فرصت بزرگ فضاي مجازي
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با هيات دولت به مناسبت هفته دولت، واجد نكات بسيار مهمي است. شايد از نظر برخي افراد ارزيابي مثبت ايشان از عملكرد دولت و گزارش ارايه شده آن شاهبيت اين سخنان باشد. برخي ديگر نيز موضوع برجام را ميتوانند نقطه مركزي اين سخنان بدانند، آنجا كه به صراحت اعلام كردند كه: «انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدي و خباثت طرف مقابل مربوط ميشود نه عناصر خودمان؛ زيرا مذاكرهكنندگان ما به اندازه توان خود تلاش شبانهروزي انجام دادند و ما قدردان اين زحمات هستيم.» اين اظهارات ميتواند همچون آبي بر آتش كينهها و عداوتهاي افراد تندرو، عليه برجام باشد. برخي ديگر ممكن است نظرات ايشان درباره حقوقهاي بالا و ضربه خوردن اعتماد مردم را برجسته كنند و بخواهند به آن وجه منفي دهند، در حالي كه اتفاقا اين نظر نيز ميتواند مثبت تلقي شود. زيرا دولتي كه به دليل حقوق بالاي عدهاي از مديرانش دچار مشكل اعتماد شود، صدبار ترجيح و امتياز دارد به دولتي كه معاون اولش به دليل فساد به زندان برود ولي تغييري نسبت به وضع اعتماد مردم به آن به وجود نيايد، چرا كه انتظاري جز اين را از آن دولت نداشتهاند. دولتي كه به قول آقاي جهانگيري 130 ميليون دلار را در هواپيما تحويل ميگيرد، موقع پياده شدن فقط 100 ميليون دلار تحويل ميدهند و مدعي ميشوند كه 30 ميليون دلارش گم شده است!! گويي كه مافياي فوق مدرن غربي در آسمان به هواپيما دستبرد زده است! چنين دولتي هيچگاه اعتمادش به دليل اين رفتارها كم نميشود، چون اساسا اعتمادي به آن نيست كه كم شود.
به نظر ميرسد كه در ميان نكات مطرح شده، شايد نكتهاي كه درباره فضاي مجازي مطرح شد مهمتر از همه موارد ديگر باشد، گرچه ساير موارد نيز به سهم خود خيلي مهم بودند. ولي چرا بايد اين نكته رهبري را كه: «فضاي مجازي، دنيايي رو به رشد، بسيار وسيع و غيرقابل توقف است كه فرصتهاي بزرگ و در عين حال تهديدهايي را هم ميتواند به همراه داشته باشد.» مهمترين بخش اين سخنراني دانست؟
علت اصلي اين است كه در ايران و بهطور تاريخي نيروهاي سنتي با توسعه و به رسميت شناختن روشهاي جديد ارتباطي مخالف بودهاند. و حتيالمقدور ميكوشيدهاند كه مانع از رشد و توسعه آنها شوند. در حالي كه تجربه نشان داده كه هيچكس نميتواند مانع اين روندها شود و دير يا زود آن روش ارتباطي توسعه پيدا ميكند. با اين فرق كه بهترين فرصت براي انطباق جامعه در بهرهبرداري از شيوه جديد بهدليل مخالفت حكومت از ميان ميرود و در نتيجه عوارض شيوه جديد بيشتر از چيزي خواهد بود كه در جوامع ديگر است و منافع آن نيز كمتر خواهد شد. فضاي مجازي هم از اين قاعده مستثنا نيست. از همان ابتدا نوعي مخالفت با آن آغاز شد. نگاه رسمي غالب به نكات و عوارض منفي آن بود و بخش مهمتر آنكه امكانات وسيع اين فضا بود، كمتر ديده ميشد. اين نگاه معيوب موجب ميشد كه فشار براي مسدود كردن آن وارد شود؛ فشاري كه در نهايت حداكثر يكي دو سال موثر ميشد و پس از آن فضاي مجازي رها و يله از نظارت ميبود. از اين رو سخنان مقام رهبري در اين مورد بسيار مهم و حياتي است. براي نخستين بار در جامعه ايران در بالاترين سطح سياسي به بهترين وجهي از شيوه نوين ارتباطي استقبال شده است، و اين شيوه را واجد فرصتهاي بزرگ دانستهاند. اگرچه تهديدهاي احتمالي مثل هر پديده ديگر نيز وجود دارد، ولي تهديدها ذاتي اين شيوه نيست، بلكه عارضي است و بايد آنها را كم كرد.
هيچ فرد يا جامعه خردمندي به دليل وجود برخي عوارض جانبي، حاضر نميشود كه از فرصتهاي بزرگ يك شيوه ارتباطي چشمپوشي كند.
چرا در جوامع ديگر اين عوارض بهشدت جامعه ما نيست. مهمترين دليل آن است كه مردم به دليل آزاد بودن در استفاده از اين شيوههاي جديد، روشهاي لازم را براي خنثي كردن تهديدات آن به دست ميآورند، ولي در جامعهاي كه بسته باشد و اجازه استفاده از اين شيوهها داده نشود، جامعه نيز نخواهد توانست مانع از عوارض آن شود.
هرگونه كوششي براي جلوگيري از عوارض فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي مستلزم آزاد و در دسترس بودن آنهاست و در صورت ممنوع بودن، هيچ اقدامي براي خنثي كردن تهديدات انجام نخواهد شد. از اين زاويه به نظر ميرسد كه اين بخش از سخنان رهبري فصلالخطاب است و در نوع خود براي نخستينبار است كه در جامعه ايران شاهد آن هستيم.