتن از تهران ميتواند جان برجام را كه نخستين دستاورد ديپلماسي واحد و يكپارچه اروپايي است به خطر بيندازد. اين همان نكتهاي است كه محمدجواد ظريف در راه بازگشت از بروكسل به آن اشاره و تاكيد كرد كه بايد ببينيم آيا اروپا ميخواهد و ميتواند از منافع خود در برابر امريكا حمايت كند، يا خير؟
ترزا مي نخستوزير بريتانيا، امانوئل ماكرون رييسجمهور فرانسه و آنگلا مركل صدراعظم آلمان در 15 ماه گذشته از دولت ترامپ به چشم ديدهاند كه چگونه رييسجمهور امريكا اهميتي اندك براي رابطه با اروپا قائل است اما همزمان به دنبال راهي براي حفظ رابطه حداقلي با متحد قديمي خود هستند. درحالي كه سه كشور اروپايي با نظارت اتحاديه اروپا، مذاكره مجدد با ايران را آغاز كردهاند تا در نتيجه آن به نقشه راهي براي ادامه برجام برسند اما حقيقت آن است كه اروپا براي تامين بخش قابلتوجهي از امنيت خود به امريكا وابسته است و همزمان راضي كردن هر 28 عضو به توجه نكردن به تحريمهاي امريكا عليه ايران كار سادهاي نخواهد بود. دولت ترامپ در يك سال و اندي گذشته از عمرش با اجرايي كردن شعار امريكا اول است و بسط نگاه يكجانبهگرايي در مسائل بينالمللي به قدر كفايت رابطه فراآتلانتيكي با اروپا را تخريب كرده و همين خيرهسريهاي ترامپ اروپا را به وحشت انداخته است. در چنين شرايطي بسياري از تحليلگران مسائل امريكا و اروپا اعتقاد دارند واشنگتن و بروكسل طلاق عاطفي را تجربه ميكنند و در سالهاي باقي مانده از رياستجمهوري ترامپ به همكاري در برخي حوزهها براي تامين منافع مشترك مانند مبارزه با تروريسم ادامه ميدهد اما شراكتي كه ميان اين دو از پس از جنگ جهاني دوم حاصل شده بود ديگر خبري نيست.
دولت ترامپ در يك سال و اندي گذشته از عمرش با اجرايي كردن شعار«امريكا اول است» و بسط نگاه يكجانبهگرايي در مسائل بينالمللي به قدر كفايت رابطه فراآتلانتيكي با اروپا را تخريب كرده و همين خيرهسريهاي ترامپ اروپا را به وحشت انداخته است. در چنين شرايطي بسياري از تحليلگران مسائل امريكا و اروپا اعتقاد دارند واشنگتن و بروكسل طلاق عاطفي را تجربه ميكنند.