• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4157 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۰ مرداد

برخيز و اول بكش(15)

فصل دوم دنياي سرّي متولد مي‌شود

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

در 29 نوامبر سال 1947، شوراي امنيت سازمان ملل راي به تقسيم فلسطين مي‌دهد و از دل آن حاكميت يك موطن يهودي را در مي‌آورد. اين تقسيم‌بندي عملا تا 6 ماه بعد عملي نشد، زيرا حملات اعراب از همان روز بعد از صدور راي شروع شده بود. حسن سلامه، فرمانده نيروهاي فلسطيني در بخش جنوبي كشور و نيروهاي مبارزش در كميني كه كردند به دو اتوبوس اسراييلي در نزديكي شهر پتا تيكوا حمله بردند و هشت نفر را كشتند و تعداد زيادي را مجروح كردند. جنگ داخلي ميان عرب‌هاي فلسطيني و يهودي‌ها شروع شده بود. روز بعد از حمله به اتوبوس، سلامه در ميدان مركزي بندر عربي شهر يافا ايستاد و به مردان كشورش وعده داد كه «فلسطين را تبديل به حمام خون مي‌كنيم.» او به وعده‌اش عمل كرد. طي دو هفته 48 يهودي كشته و 155 نفر مجروح شدند.سلامه كه نيروي 500 نفره چريكي در اختيار داشت و حتي حمله مستقيم هم به تل‌آويو كرده بود، قهرمان دنياي عرب شد و در مطبوعات مورد ستايش قرار گرفت. مجله مصري المصور در شماره 12 ژانويه سال 1948 خود يك عكس تمام قد از سلامه كه در حال سخنراني براي نيروهايش بود با اين تيتر كه «حسن سلامه قهرمان، فرمانده جبهه جنوبي» چاپ كرد. بن گوريون آمادگي چنين هجمه‌هايي را داشت. از نظر او، عرب‌هاي فلسطين دشمن بودند و بريتانيا هم -كه به حاكميتش تا تقسيم‌بندي كامل كه در ماه مه ‌سال 1948 نافذ مي‌شد، ادامه مي‌داد - از حاميان آنها بود. يهوديان فقط مي‌توانستند به خودشان و دفاع ابتدايي‌شان متكي باشند. اكثر نيروي حگانه آموزش ضعيفي ديده بودند و تجهيزات ضعيفي هم داشتند، سلاح‌هاي آنها به خاطر ترس از مصادره شدن توسط بريتانيايي‌ها پنهان بود. آنها يا مردان و زناني بودند كه در ارتش بريتانيا خدمت كرده بودند يا آنكه مهاجران تازه‌واردي كه بازمانده هولوكاست بودند به حساب مي‌آمدند (برخي از آنها هم داوطلبان ارتش سرخ بودند) اما با اين حال سرجمع آنها نسبت به تركيب نيروهاي دولت عرب بسيار كمتر بود. بن گوريون از برآوردهاي سيا و ديگر سرويس‌هاي اطلاعاتي مطلع شده بود كه با حمله اعراب، يهودي‌ها فرو مي‌پاشند. برخي از قوم خود بن گوريون هم از پيروزي مطمئن نبودند. اما بن گوريون حداقل در تصوير بيروني‌اش اعتماد خود را به توانايي حگانه براي برد بروز مي‌داد.طرح حگانه اين بود كه براي پر كردن اين شكاف از نيروي انتخابي استفاده شود، بعني براي حداكثر تاثيرگذاري اهدافي برگزيده شوند. يك ماه بعد از ورود به جنگ داخلي، فرمانده عالي حگانه به عنوان بخشي از اين طرح عمليات استارلينگ را شروع كرد كه در آن نام بيست و سه نفر از رهبران عرب فلسطيني كه بايد هدف ترور قرار مي‌گرفتند، آورده شده بود.طبق برنامه ياكوف دوري، فرمانده حگانه، ماموريت سه لايه داشت: «حذف يا دستگيري رهبران احزاب سياسي عرب؛ ضربه به مراكز سياسي؛ ضربه به مراكز توليدي و اقتصادي اعراب.»حسن سلامه در راس فهرست اهداف بود. حسن سلامه تحت زعامت حاج امين الحسيني، مفتي اعظم بيت‌المقدس و رهبر معنوي اعراب فلسطيني، به جنبش سال 1936 عرب كه در آن چريك‌هاي عرب براي سه سال به اهداف بريتانيا و يهود حمله كرده بودند، كمك كرده بود.