• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3969 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۴ آذر

نقاط عطف جنبش دانشجويي

از تسخير سفارت تا رخوت فعلي

تهران؛ قلب تپنده جنبش دانشجويي. فرقي نمي‌كند پلي‌تكنيك باشد يا دانشگاه تهران. دانشگاه‌هاي تهران اما امسال جايي در انتخاب حسن روحاني، رييس‌جمهوري دولت دوازدهم ندارد. چندي پيش بود كه محمود واعظي خبر داد روحاني براي مراسم 16 آذر تهران نخواهد بود. او سه روز پيش در جريان سفر به سيستان و بلوچستان به دانشگاه زاهدان رفت و باز هم تكرار كرد كه وعده‌هايش را از ياد نبرده و از آنها عقب‌نشيني نخواهد كرد. با اين حال پيام روشن است. روحاني نمي‌خواهد امسال در نخستين 16‌آذر دولت دوم، آنهم پس از انتقادات فراوان تابستان گذشته به كابينه و ديگر وعده‌هاي محقق نشده، خود را در معرض نقد دانشجويان قرار دهد. از همين روي بر‌خلاف عادتي مالوف و مرسوم اين‌بار سخنراني براي رييس‌جمهور در روز دانشجو در پايتخت ترتيب نداده‌اند. دوري از مركز ثقل جنبش‌هاي دانشجويي همواره محك مناسبي براي ارتباط دانشجويان با دولت مستقر بوده است، محكي كه باعث شد محمود احمدي‌نژاد تا دو سال پس از حوادث 88 در هيچ دانشگاهي براي سخنراني 16 آذر حضور نداشته ‌باشد يا باعث شد تا سيد‌محمد خاتمي در آخرين حضورش در دانشگاه و در قامت رييس‌جمهوري سعه‌صدر بيشتري نشان دهد. جنبش دانشجويي پيش و پس از انقلاب متاثر از بحث و گفت‌وگوهاي فضاي سياسي جامعه بوده و هست با اين تفاوت كه اين بحث و جدل‌ها همواره در دانشگاه شدت و حدت بيشتري داشته است. جنبش دانشجويي در ايران همواره از سياست تاثير گرفته و بر آن تاثير گذاشته‌‌ و در واقع جنبشي محدود به مطالبات صنفي نبوده و در اغلب اوقات با جنبش‌ها يا خرده جنبش‌هاي دورن جامعه همراهي داشته است. جنبش دانشجويي اغلب متاثر از ادوار سياسي بوده، ادواري كه آمدن يا رفتن رييس‌جمهوري فضاي اين جنبش را تحت تاثير قرار داده، فضا را براي دانشجويان بازتر يا بسته‌تر كرده است.

اشغال سفارت، نخستين كنش دانشجويي

«ساعت ده و نيم صبح در خيابان بهار جمع شديم. همزمان تظاهراتي در سطح شهر در جريان بود. دانش‌آموزان در تظاهراتي كه برپا كرده بودند از خيابان طالقاني به سمت دانشگاه تهران در حركت بودند. ما هم با آنها پيش آمديم و جلوي درب سفارت امريكا، راه‌مان را از آنها جدا كرديم و متوجه درب اصلي سفارت شديم. نگهبانان جلوي سفارت كه از نيروهاي شهرباني بودند شوكه شده بودند... .» اين جملات بخشي از روايت ابراهيم اصغرزاده، دانشجوي خط امامي است كه در فضاي راديكالي اوان انقلاب بالا رفتن از ديوار سفارت امريكا را به عنوان نخستين گام پساانقلاب انتخاب كردند. جنبش دانشجويي پس از انقلاب را اغلب با دانشجويان پيرو خط امام به خاطر مي‌آوريم. جمعي چند صد نفره كه حمله به سفارتخانه‌ها در ايران با اقدام آنها مرسوم شد. حمله‌اي كه گرچه سال 58 از سوي دانشجويان خط امامي طراحي و برنامه‌ريزي شد اما در دهه 90 نيروهاي خودسر با گرته‌برداري و خوانش ناصحيح از اين اقدام به سفارت بريتانيا و سپس عربستان حمله كردند. قرار بود اشغال سفارت امريكا يك واكنش كوتاه‌مدت به پذيرش شاه از سوي امريكا و ترس از تكرار تجربه 28 مرداد باشد. واكنش كوتاه‌مدتي كه يك سال و 79 روز به طول انجاميد. گرچه اين كنش به شهادت موسوي‌خوييني‌ها كه رهبر معنوي دانشجويان بود با استقبال انقلابيون مواجه شد و بعدها از امام نقل كرد كه «بگوييد خوب جايي را گرفتيد؛ محكم نگه داريد!» از همين روي شايد برخي دانشجويان خط امامي چند دهه بعد خود را متهمان داستان سفارت ‌مي‌دانند با اين حال آنها معتقدند اقتضائات زماني ماه‌هاي آغازين انقلاب ايجاب مي‌كرد كه از ديوار سفارت بالا بروند. با همه اين اوصاف تسخير سفارت امريكا شايد نخستين اقدام جنبش دانشجويي پس از انقلاب باشد كه البته بدون هزينه خاتمه نيافت.

انقلاب فرهنگي، تشكيل انجمن‌هاي اسلامي

هنوز غائله تسخير سفارت امريكا پايان نيافته بود كه امام خميني در پيامي نوروزي به تغيير فضاي دانشگاه‌ها اشاره كرد. امام خميني در فروردين 59 در بخشي از پيام نوروزي بيان كردند كه دانشگاه‌هاي سراسر ايران بايد پيام انقلاب اسلامي را بشنوند و اساتيدي كه در ارتباط با شرق و غرب هستند، تصفيه شوند. دوم ارديبهشت سال 59 ابوالحسن بني‌صدر، رييس‌جمهوري وقت با حضور در دانشگاه تهران رسما تعطيلي دانشگاه‌ها را اعلام كرد. دانشگاه‌هايي كه به دليل حضور طيف‌ها و گروه‌هاي مختلف سياسي از سوي انقلاب نوپاي جمهوري اسلامي قابل كنترل نبود.

از همين‌رو براي اسلامي و انقلابي كردن فضاي دانشگاه‌ها مركز ثقل جنبش دانشجويي تعطيل شد؛ تعطيلي تا سال 62 ادامه يافت و با عنوان انقلاب فرهنگي از آن ياد مي‌كنند. پس از آن با آغاز جنگ تحميلي تقريبا تمام تمايل و توان اقشار مختلف از جمله دانشجويان در دفاع خلاصه مي‌شد. با اين حال سياست از زندگي روزمره دانشجويي جدايي‌پذير نبود. در دوران جنگ با وجود اينكه چندان خط ‌كشي‌هاي سياسي به صورت امروز بروز و ظهور نداشت با اين حال جريان اداره كشور چپ و راست سياسي- اقتصادي كم‌كم نشو و نما مي‌يافت. اين وضعيت تا انتخابات مجلس سوم ادامه يافت و در جريان اين انتخابات بود كه آشكارا دو جريان موجود پس از انقلاب رو‌در‌روي هم قرار گرفتند.

پس از آن اين جريان‌بندي در انتخابات مجلس چهارم تشديد شد و البته انشعاب تشكيلات تاثيرگذار آن زمان يعني جامعه روحانيت مبارز را در پي داشت. انشعابي كه عملا چپ و راست سياسي را به وجود آورد و مجمع روحانيون مبارز، طيف چپ‌گراي اين تشكل پاي گرفت. پس از پايان انقلاب فرهنگي و بازگشت دانشجويان به دانشگاه، انجمن‌هاي اسلامي قدرت گرفتند. تشكل‌هايي دانشجويي كه البته بيشتر گرايش‌هاي چپگرايانه را دنبال مي‌كردند. عصر تاثيرگذاري اين انجمن‌ها از زمان وحدت آغاز شد. اتحاديه بزرگ انجمن‌هاي اسلامي با عنوان دفتر تحكيم وحدت قدرت گرفت و تاثيرگذار شد. دانشجويان گرچه از انتخابات مجلس دوم فعاليت جدي خود را آغاز كرده‌بودند اما در دور دوم و سوم حضورشان بيشتر احساس مي‌شد تا جايي كه تحكيم وحدت حتي ليست مختص به خود را منتشر كرد. فاصله سال‌هاي انقلاب فرهنگي زمان خوبي بود تا انجمن‌هاي اسلامي گرد هم آيند و اتحاديه‌اي با عنوان تحكيم وحدت شكل دهند. دوران حضور هاشمي‌رفسنجاني بر مسند رياست قوه مجريه دوران چندان مطلوبي براي دانشجويان نبود. فضاي سياسي بسته و تمركز بيش از حد بر مسائل اقتصادي باعث شد تا در فضاي دانشگاه‌ها نيز كم‌كم صداي آزادي‌خواهي و گسترش آزادي‌هاي مدني و سياسي شنيده شود صداهايي كه البته خيلي زود خاموش مي‌شد. علاوه بر فشارهاي سياسي، رد صلاحيت گسترده در انتخابات مجلس چهارم و محدود شدن هر چه بيشتر جريان موسوم به چپ در اركان قدرت باعث شد كه دفتر تحكيم مدت‌ها در موضع ضعيف‌تري قرار گيرد. تغيير فضاي سياسي حتي به توقيف دفتر اين تشكيلات فاصله سال‌هاي 68 تا 73 منجر شد. پس از مدتي هم برخي اعضاي جنبش دانشجويي از سوي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي بازداشت شدند. مقابله حاكميت با جريان دانشجويي معترض آن زمان باعث شد تا اين تشكيلات تا حدودي بر رويكرد اعتراضي و انتقادي خود شدت بخشد. جماعت دانشجويي كه مدت‌ها در چارچوب‌هاي تنگ و تار دانشگاهي به تداوم حيات نيم‌بند اصرار داشتند انتخابات سال 76 را مفري براي رهايي از وضع موجود بدانند.

خرداد 76، عصر سهل و ممتنع

سال 75 اوج شكوفايي دوباره جنبش دانشجويي با محوريت تحكيم وحدت بود. آنها تمايل داشتند تا در موسم انتخابات هفتمين دوره رياست‌جمهوري نقش موثري ايفا كنند. از همين روي كانديداي چپ‌گراي نزديك به خود را ميرحسين موسوي مي‌دانستند. با اين حال از رايزني با موسوي جواب مطلوب نگرفتند. انتخاب دوم سيد‌محمد خاتمي عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز بود. اين‌بار رايزني‌ها نتيجه بخش بود. خاتمي پذيرفت و در بهمن 75 كانديداتوري خود را در دفتر تحكيم وحدت اعلام كرد و اسفند همان سال نخستين سخنراني انتخاباتي‌اش در دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد. در نهايت سوم خرداد 76 سيد‌محمد خاتمي پرچم‌دار اصلاحات با 20 ميليون راي به رياست‌جمهوري رسيد. جنبش دانشجويي با روي كار آمدن خاتمي حيات دوباره يافت. آزادي در راستاي توسعه سياسي نقطه اتكاي خاتمي در رسيدن به پيروزي بود كه با استقبال دانشجويان مواجه شد.

آنچه يك سال بعد در دانشگاه تهران و در مراسم بزرگداشت دوم خرداد بر آن تاكيد داشت آزادي بود. او معتقد بود هرگاه عدالت يا توسعه مقابل آزادي قرار گرفته لطمه خورده است و مي‌گفت «مي‌توان جلوي ابراز انديشه را گرفت ولي انديشه را نمي‌توان از بين برد...» از همين روي تا دو سال ابتداي حضور خاتمي بر راس قوه مجريه حال و هواي دانشگاه شكل ديگري داشت. دانشجويان به خصوص طيف مدرن‌تر برنامه‌هاي خود را در دانشگا‌ه‌ها برگزار مي‌كردند، فضاي دانشگاه شايد هم‌پاي زمان انقلاب، سياسي شده بود، گوشه و كنار هر دانشگاهي سخنرانان سياسي در تالارهاي سخنراني بودند. همه جا صحبت از آزادي بود. آزادي بيان و عقب‌تر راندن خطوط قرمز انتزاعي كه در تضاد با اين مفهوم در سال‌هاي پس از انقلاب شكل گرفته‌ بود. اما تجربه فضاي باز براي جنبش دانشجويي با ماهيت اعتراضي دو سال بعد با توقفي ناگهاني مواجه شد و نفس‌هايش به شماره افتاد. 18 تير 78 بحران سختي بود كه به وضوح فعاليت جنبش دانشجويي بي‌محابا را متوقف و دز محافظه‌كاري تحميلي را در جنبش دانشجويي بيشتر كرد. اعتراض، بخش جدايي‌ناپذير جنبش دانشجويي در دهه 70 بود.

تجمعات اعتراضي گرچه در دوران اصلاحات هم بي‌سابقه نبود اما 18 تير 78 و واكنش برخي نهادهاي نظامي به اين اعتراض كم‌سابقه بود. تجمع دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به توقيف روزنامه سلام و تصويب قانون جديد مطبوعات در 18 تير 78 به حمله به كوي دانشگاه انجاميد. در جريان اين حادثه دانشجو كشته و چند صد نفر از آنها بازداشت و تحت بازجويي قرار گرفتند. ماجراي 18 تير تا چند روز ادامه داشت و شايد بتوان آن را بزرگ‌ترين چالش جنبش دانشجويي پس از انقلاب نام نهاد. حوادث 18 تير نه تنها محدود شدن فعاليت‌هاي دانشجويي بطور عام را در پي داشت، كه به صورت خاص بر فعاليت تحكيم وحدت به عنوان موثرترين تشكيلات دانشجويي آن زمان هم تاثيرگذار بود. اختلافات آغاز شده بود تا تحكيم از وحدت بيفتد. گروهي به نقد حاكميت باور نداشتند و گروهي ديگر اين خط قرمز را انتزاعي مي‌دانستند. گرچه انتخابات سال 78 براي تشكيل مجلس ششم هم در اين انشعاب بي‌تاثير نبود. نخستين نشست انتخاباتي تحكيم مهر 78 برگزار شد. دو طيف تحكيم، ليست‌هاي انتخاباتي مجزا از هم داشتند. اتفاقي كه جوي متشنج ايجاد كرد. نشست‌هاي دفتر تحكيم يكي پس از ديگري به تشنج كشيده و بعضا بدون نتيجه ختم مي‌شد. نشست 2 شهريور سال 80 خرم‌آباد جنجالي‌ترين جلسه تحكيم بود. جلسه‌اي كه طيف چپ و مدرن سروش و كديور را دعوت كردند و طيف راست و سنتي‌تر خواستار مناظره ميان سروش و مصباح بودند كه محقق نشد. در نهايت انصار حزب‌الله اين شهر به جلسه تحكيم حمله كرد. اختلافات و انشعاب در دفتر تحكيم وحدت بدنه اين تشكيلات را هر روز نحيف‌تر مي‌كرد. در نهايت سال 82 دانش‌آموختگان دفتر تحكيم وحدت معروف به طيف علامه تشكيلاتي جديد با عنوان «ادوار تحكيم وحدت» تشكيل دادند تا هم اين طيف و هم نيروهاي جديد به آن بپيوندند. موضع آنها در انتخابات سال 84 تحريم بود اما در مرحله دوم از هاشمي‌رفسنجاني حمايت كردند.

دوران رخوت تحميلي

پس از اتمام دولت اصلاحات و روي كار آمدن دولت محمود احمدي‌نژاد فصل رخوت جنبش دانشجويي آغاز شد. ماجراي 18 تير و برگزاري سالگردهاي اين حادثه از سوي دانشجويان كه با برخوردهاي قهري رو به رو مي‌شد، فشارها بر جنبش دانشجويي را افزايش داده بود. روي كار آمدن دولت اصولگراي محمود احمدي‌نژاد هم ضربه كاري ديگري بود بر پيكر نحيف جنبش دانشجويي و آغاز دوران رخوت تحميلي. طرح دانشجويان ستاره‌دار و بازنشستگي‌هاي اجباري از ايده‌هاي مسوولان مرتبط با دانشگاه‌ها در دوران احمدي‌نژاد بود. دوران تصفيه حساب سياسي در دانشگاه‌ها. دانشجويان مدام در رفت‌و‌آمد به كميته‌هاي انضباطي بودند و احكام سنگيني براي آنها صادر مي‌شد. نشريات دانشجويي يكي پس از ديگري تعليق يا توقيف مي‌شد و اين روند تا سال 87 هر روز بيشتر شدت گرفت. تيغ تند توقيف و تعليق به دفتر تحكيم وحدت هم رسيد و در نهايت دفتر تحكيمي‌ها در سال 87 پلمب شد. همزمان با محدوديت براي تشكل‌هاي اصلاح‌طلب فصل پر و بال گرفتن تشكل‌هاي اصولگراي همسو و دولتي آغاز شد.

احمدي‌نژاد آنقدر در دانشگاه محبوب نبود كه با هر حضورش جنجالي تازه آفريده مي‌شد. او سال اول رياست‌جمهوري به هيچ دانشگاهي نرفت. سال 85 چند روز بعد از 16 آذر راهي دانشگاه اميركبير شد تا در اين دانشگاه سخنراني كند. سخنراني احمدي‌نژاد با اعتراضات زيادي رو به رو شد. دانشجويان معترض اما راهي كميته‌هاي انضباطي شدند تا پاسخگو باشند. انتخابات 88 و حوادث پس از آن عملا جريان دانشجويي را متوقف كرد. اعتراضاتي كه در ايران نسبت به نتايج انتخابات سال 88 اتفاق افتاد تنها مختص به يك جريان سياسي و حزبي نبود از همين رو دانشجويان هم در آن نقش موثري ايفا كردند. روند ستاره‌دار كردن دانشجويان و محروم كردن استادان از تحصيل و تدريس با شدت بيشتري ادامه يافت وفضا براي كنش‌هاي دانشجويي روز به روز تنگ‌تر شد. اين وضعيت تاجايي ادامه يافت كه روز 16 آذر 88 يعني در حدود 6 ماه پس از انتخابات، محمود احمدي‌نژاد فضا را براي حضور در دانشگاه فراهم نديد. او سال بعد هم به هيچ دانشگاهي نرفت. سرانجام سال 91 پس از 2 سال راهي دانشگاه صنعتي شريف شد. در طول اين 2 سال البته چند بار در دانشگاه‌ها حضور يافته بود اما نه در 16 آذر و نه در جمع‌هاي دانشجويي. روزهاي پاياني دولت احمدي‌نژاد زماني بود كه روح تازه‌اي در كالبد جنبش دانشجويي دميده شد. حسن روحاني وعده مي‌داد كه دولت تدبير و اميدش آزادي را به دانشگاه‌ها بازخواهد گرداند و مسوولان امانتدار آراي مردم خواهند بود. خرداد 92 كسي بر مسند رياست‌جمهوري نشست كه گرچه اصلاح‌طلب نبود اما كنش و گويشي مصلحانه داشت. با اين حال در دولت يازدهم «فضاي بازي» كه روحاني وعده داده بود كاملا محقق نشد. گرچه فضاي فعاليت دانشجويي اندكي بازتر از 8 سال گذشته شده بود با اين حال همچنان بسياري از سخنراني‌ها توسط نهادهاي خارج از دانشگاه لغو و از حضور بسياري از اصلاح‌طلبان جلوگيري مي‌شد.

همين شد كه دانشجويي در 16 آذر سال 95 به كنايه به روحاني گفت «مي‌گويند رفع حصر در اختيار شما نيست. امنيت دانشگاه كه در اختيار شماست؛ ديگران مانع از سخنراني‌ها مي‌شوند و براي دانشجويان پرونده‌سازي كرده و آنها را احضار مي‌كنند.»با وجود آزادي‌هاي نيم‌بند دانشجويي با اين حال به نظر مي‌رسد كه دانشجويان نيز خودخواسته دچار رخوتي سياسي شده‌اند چرا كه هزينه فعاليت دانشجويي پس از حوادث 88 آنقدر بالا رفته است كه آنها براي هر كاري اندكي محافظه‌‌كارانه رفتار كنند. اتفاقي كه در دولت دوم حسن روحاني هم تكرار شده و شايد از همين رو او تهران را براي سخنراني 16 آذر انتخاب نكرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون