• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4133 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۳ تير

قديمي‌ترين زنداني سياسي ايران درگذشت

پايان يك درام سياسي

«عباس اميرانتظام» قديمي‌ترين زنداني سياسي ايران و سخنگوي دولت مهدي بازرگان روز پنجشنبه به علت سكته قلبي در 86 سالگي درگذشت. درگذشت امير انتظام مانند زندگي‌اش بدون حاشيه نبود تا جايي كه با دستور بازپرس ويژه قتل تهران جسد عباس اميرانتظام به سازمان پزشكي قانوني منتقل شد. اما اين تنها حاشيه مرگ اميرانتظام نبود. قرار بود مراسم تشييع پيكر اين فعال سياسي روز جمعه از منزل وي انجام شود. از ساعت 9 صبح جمعه تعدادي از دوستان اميرانتظام به همراه جمعي از فعالين سياسي و مدني براي وداع به منزل او مراجعه كردند. از حاضرين در اين مراسم مي‌توان به مصطفي تاجزاده، محمد كيانوش راد، محمدرضا جلايي‌پور، عليزاده طباطبايي، محمد توسلي و هاشم صباغيان اشاره كرد. جمعيت حاضر در محل منتظر رسيدن پيكر بودند تا مراسم تشييع انجام شود اما حوالي ساعت 11 ناگهان اعلام شد كه مراسم تشييع پيكر از منزل منتفي شده و اين مراسم در بهشت زهرا برگزار خواهد شد. پس از اين اظهارات شنيده مي‌شد كه مجوز لازم براي تشييع پيكر از خانه ارايه نشده است. برخي هم معتقد بودند به دليل طولاني شدن روند صدور گواهي فوت، فرصت كافي براي وداع با اميرانتظام در خانه وجود ندارد. جمعيت حاضر روانه بهشت‌زهرا شد تا مراسم خاكسپاري معاون نخست‌وزيري بازرگان انجام شود. پس از حضور خانواده او در بهشت‌زهرا، نماز ميت بر پيكر اين فعال سياسي توسط احمد منتظري اقامه شد و پيكر عباس اميرانتظام در قطعه 7 بهشت زهرا آرام گرفت.

علت انتقال جسد اميرانتظام اين بود كه بيمارستان محل فوت، حاضر به صدور جواز فوت نبوده و به همين دليل براي صدور گواهي فوت جسد اين فرد به پزشكي قانوني منتقل شده است.

شروع فعاليت سياسي: نام عباس اميرانتظام از سال 1332 در ميان فعالين سياسي مطرح شد. اميرانتظام دانشجوي مهدي بازرگان در دانشكده فني دانشگاه تهران و از مريدان او بود. فعاليت سياسي او در سال 1332 با انتشار اعتراضيه نهضت مقاومت ملي ايران نسبت به كودتاي 28 مرداد آغاز شد و پس از آن 10 سال دوشادوش مهدي بازرگان به فعاليت‌هاي سياسي و حزبي خود ادامه داد. در اين ميان از سال 1342 تا 1349 اميرانتظام در سكوت زندگي كرد و مجدد از سال 1349 به بازرگان پيوست. بنابر گفته محمد توسلي دبيركل فعلي نهضت آزادي اميرانتظام مذاكرات خود با سفارت امريكا را از ارديبهشت 57 آغاز كرد؛ مذاكراتي كه به اعتقاد او بسيار راهگشا بود و منجر به كاهش هزينه‌ها براي انقلاب شد. پس از مذاكره با سفارت امريكا در تهران اقدام مهم بعدي يار مورد اعتماد بازرگان، مذاكره با شاپور بختيار بود. مامور بازرگان در جريان مبارزات انقلابي كه منجر به پيروزي انقلاب اسلامي شد، عباس اميرانتظام از سوي مهدي بازرگان مامور مذاكره با شاپور بختيار نخست‌وزير وقت شد؛ بعد از پيروزي انقلاب مهدي بازرگان شاگرد خود را به عنوان سخنگوي دولت موقت انتخاب كرد؛ انتخابي كه آن طور كه بايد مورد استقبال برخي اعضاي نهضت آزادي و ساير چهره‌هاي انقلابي مانند آيت‌الله طالقاني، هاشم صباغيان و عزت سحابي قرار نگرفت. امير انتظام مدتي را هم به عنوان معاونت نخست وزيري فعاليت داشت. با افزايش فشار‌ها مهدي بازرگان تصميم گرفت تا از امير انتظام در دستگاه ديپلماسي استفاده كند از همين رو اميرانتظام به عنوان سفير ايران در سوئد و كشور‌هاي اسكانديناوي منصوب شد. مهرماه 1358 آغاز حاشيه‌هاي عباس امير انتظام بود. زماني كه او پيشنهاد انحلال مجلس خبرگان را به مهدي بازرگان ارايه داد. آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در خاطرات خود نوشته است: «عباس امير انتظام، كه در هنگام طرح مساله انحلال مجلس خبرگان قانون اساسي سفير ايران دركشورهاي اسكانديناوي بود، در خاطراتش، خود را پيشنهاد‌دهنده اين طرح معرفي مي‌كند و مي‌گويد كه درمهر ماه 1358، پس از تاييد طرح مذكور در گردهمايي اعضاي شوراي مقاومت ملي سال 1332، آن را به امضاي 18 نفر از وزراي دولت موقت رسانده است و مي‌نويسد: «... آقاياني كه مخالف طرح بودند و آن را امضا نكردند عبارت بودند از: دكتر ابراهيم يزدي، مهندس هاشم صباغيان، مهندس علي‌اكبر معين‌فر و دكتر ناصرميناچي» و مي‌افزايد: «... من مي‌دانستم در صورتي كه طرح تصويب شده در هيات وزيران براي اطلاع مردم ايران اعلام نشود و موكول به تصويب امام خميني شود، آن طرح اجرا نخواهد شد، به همين دليل قبل از اينكه نخست‌وزير از اتاق به محل تشكيل كابينه برود به ايشان پيشنهاد كردم خبرنگاران راديو و تلويزيون و روزنامه‌ها را دعوت كنيم تا در نخست‌وزيري حضور پيدا كنند و آقاي بازرگان بلافاصله پس از خروج از هيات دولت طرح تصويب شده را به اطلاع خبرنگاران برسانند. نخست‌وزير پيشنهادم را پذيرفت... جلسه هيات دولت پنج ساعت طول كشيد و در ساعت 10 شب خاتمه يافت. اولين كسي كه ازجلسه خارج شد و به طبقه بالا آمد، شخص نخست‌وزير بود. من بالاي پله‌ها انتظار ايشان را مي‌كشيدم. ايشان فوق‌العاده عصبي و هيجان‌زده بود، وقتي به من رسيد مرا به كناري كشيد و ابتدا سوگند داد تا مساله را فراموش كنم و دوم اينكه بلافاصله به سوئد بازگردم، ... من روز بعد به سوئد بازگشتم.»

