• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3932 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۶ مهر

عذرخواهي به موقع

علي شكوهي

«ما فقط 14 معصوم داريم و همه ممكن است اشتباه كنند. از خدا و جناب آقاي نمازي و هر كس ديگري كه به هر دليلي از بنده ناراحتي به دل دارد، عذرخواهي مي‌كنم».  اين پيامي بود كه ديروز به نقل از جناب قرائتي در فضاي مجازي منتشر شد و  ايشان بابت آنچه درچند روزگذشته پيش آمده با اين ادبيات پوزش خواسته‌اند. عزت‌الله ضرغامي هم گفته كه با آقاي قرائتي تماس گرفت و در اين مورد با ايشان صحبت كرد و كاملا معلوم بود كه خود ايشان از اين مساله بسيار ناراحت هستند. ظاهرا آقاي قرائتي دليل عصباني شدن خود در آن برنامه زنده را به ضرغامي توضيح دادند ولي تصريح كردند كه از رفتار خود پشيمان هستند.  
چند نكته را خوب است در اين زمينه بدانيم
اول- با شناختي كه ما از آقاي قرائتي داريم و با تفاسير و سخنان حكيمانه و حكاياتي كه بارها از زبان ايشان شنيده‌ايم، افتادگي در برابر مردم و خضوع در مقابل حرف حق چيزي است كه بايد از ايشان انتظار داشت. خوشحاليم كه ايشان شجاعت عذرخواهي داشتند و درس اخلاقي به همگان دادند.
دوم- انصافا رفتار آن جنابي كه به «آقاي دوربيني» (نمازي) معروف شده است، عادي نيست و از يك فرد معمولي سر نمي‌زند. او دلش به اين خوش است كه در تلويزيون به هر مناسبتي ديده شود و تمام تلاشش را براي رسيدن به هدفش انجام مي‌دهد كه البته پيگيري و همتش، رشك‌برانگيز است. در عين حال در غالب مواقع موجب برانگيختن اعتراضاتي مي‌شود و او را از حضور در بسياري از اماكن و مناسبت‌ها نهي مي‌كنند كه موثر هم نيست. اين وضعيت در چند سال گذشته در خيلي از موارد موجب شكايت و اعتراض كساني شده است كه مسووليتي در اينگونه مراسم و مناسبت‌ها داشته‌اند.
سوم- ظاهرا جناب قرائتي با ديدن اين هموطن و تلاشي كه براي ديده شدن انجام مي‌داد، حواسش پرت مي‌شد و به همين دليل از مسوولان جلسه خواست كه او را در جايي ديگر و خارج از ديد دوربين قرار دهند. اين برخورد جناب قرائتي آن هم در يك برنامه زنده تلويزيوني و با آن الفاظ و تعابير، تاثير منفي روي بينندگان گذاشت و موجب برانگيختن اعتراضاتي شد.
چهارم- نوع برخورد بسياري از افراد با جناب قرائتي منصفانه نيست و اين غير از برخوردهاي غيراخلاقي فراواني است كه قطعا محكوم مي‌دانيم. جناب قرائتي در طي نزديك به 40 سال گذشته مشغول بيان تفسير و روايات و مباحث اخلاقي بوده‌اند و انگيزه حضور ايشان در صدا و سيما را نبايد با انگيزه آن هموطن علاقه‌مند به دوربين و ديده شدن، يكي يا منفي‌تر فرض كرد.
پنجم- شبكه‌هاي اجتماعي به كمك تكنولوژي جديد همه‌چيز را مي‌تواند در فاصله زماني كم به يك مساله مهم اجتماعي تبديل كرده و در موافقت يا مخالفت با يك فرد يا نهاد، موج‌هايي را ايجاد كند. اعتراضاتي كه اين روزها در فضاي مجازي عليه جناب قرائتي صورت مي‌گيرد، با عذرخواهي ايشان بايد پايان يابد. حق نداريم به بزرگان مقبول و محترم كشورمان به خاطر يك برخوردي كه خطا مي‌دانيم، ظلم كنيم و از آن بدتر، براي حمله به برخي ارزش‌ها و اعتقادات ديني بهانه‌گيري كنيم.
ضرورت بازسازي جامعه روحانيت مبارز تهران
در خبرها خوانديم كه برخي از اعضاي جامعه روحانيت مبارز به ديدار رييس‌جمهوري رفتند و نظرات خود را با ايشان در ميان گذاشتند. گفته مي‌شود در اين جلسه چهره‌هايي مانند مصباحي‌مقدم، سيدمهدي طباطبايي، عبدالمقيم ناصحي، محمدسعيد مهدوي‌كني، سيدرضا تقوي، عبدالحسين معزي، مصطفي پورمحمدي، سيدمحمدحسن ابوترابي‌فرد و محسن مجتهدشبستري از اعضاي جامعه روحانيت مبارز حضور داشتند كه برجسته‌ترين افراد اين تشكل محسوب مي‌شوند. جامعه روحانيت مبارز يكي از قديمي‌ترين تشكل‌هاي روحاني كشور محسوب مي‌شد و محوريت مبارزات سياسي قبل از انقلاب در تهران به نوعي بر دوش آن بود. در سال‌هاي بعد از انقلاب هم در كنار تشكل جامعه مدرسين حوزه علميه قم، مرجع سياسي جريان خط امامي به حساب مي‌آمد و نقش محوري در تصميمات سياسي آن زمان داشت. البته بخشي از اين نقش را بايد مرهون حضور بزرگاني مانند آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، آيت‌الله مهدوي‌كني، جناب ناطق‌نوري، جناب كروبي و جناب حسن روحاني دانست اما بقيه بزرگان اين تشكل هم در هدايت سياسي جريان خط امام كم‌اثر نبودند. در آستانه تشكيل مجلس سوم يك انشعاب بزرگ در اين تشكيلات ايجاد شد و نهاد روحانيت جديدي به نام «مجمع روحانيون مبارز تهران» ايجاد شد كه جريان چپ نيروهاي خط امام را نمايندگي مي‌كرد و با حمايت ضمني حضرت امام توانست اكثريت مجلس سوم را هم كسب كند. از آن پس دوگانه «روحانيت» و «روحانيون» را بايد محور رقابت دو طيف سياسي درون انقلاب دانست. با گذشت زمان در درون اين دو تشكل روحاني شاهد رويش‌ها و ريزش‌هايي بوديم كه سهم جامعه روحانيت از ريزش نيروهايش بيشتر بود. اكنون اين تشكل بسياري از بزرگان سابق را در اختيار ندارد و از طرفي با ظهور نيروهاي حزبي ديگر و جبهه‌هاي انتخاباتي و به خصوص با ظهور اصولگرايان هوادار احمدي‌نژاد و هواداران جبهه پايداري (حاميان آيت‌الله مصباح)، مرجعيت جامعه روحانيت مبارز براي اصولگرايان خيلي كم شده است؛ همان‌طور كه محوريت احزاب سنتي اصولگرا مانند حزب موتلفه و جبهه نيروهاي خط امام و رهبري هم از ميان رفته است.
اينك ضروري است جامعه روحانيت به بازسازي فكري، سياسي و تشكيلاتي دست بزند. در جهت‌گيري اين اقدام بايد اولا خط خود را از افراطيون اصولگرا جدا كند. ثانيا بايد مواضع اعتدالي را محور حركت خود قرار بدهد و سنت فكري آيت‌الله هاشمي و آيت‌الله مهدوي كني را در اين زمينه در دستور كار خود قرار بدهد. ثالثا بايد از افرادي مانند دكتر حسن روحاني و جناب ناطق‌نوري رسما براي محوريت اين تشكل دعوت به حضور در جلسات و تصميمات كند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون