نگاهي به موسيقي گروه بادزنگ در دو آلبوم دنياي ناتموم و دره خاموش
در مسير دشوار
سيامك قليزاده
در ايران كمتر از نصف گروهها كه به توليد آلبوم دوم ميرسند و در توليدش آنقدر دست به عصا حركت ميكنند كه معمولا فراتر از آلبوم اول نميرود. باقي هم كارشان تمام ميشود و اندكشان هم سراغ آلبوم سوم ميروند. اما گويا موسيقي ايران جسورتر شده است. آلبوم دوم گروههايي مانند كوارتت كاسته، دال و بادزنگ در چند ماه گذشته منتشر شده است و هركدام به نوعي اين جسارت را در كارشان نشان دادند؛ اگرچه نسبت محكمي با آلبوم اولشان دارند اما بيشك درجا نزدند. همچنين به نظر ميرسد كه وضعيت پايداري دارند و قطعا به آلبوم سوم هم خواهند رسيد؛ جايي كه يك گروه تثبيت ميشود.
بادزنگ گروه دونفره مشهدي است كه همچنان پيشروترين راكرهاي ايران از دل محدوديتش بيرون ميآيند. عليرضا احمدزاده، خواننده، شاعر و در اكثر موارد ملوديپردازي ميكند و مسعود فياضزاده هم كه اصولا نقشي در آثار راك مشهد دارد اينبار تنظيمها را انجام ميدهد. آنها در آلبوم اولشان يعني «دنياي ناتموم» نشان دادند روش و ديدگاهي دارند كه يكروزه به دست نيامده است. تطبيق مثالزدني كلام فارسي با ملوديهاي روان، روي موسيقي الكترونيك راك آنچنان با دقت انجام شده بود كه مخاطب پيگير راك فارسي را متعجب ميكرد. بيشك لذت شنيدن آلبوم دوم بازنگ يعني «دره خاموش» كمتر از آلبوم اول است و دليل سادهاي دارد؛ لذت بزرگ «اولينبار» وجود ندارد. اما بادزنگ همچنان صداي جديدي در موسيقي باكلام ايران است كه ميتواند مخاطبان سختپسند را جذب كند؛ دليلش هم سليقه و وسواس گروه در ابعاد مختلف است. اين سليقه در آلبوم اول بيشتر متمركز روي ملوديها و تركيبش با ترانه بود و حالا در انتخاب صداها و تنظيم. البته كه از ميكس جالب و درخشان رامين مظاهري نميتوان گذشت. تركيب موسيقي الكترونيك و راك پيش از اين در ايران كمتر اتفاق افتاده و همين برگ برنده گروه در ايجاد صدايي جديد است. در دنياي ناتموم به علت حضور دو خواننده كمي تنوع رنگ صدا بيشتر بود و گوش مخاطب ديرتر خسته ميشد با اين حال در آلبوم جديد هم مسعود فياضزاده (بك وكال)، فواصل هارمونيك وكال را به زيبايي پوشش ميدهد؛ حتي در قطعهاي مانند «خونه من» بك وكال به مرور زمان تبديل به صداي اصلي ميشود و خواننده نقش بك وكال را بازي ميكند. بادزنگ در آلبوم دوم شايد هنوز ساختار ورس و كوروس را دنبال ميكند اما بازيهاي جديدي دارد؛ مثل اينترو يا پايانبندي بلند و تغيير طول ورسها. همين موضوع باعث شده در برخورد اول تكليفتان با آلبوم روشن نشود و نياز به بازگشت مجدد داشته باشد. از اين بابت «دنياي ناتموم» كه قطعات ريتميك و ساختار سادهتري داشت راحتتر مخاطب را همراه ميكرد. با وجود رشدي كه بادزنگ در موسيقي داشته در ترانهها به موفقيت آلبوم اول نرسيده، حالا بيشتر با كلمات سروكار داريم و هرچند روش مناسبي براي اين جنس از موسيقي است اما در آلبوم اول عبارتهايي مانند «دارم پا ميدم به اومدن آدما دورم» يا «سوار يه بومرنگم و همه بهم ميگن برگرد»، ضمن توصيفگري و «ترانگي» داراي مفهوم منحصر به فرد هم بودند. در نهايت با قطعه متفاوت و آكوستيك «پرگيرودار» بادزنگ مخاطب را غافلگير ميكند و نشان ميدهد كه پشت تمام اين اصوات الكترونيك، قطعات چگونه شكل گرفتهاند.