 

افول اقبال اميرانتظام

عباس اميرانتظام پس از عدم موفقيت در انحلال مجلس خبرگان به سوئد بازگشت اما ماموريت او مدت زيادي ادامه پيدا نكرد. پس از اشغال سفارت امريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام امير انتظام از سوئد فراخوانده شد و در 28 آذر 58 به اتهام همكاري با سيا و ارتباط پنهاني با امريكا بازداشت شد. او 454 روز بعد در دادگاه انقلاب محكوم به اعدام شد. محكوميتي كه با اعتراض مهدي بازرگان روبه‌رو شد و با تلاش‌هاي او اين محكوميت به حبس ابد تقليل يافت. اميرانتظام قديمي‌ترين زنداني سياسي ايران است تا جايي كه او تا سال 1375 در زندان بود و سرانجام به دليل ابتلا به بيماري از زندان آزاد مي‌شود. آزادي كه امير انتظام با تعبيري ديگر از آن نام مي‌برد. او معتقد بود كه از زندان اوين اخراج شده است. عضو شوراي مركزي نهضت آزادي ايران پس از آزادي از زندان در مصاحبه‌اي با روزنامه جامعه در سال 77 درباره اتهام جاسوسي گفت: «در 19 سال (از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۷) گذشته منتظر چنين فرصتي بودم كه اين سوال در داخل كشور از من پرسيده شود و من بتوانم مسائل را به اطلاع هموطنانم برسانم. شما اطلاع داريد كه در دولت موقت من معاون نخست‌وزير، سخنگوي دولت و مسوول مذاكره و مكاتبه با تمام سفارتخانه‌ها در داخل كشور بودم، از جمله امريكا؛ و ما با امريكا بيشترين قراردادها را داشتيم، چيزي حدود ۱۲۰۰ قرارداد؛ بنابراين مراجعه آنها براي ارتباط با دولت بيشتر با نخست‌وزيري انجام شد. چه آقاي سوليوان به طور شخصي يا كاردار ايشان يا از طريق مكاتباتي كه با ما صورت مي‌گرفت؛ بنابراين ملاقات‌ها به صورت روزانه يا چند بار در هفته انجام مي‌شد. ملاقات‌ها كاملا رسمي و در دفتر نخست‌وزيري انجام مي‌گرفت و معمولا در حضور عده‌اي از همكاران من كه در قسمت سياسي كار مي‌كردند در دفتر خودم اتفاق مي‌افتاد. نامه‌هايي را كه نمايندگي‌هاي دولت‌هاي خارجي در ايران به نخست‌وزيري مي‌نوشتند، من مطالعه مي‌كردم و نتيجه را به مهندس بازرگان، نخست‌وزير اطلاع مي‌دادم. اين مسووليت را آقاي بازرگان به من داده بودند.» اميرانتظام در حالي گفت اين مسووليت را بازرگان به او داده بود كه مهدي بازرگان نيز در مصاحبه‌اي با روزنامه كيهان در تاريخ 27 اسفند 59 يعني درست فرداي دادگاه اميرانتظام گفت: « به نظر من حال اگر بايد كسي محاكمه شود من هستم زيرا در تمام اين جريانات كه به عنوان اتهام براي آقاي اميرانتظام ذكر شده است شريك بوده‌ام و تمام اين جريانات با نظارت خود بنده بوده است.» پس از ترور سيداسدالله لاجوردي اميرانتظام در مصاحبه‌اي كه شهريور ۷۷ با راديو امريكا داشت به انتقاد از عملكرد سيداسدالله لاجوردي پرداخت. اين مصاحبه منجر به تشكيل پرونده‌اي جديد عليه وي با شكايت خانواده سيداسدالله لاجوردي به اتهام «تهمت» و مدعي‌العموم به اتهام «اقدام عليه امنيت ملي» شد و در سال ۱۳۷۹ مجدد به زندان اوين بازگردانده شد. سال ۱۳۸۲نيز اميرانتظام در نامه‌اي و مقاله‌اي مجموع تجربيات و مطالعات خود را در جزوه‌اي با عنوان رفراندوم نوشت و در آن با طرح دو لايحه سيد محمد خاتمي، رييس‌جمهور وقت پرداخت. پس از انتشار اين مقاله بار ديگر او راهي زندان شد. سومين دوره زنداني كه در ارديبهشت سال ۸۲ با انتشار طرح رفراندوم براي تعيين حكومت به آن گرفتار شد، مهرماه همان سال متوقف شد.

 

اميرانتظام و اصلاح‌طلبان

يكي ديگر از نكات ماجراي عباس اميرانتظام حضور برخي چهره‌هاي شاخص اصلاح‌طلب در اين ماجرا است. يكي از افرادي كه نام او همواره در كنار اميرانتظام مطرح مي‌شود عباس عبدي فعال سياسي اصلاح‌طلب است. پس از انتشار كتاب «آن سوي اتهام- خاطرات اميرانتظام» بين عباس اميرانتظام و عباس عبدي مجادله‌اي درگرفت؛ هرچند برخي معتقدند كه سخنگوي دولت موقت به دليل بيماري برخي خاطرات را به صورت كامل به ياد نمي‌آورد اما اميرانتظام، عبدي را بازجوي روزهاي اول دستگيري خود خواند كه با لحني تند با او صحبت كرده است. ادعايي كه توسط عبدي تكذيب شد و در واكنش به اين ادعا گفت اميرانتظام وي را با شخصي به نام حسن عباسي كه نامش نه مستعار بلكه واقعي است اشتباه گرفته است. يكي ديگر از چهره‌هايي كه پس از فوت امير انتظام مورد هجمه قرار گرفت سيد محمد خاتمي رييس دولت اصلاحات بود. برخي رسانه‌هاي تندرو داخلي و همچنين رسانه‌هاي فارسي زبان خارج‌نشين سرمقاله‌هاي خاتمي در روزنامه‌ها او را در محكوميت اميرانتظام مقصر مي‌دانند. اين در حالي است كه امير انتظام پس از پيروزي خاتمي در انتخابات رياست‌جمهوري سال 1380 با انتشار پيام تبريكي خطاب به او صادر كرد. پس از فوت عباس امير انتظام نيز سيد محمد خاتمي با صدور پيامي درگذشت اين فعال سياسي را به خانواده او تسليت گفت.

 

حلاليت قاضي از متهم

يكي از نكات جالب زندگي پر فراز و نشيب عباس امير انتظام مواجهه او با افرادي است كه در محكوميت او نقش داشتند. از ميان اين افراد مي‌توان به «محمد محمدي گيلاني» اشاره كرد. گيلاني قاضي دادگاهي بود كه او را به حبس ابد محكوم كرد. زماني كه اميرانتظام براي معالجه بيماري خود به بيمارستان پارس مراجعه مي‌كند، متوجه مي‌شود كه محمدي گيلاني در همان بيمارستان بستري است و تصميم مي‌گيرد به ملاقات او برود. شنيده مي‌شود در اين ملاقات محمدي گيلاني از اميرانتظام بابت برخي برخورد‌ها طلب حلاليت كرده و امير انتظام نيز با آغوش باز اين عذرخواهي را پذيرفته است.

غير از قاضي دادگاه، تعدادي از دانشجويان پيرو خط امام كه با انتشار اسناد لانه جاسوسي زمينه بازداشت اميرانتظام را فراهم كرده بودند، پس از آزادي به منزل او رفته و طلب حلاليت كرده بودند. از ميان اين چهره‌ها مي‌توان به محمد جواد مظفر و ابراهيم اصغرزاده اشاره كرد. 23 اسفند 93 ابراهيم اصغرزاده به منزل اميرانتظام رفت. او در اين ديدار ضمن اعلام آنكه «بايد زودتر از اينها خدمت شما مي‌رسيديم» گفت: «هركسي كه مذاكره كرده بدون شك با اين هدف بوده كه خشونت در كشور كمتر شود؛ همين طور هم آقاي بهشتي. به نظر من در يك فضاي عاقلانه‌تر حرف‌هاي آقاي اميرانتظام بهتر مي‌تواند شنيده شود. باز شدن باب نقد گذشته دستاورد مهمي است و نتيجه خوبي براي جامعه دارد. وقتي يك چريك كه سيانور توي دهانش مي‌گذاشت، حالا به اينجا رسيده كه گذشته خود را نقد مي‌كند ما چرا گذشته را نقد نكنيم. » امير انتظام نيز در پاسخ به اين اظهارات گفت: «من به همه هموطنانم به عنوان ايراني نگاه مي‌كنم. اين درست است كه طرز تفكر همه ما يك جور نيست اما مهم بالا بردن آستانه تحمل‌مان است. همينجا به آقاي اصغرزاده مي‌گويم كه براي ايجاد آشتي آماده‌ام. من دوست ندارم آدم‌ها را از هم دور كنم و معتقدم كه بيشتر بايد براي نزديكي دل‌ها تلاش كرد.»

مرگ عباس اميرانتظام واكنش بسياري از فعالين سياسي را به همراه داشت كه روزي در جبهه مقابل او ايستاده بودند. يكي از اين افراد ابراهيم اصغرزاده بود كه پيش‌تر از او حلاليت طلب كرده بود. اصغرزاده پس از مرگ اميرانتظام گفت: «من رفتاري را كه با آقاي اميرانتظام شده است، جفا در حق ايشان مي‌دانم. به همين دليل هم اخيرا به ديدار ايشان رفتم و تقاضا هم داشتم محاكمه ايشان تجديد شود تا با فراهم شدن شرايط بررسي مجدد، از ايشان اعاده حيثيت صورت گيرد.» محسن ميردامادي از دانشجويان پيرو خط امام در مصاحبه‌اي گفت با مطالعه اسناد سفارت امريكا در تهران، مدركي كه بر جاسوس بودن اميرانتظام دلالت كند، نديده و در حق سخنگوي دولت موقت ظلم آشكار شده است. مصطفي تاجزاده، از ديگر دانشجويان پيرو خط امام نيز چندي پيش در مصاحبه با اعتمادآنلاين اذعان كرده بود: «ما در حق اميرانتظام ظلم كرديم، فكر مي‌كرديم جاسوس امريكا است و بايد رسوا شود ولي نبود. يك عمر برايش زندان بريدند؛ خوب ما ظلم كرديم؛ تعارف نداريم كه... » يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي اميرانتظام وطن دوستي و گذشت بود. ويژگي كه سبب شد تا نسل جديد نسبت به او نگرشي متفاوت داشته باشد. اين روحيه به همسر او نيز سرايت كرد. الهه امير انتظام روز گذشته بر سرمزار همسر خود گفت: گله‌گذاري و تلافي را كنار گذاشته و براي آباداني ايران كه آرزوي اميرانتظام نيز بود بكوشيم. »

 


در دولت موقت من معاون نخست‌وزير، سخنگوي دولت و مسوول مذاكره و مكاتبه با تمام سفارتخانه‌ها در داخل كشور بودم، از جمله امريكا؛ و ما با امريكا بيشترين قراردادها را داشتيم، چيزي حدود ۱۲۰۰ قرارداد؛ بنابراين مراجعه آنها براي ارتباط با دولت بيشتر با نخست‌وزيري انجام شد. چه آقاي سوليوان به طور شخصي يا كاردار ايشان يا از طريق مكاتباتي كه با ما صورت مي‌گرفت؛ بنابراين ملاقات‌ها به صورت روزانه يا چند بار در هفته انجام مي‌شد. ملاقات‌ها كاملا رسمي و در دفتر نخست‌وزيري انجام مي‌گرفت و معمولا در حضور عده‌اي از همكاران من كه در قسمت سياسي كار مي‌كردند در دفتر خودم اتفاق مي‌افتاد. نامه‌هايي را كه نمايندگي‌هاي دولت‌هاي خارجي در ايران به نخست‌وزيري مي‌نوشتند، من مطالعه مي‌كردم و نتيجه را به مهندس بازرگان، نخست‌وزير اطلاع مي‌دادم. اين مسووليت را آقاي بازرگان به من داده بودند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون