• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4050 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۳ اسفند

گزارش« اعتماد» از رونمايي كتاب جديد نيلي

عقيم‌ماندگي برنامه‌ريزي

آيين رونمايي از كتاب «برنامه‌ريزي در ايران 1356-1316 روز گذشته با حضور مولف كتاب دكتر مسعود نيلي برگزار شد. در اين برنامه كه در دانشگاه صنعتي‌شريف برگزار شد، مسعود روغني‌زنجاني، رييس سازمان برنامه و بودجه طي سال‌هاي 63 تا 74 و بايزيد مردوخي، معاون وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي و مشاور سابق سازمان برنامه و بودجه حضور داشتند و سخناني در مورد تاريخچه، فعاليت‌ها و نقش‌هاي سازمان برنامه و بودجه ايراد كردند.

بايزيد مردوخي در اين برنامه گفت: به نظرم كتاب ارزشمندي است كه نظير آن را در كشور نداشته‌ايم و اميدوارم در همين دقت و بي‌طرفي دوران بعد از انقلاب هم تدوين و چاپ شود. وي افزود: اميدوارم ما يكي از بهترين آثار علمي اقتصاد كشور را داشته باشيم. يكي از نتيجه‌گيري‌هايي كه مي‌توان از اين كتاب عنوان كرد اين است كه اداره اقتصاد ايران فارغ از آنكه چه سمت و سويي براي آن مشخص مي‌شود، نيازمند هماهنگي و يك صدايي خصوصا در عرصه اجرا است. مردوخي گفت: لزوم هماهنگي نه تنها در دسته‌هاي اقتصادي بلكه ميان حاكميت عالي و تيم اقتصادي دولت احساس مي‌شود. كشور بدان نيازمند است.

روايت روغني‌زنجاني از برنامه‌ريزي

در ادامه برنامه مسعود روغني‌زنجاني گفت: نگاهي تاريخي بر گذشته كشور نشان مي‌دهد كه دادن امتياز مشروعيت نمي‌آورد. رهبران آن دوره گرايش شديدي به آرمان و اهداف شخصي خود داشتند و از اين موضع نيز كوتاه نمي‌آمدند و با هزينه‌هاي وسيعي كه اين تصميم‌گيري‌ها داشت. او افزود: شاه بيان مي‌كرد من به مردم آذوقه رايگان دادم، به دانشجويان كمك‌هاي مالي كردم يا كشاورزان را ياري دادم، پس مشكل كار كجاست؟ در واقع ساختار قدرت به نحوي بود كه آرزوهاي خود شاه با هزينه‌هاي زيادي بر كشور تحميل مي‌شد و در نهايت مشروعيت خود را از دست داد. رهبران سياسي آن دوره انديشمندان خود را نيز به حاشيه كشاندند و حتي از اين نيروي گرانقدر نيز استفاده نكردند و نظامي قطبي شكل گرفت. در نتيجه برنامه‌هاي توسعه را عقيم ساختند و مردم را از خود راندند. زنجاني گفت: پيگيري برنامه توسعه نيازمند اين است كه رهبران سياسي با متخصصان تعاملات سازنده داشته باشد و هم اينكه با نهادهاي مدني تعامل داشته باشد. ولي رهبران آن دوره به اين اصل توجه نداشتند. در واقع ديديم شخصيت شاه و قدرت او چگونه تخصيص منابع را منحرف كرد و برنامه توسعه را عقيم ساخت. اين درسي است براي هم‌اكنون ما كه هدف رشد و توسعه پي‌گيري برنامه‌هاي توسعه را داريم.

الزامات توسعه

مسعود نيلي به عنوان آخرين سخنران پشت تريبون رفت و گفت: يكي از انگيزه‌هاي ما براي نوشتن كتاب اين بود كه مثلا فرض كنيد در برنامه اول توليد ناخالص داخلي ما يك دوازدهم الان بود و جمعيت ما يك‌پنجم الان و درآمدهاي ارزي ما نيز به قيمت الان يك‌پنجم بود و اين به آن مفهوم است كه تقريبا توليد ناخالص داخلي ما تقريبا 12 برابر شده. حال يك سوال مهم اين است كه در فاصله سا‌ل‌هاي پايان دهه چهل، توليد ناخالص چهار برابر شد رشدهاي اقتصاد 13‌درصد، 14 درصد واقع دو رقمي با تورم تك‌رقمي يعني زير 5 درصد و سوال اين است كه دليل اين اتفاق چه بود و چقدر مي‌توان بين كيفيت اقتصادي و عملكرد اقتصادي ارتباط برقرار كرد. اين، آن قسمتي است كه تاريخ آموزنده خواهد بود. وي افزود: يك انگيزه من آن بود كه چطور مي‌توان بين عملكرد اقتصادي و سياست‌هاي اتخاذ‌شده در كشور ارتباط برقرار كرد. در واقع واقعا نمي‌دانيم كشور چگونه اداره مي‌شود و كسي واقعا نمي‌داند كه در اتاق تصميم‌گيري چه اتفاقاتي در حال اتفاق افتادن است و هركسي برداشت خودش رو دارد .

نيلي در ادامه گفت: برداشت اوليه اين است كه اسناد برنامه را بگيريم و ببينيم چه سياستي‌هايي در برنامه بوده است و سپس عملكرد اقتصادي را مشاهده كرد و سپس به اين ارتباط پي ببريم. اين نوع نگاه گمراه‌كننده خواهد بود. چون برنامه‌ها اصولا با سياست‌هاي اجرا شده ارتباطي نداشته است البته تقريبا برنامه چهارم و سوم، شايد بين سند برنامه و سياست‌هاي اتخاذ شده ارتباط‌هايي بوده است ولي اينكه چه ارتباطي برقرار است در اين كتاب آورده شده و گفته شده است كه عملكرد اقتصاد در سال‌هاي برنامه چگونه بوده و چه سياست‌هايي واقعا اتفاق افتاده و اجرا شده است.

وي افزود: بخشي از كتاب نقش و جايگاه سازمان برنامه را بيان مي‌كند. نقش اين سازمان در دو برنامه اول تقريبا شبيه صندوق توسعه ملي بوده است. البته با تفاوت اساسي. در واقع 60 درصد درآمد نفتي به حساب سازمان برنامه واريز مي‌شده و در برنامه ذكر شده است كه سالي 5 درصد به اين منابع اضافه شود و بعد از 4 سال به 80 درصد برسد كه البته هيچ‌گاه اين اتفاق صورت نگرفت. ولي همين 60 درصد سهم از درآمدها نيز نشان از نقش اين سازمان در سال‌هاي برنامه اول و دوم به عنوان صندوق بوده است. البته در كنار اين نقش، اين سازمان خود مستقيما در طرح‌هاي عمراني سرمايه‌گذاري مي‌كرد. همانند سد كرج كه از سرمايه‌گذاري‌هاي اين سازمان است. او افزود: در واقع ابتهاج معتقد بود كه در سيستم اداري و اجراي طرح‌هاي سرمايه‌گذاري، فساد فراواني وجود دارد و نسبت به اين قضيه معترض بود و درنتيجه معتقد بود كه ما بايد خودمان سرمايه‌گذاري را انجام دهيم. نيلي ادامه داد: سازمان برنامه به عنوان يك نقش، دستگاهي بوده كه طرح عمراني اجرا مي‌كرده است. از نظر جايگاه سازمان برنامه بعد از ايجاد شدن، يعني دوره‌اي كه ابتهاج مستقر مي‌شود، روابط قوي بين ابتهاج و شاه برقرار بوده است و لذا خود شاه پشتوانه ابتهاج بود. جلساتي با هم داشتند و از آنجا رهنمود مي‌گرفت و سپس اجرا مي‌كرد تا اينكه رييس ستاد مشترك ارتش امريكا همراه با يك هيات به ايران مي‌آيند كه اتفاقا به سازمان برنامه نيز ‌مي‌روند و در آنجا ابتهاج بيان مي‌كند كه برنامه ما توسعه اقتصادي است نه توسعه نظامي. طرف امريكايي مشاهده كرد كه نظر ابتهاج يك چيز است و نظر شاه چيز ديگري است. نكته قابل بيان در اينجا اين است كه سازمان برنامه يك سازمان يادگيرنده است. به علت اينكه با منابع و محدوديت آن به طور مستقيم در ارتباط است و اين چيزي است كه سياستگذاران ما اصلا آن را دوست ندارند. در واقع وقتي يك سياستگذار بيان مي‌‌كند كه مي‌خواهم فلان كار را انجام دهم وقتي از او پرسيده مي‌شود كه منابع از كجا تامين مي‌شود، مي‌ماند. سازمان برنامه در واقع حسابدار سياسي كشور است. در واقع سازمان برنامه مي‌گويد كه من بايد هزينه و درآمد را مشخص كنم و ثبت كنم. وي افزود: بعد از گزارش صحبت ابتهاج به شاه، شاه نامه‌اي مي‌نويسد كه لايحه‌اي سه‌فوريتي به مجلس دهند كه از سازماني كه مستقل زيرنظر شاه بود را تنزل جايگاه داده شود. اين جنبه‌هاي آموزنده زيادي دارد. وي ادامه داد: نكته ديگري كه مي‌توان به آن اشاره كرد، اين است كه شاه طي سفري كه به امريكا داشت با عده‌اي از جوانان تحصيلكرده حوزه مديريت و اقتصاد ملاقات كرد و از آنان خواست كه به ايران بيايند و به كشور خدمت كنند و شاه نيز تمام مسائل و نيازمندي‌هاي آنان را برطرف مي‌سازد. يك گروه ده، دوازده نفري از جوانان به ايران مي‌آيند و بعدها اين افراد كه به عنوان كارشناس به ايران آمده بودند، در حوزه‌هاي مختلف از مديريتي ورود پيدا كردند كه تاثيرات زيادي نيز براي كشور به همراه آوردند.

نيلي در انتها گفت: در برنامه چهارم هماهنگي خوبي بين بانك‌مركزي، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه ايجاد شد كه اثرات خوبي داشت. هرگاه اين سه نهاد با يكديگر به صورت صحيحي هماهنگ بوده‌اند، كارايي خوبي ديده شده است. به طور كلي نقش اين سازمان همواره برقرار ولي جايگاه آن دچار نوسان است. وي افزود: تلاش ما براين بوده است كه بي‌طرفانه به تحليل وقايع اتفاق افتاده شده بپردازيم و تلاش و سندي باشد براي اتفاقات صورت گرفته و اگر عمري باشد كتاب دوم نيز درحال انجام است كه وقايع بعد از انقلاب نيز بيان شود. نيلي در انتها نقل قولي از آقاي اصفيا بيان كرد و گفت: آقاي اصفيا فارغ‌التحصيل دانشكده فني است و سال 1383 براي او بزرگداشتي برگزار كرد و صحبتي داشتند كه در كتاب نيز توضيحاتي داده شده است، ايشان گفته‌اند «ايران سرزمين شگفت‌آوري است. تاريخ آن از نظر رنگارنگي و گوناگوني كم‌نظير است. بزرگ‌ترين مردان و پست‌ترين مردان در اين آب و خاك پرورده شده‌اند. حوادثي كه برسر ايران آمده است بدان‌گونه است كه شكست‌هاي شرم‌آور، مصيبت‌هاي بسيار و كامروايي‌ها... گويي روزگار همه بلاها و بازي‌هاي خود را برايران آزموده است آن را بارها لبه پرتگاه برده و باز از افتادن بازداشته است. ايران شايد از سخت‌جان‌ترين كشورهاي دنيا باشد. دوره‌هايي بوده است كه با نيمه‌جاني زندگي كرده اما از نفس نيفتاده، چون بيماراني كه مي‌خواهند نزديكان خود را بيازمايند درست در همان لحظه كه همه از او اميد برگرفته بودند چشم گشوده و زندگي را از سرگرفته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون