سايه خورشيدسواران طلب
سيدعلي ميرفتاح
سه مجوس ايراني خبر تولد پيامبر خدا را در عالم پراكندند. آنها از اسرار غيب خبر داشتند و ميدانستند اين كودك تازه متولدشده دنيا را زير و زبر ميكند. به چشم سر، عيسي مسيح در بيغولهاي به دنيا آمد. تعبير كردهاند به خرابهاي كه بيشتر آغول بود تا خانه. به تعبير قرآن، مريم از همه كناره گرفت و به مكان شرقي رفت. اين مكان شرقي شايد بيتالمقدس باشد، شايد هم جاي ديگر. هرچه هست خورشيد مسيح از اين شرق طالع شد و عالمي را منور كرد. در متون عرفاني جايگاه عيسي آسمان چهارم است. خورشيد هم در نجوم بطلميوسي در همين آسمان است. به همين اعتبار عيسي را خورشيدسوار ناميدهاند. به تعبير نظامي «سايه خورشيدسواران طلب/ رنج خود و راحت ياران طلب.» در منش آن پيامبر هم ذكر شده كه رنج عالم را به جان خريد تا يارانش راحت باشند. عيسي(ع) عمر بلندي نداشت بسيار هم رنج ديد. هم مريم رنج ديد و هم پسرش. مريم را گفتهاند به معني درياي غم است. چنان سايه اندوه بر سر او سنگيني ميكرد كه در تنهايي و تحمل درد زايمان و ترس از تهمتها گفت «كاش پيش از اين مرده بودم و به كلي فراموش ميشدم.» خوب است نذر مادرش را نيز به ياد بياوريم. اين نذر تاريخ را تغيير داد و مسير بنيآدم را عوض كرد: نذر ميكنم تا فرزندم «آزاد» باشد... اينجا معني آزاد با چيزي كه ما از آزادي در ذهن داريم متفاوت است. اما قابل تامل است كه بانوي محرر، درياي غم ناميده ميشود... خداوند به مريم ميگويد اندوهگين مباش كه خداوند پايين پايت چشمهاي قرار داده است... وقتي مردم طعنهها ميزنند و مريم را سوالپيچ ميكنند، عيسي مسيح در گهواره به سخن ميآيد و ميفرمايد «اني عبدالله اتاني الكتاب وجعلني نبيا.» سلام خداوند بر عيسي و بر محمد و بر آل محمد.