ما فقط شاخهها را عوض ميكنيم
سياوش جمادي
نوروز امسال براي من هيچ تفاوتي با روزهاي ديگر سال نداشت. همهچيز مثل هميشه حول محور خواندن، نوشتن و ترجمه كتاب گذشت. اين روالي است كه من در تمام طول سال دارم و به بهانه نوروز هم منحل نميشود و تغيير نميكند. اما بسيار شنيدهايم كه خيليها قرار و مدارهايي براي كتابخواني در تعطيلات نوروز براي خودشان در نظر ميگيرند يا برنامهها و كمپينهايي راه مياندازند كه ديگران را به كتابخواني دعوت كنند. كتابخواني چيزي نيست كه با دستور و راهنمايي و بخشنامه و كمپين تحول و دگرگوني چنداني پيدا كند چرا كه مشكلات ما اساسا مشكلات ساختاري است. وقتي از ساختار صحبت ميكنيم در واقع با درختي طرف هستيم كه يك ريشه و شاخههايي دارد. با هر كدام از آن برنامهها و اقدامات در جهت دعوت ديگران به كتابخواني در واقع ما شاخهها را عوض ميكنيم، آنها را مزين ميكنيم و با تغيير رنگ شاخهها ميخواهيم درخت ديگري بسازيم. اين در حالي است كه با همه اين اقدامات و تغييرها در ريشه تفاوتي ايجاد نميشود چرا كه ما همه به جهاتي از يك ريشه هستيم. اگر به اين مسائل توجه نشود، آنوقت كتاب خواندن هم ضرورتي پيدا نميكند. يك زماني است كه كتاب خواندن براي گردآوري اطلاعات و فضل انجام ميشود، اين به تفكر و تحولي كه در جان اشخاص و زندگي آنها پيدا شود، ربطي ندارد چرا كه صرفا با هدف جمعآوري اطلاعات صورت ميگيرد. اين دقيقا همان كاري است كه اين روزها به واسطه اينترنت هم به راحتي انجام ميشود و خوشبختانه اقتدار كساني كه يك زماني خودشان را بحرالعلوم ميدانستند اما واقعا نبودند را شكسته و حالا ديگر همه با چند كليك ميتوانند بسياري از مقالات، كتابها و اطلاعات راجع به هر موضوعي را در اختيار داشته باشند. اطلاعات، فضل، دانشاندوزي يك بحث و مساله تفكر بحث ديگري است؛ تفكر چيزي نيست كه با دستور و رهنمود من يا ديگري رخ بدهد چون اساسا امر ضروري در زندگي نيست.