الحسيني و سلامه بعد از آنكه قيموميت بريتانيا هر دو آنها را در فهرست افراد تحت تعقيب قرار داده بودند، فراري شدند. آنها در سال 1942 به نيروهاي اس اس و آبوهر، آژانس اطلاعاتي نظامي نازي ملحق شدند تا عمليات اطلس را بريزند. اين طرح پر آب و تابي بود كه بر اساس آن كماندوهاي آلماني و عرب با چتر بر خاك فلسطين فرود مي‌آمدند و مخازن آب تل‌آويو را مسموم مي‌كردند تا هر چه امكان‌پذير است، يهوديان بيشتري را بكشند در همين حال عرب‌هاي منطقه را براي يك جنگ مقدس عليه اشغالگران بريتانيايي بشورانند. اما اين طرح پس از آنكه بريتانيا رمز انيگما نازي‌ها را شكاند به طرز مفتضحانه‌اي شكست خورد، سلامه و چهار نفر ديگر در 6 اكتبر سال 1944 و پس از آنكه وارد دره كويري نزديك جريكو فرود آمدند، دستگير شدند. بعد از جنگ جهاني دوم، بريتانيا الحسيني و سلامه را آزاد كرد. دپارتمان سياسي آژانس يهود كه اكثر فعاليت‌هاي پوششي ايشوو در اروپا را نظارت مي‌كرد، چندين بار بين سال‌هاي 1945 تا 1948 سعي كرد تا محل الحسيني را پيدا و او را بكشد. بخشي از انگيزه اين كار هم هر چند به ائتلاف الحسيني با هيتلر برمي‌گشت اما بخشي ديگر آن هم دفاعي بود: الحسيني شايد در خارج از كشور به سر مي‌برد، اما او هنوز در سازماندهي حملات عليه شهرك‌نشين‌هاي يهودي در شمال فلسطين فعال بود و تلاش مي‌كرد تا رهبران يهودي را هم ترور كند اما به خاطر فقدان اطلاعات و نبود پرسنل عملياتي آموزش ديده همه اين تلاش‌ها با شكست مواجه شد.شكار سلامه، اولين عمليات يكپارچه اطلاعات انساني و الكترونيكي حگانه بود كه خيلي اميدوار‌كننده شروع شد. يك واحد متعلق به شاي (SHAI)، شاخه اطلاعاتي حگانه كه توسط ايسر هارل، فرماندهي مي‌شد به بدنه تلفن مركزي كه يافا را به ديگر نقاط كشور وصل مي‌كرد، نفوذ كردند. هارل در زمين‌هاي نزديك به مدرسه كشاورزي «ميك واهه» اسراييل يك انباري ساخته بود و آن را با اره‌هاي برقي و ماشين‌هاي چمن‌زني پر كرده بود. اما زير اين لوازم و روي كف آلوئك لوازم شنود به‌طور مخفيانه كار گذاشته شده بود كه به سيم‌هاي مسي سيستم تلفن يافا متصل شده بود. هارل بعدها در خاطراتش نوشت: «من هرگز چهره مامور عربي زبان شاي را فراموش نمي‌كنم كه گوشي گذاشته بود و به اولين مكالمات گوش مي‌داد. دهانش با حيرت باز مانده بود و با دستش به افراد ديگري كه در آنجا هيجان زده منتظر بودند گفت كه ساكت باشند ... خطوط پر از مكالماتي بود كه رهبران سياسي و فرماندهان نظامي با همكارانشان صحبت مي‌كردند.» يكي از افرادي كه حرف مي‌زد، سلامه بود. شاي در يكي از اين شنودها متوجه شد كه سلامه مي‌خواهد به يافا مسافرت كند. ماموران حگانه برنامه‌ريزي كردند كه عليه‌اش كمين كنند و با انداختن يك تنه درخت وسط جاده‌اي كه با خودرويش در سفر است راه او را ببندند.اما اين كمين هم كارساز نشد و البته آخرين شكست نبود. سلامه از چندين ترور جان سالم به در برد و در آخرين نبردي كه در ژوئن سال 1945 رخ داد، كشته شد، اما فردي كه او را كشت، هويت او ناشناخته بود. تقريبا تمام عمليات استارلنگ كه كشتن‌هاي هدفمند بود به خاطر نقص اطلاعات و عملكرد مبتدي افراد غير ماهر شكست خورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون