بستني بخوريد
رامبد خانلري
در هفتهاي كه گذشت هيچ اتفاقي باعث خوشحالي من نشد. همين حالا كه اينها را مينويسم براي افزايش ترشح سروتونين در بدنم بستني ميخورم بلكه افاقه كند. من مثل صدا و سيما نيستم كه نه خبري از قيمت دلار و ميلگرد و كاغذ داشته و نه از تعديل نيرو در بسياري از شركتهاي بزرگ كشور. مثل صدا و سيما نيستم كه تنها خبرم اين باشد كه پليسهاي امريكايي يك سياهپوست را به قصد كشت كتك زدند. نه ميتوانم دل شما را به سكانس حدف شده رقص ارسطو عامل خوش كنم و نه برايم مهم است كه حميد هيراد شعر چه كسي را دزديده و نه با يادآوري هيچ خاطره خوب ديگري در بدنم سروتونين ترشح ميشود. همين امروز ميخواستم روي آپارات صحنه گل خداداد عزيزي به استراليا را نگاه كنم، وقتي توپ از كنار مارك بوسنيچ غل خورد، پيش از آنكه از خط دروازه رد شود صفحه گوگل كروم را بستم. بعد دوباره آن را باز كردم و گل مسي به ايران را تماشا كردم. شايد اگر جواد نكونام توپ را لو نميداد ما بازي با آرژانتين را مساوي تمام ميكرديم. حتي فكر تساوي با آرژانتين هم حال من را بهتر نكرد و باعث اين نشد كه سرتونين در بدنم ترشح شود. آنوقت نشستم به گوش كردن صداي باران كه تقتق بر سقف پاسيوي محل كارم ميكوبيد. اين درست كه خيلي وقت است باران نباريده، اين درست كه خشكسالي همه ما را تهديد ميكند اما تا كي ميشود از صداي باران لذت برد. آن هم وقتي همه همكارها از دلار حرف ميزنند. آن يكي ميگويد كه فلان كس و كارش دلار را از فلان صرافي خريده ۶۰۰۰ تومان آنيكي ميگويد با مدارك سفر رفته، گفتهاند نفري ۱۰۰۰ يورو بعد از گرفتن كارت پرواز بهشان ميدهند اما قول ندادهاند. آنوقت به گوگل ميروم و سرچ ميكنم «راههاي افزايش ترشح سروتونين» و ميبينم كه يكي از سادهترين اين راهها خوردن بستني است. همين ميشود كه زير اينباران شلاقي تا سوپر ماركت ميروم و براي خودم دو بستني نان خامهاي ميخرم. برميگردم به محل كارم و بستنيها را ميخورم، بيخيال سياه پوستي كه در امريكا كتك ميخورد، بيخيال صداي باران.