اليور استون در نشست مطبوعاتي:
اسراييليها منتقد حضورم در ايران بودند
قرار نبود با احمدينژادمصاحبه كنم
تينا جلالي
روز گذشته كنفرانس مطبوعاتي اليور استون، كارگردان، نويسنده و تهيهكننده امريكايي با اصحاب رسانه در محل پرديس چارسو برگزار شد. اين سينماگر هاليوودي كه براي اولينبار بود كه به ايران مسافرت ميكرد در خلال برگزاري سي و ششمين جشنواره جهاني فجر به سوالات نمايندگان رسانههاي داخلي و خارجي پاسخ داد.
از همان زماني كه حضور اين كارگردان در ايران اعلام شد اين نكته با استقبال رسانهها مواجه شد ولي اما و اگرهايي مبني براينكه در نهايت آيا او به ايران ميآيد را در پي داشت. كارگردان معترض امريكايي و سازنده فيلمهاي «جوخه»، «متولد چهارم ژوئيه» در نهايت به ايران آمد تا در جشنواره فيلم جهاني شركت كند.
بخشي از برگزاري هر جشنواره بينالمللي سينمايي برپايي وركشاپها و كارگاههاي آموزشي براي دانشجويان و هنرجويان علاقهمند به سينماست. اما اساس برگزاري يك رويداد بينالمللي به وجود آوردن فضايي براي آشنايي هنرمندان ايراني و جهاني و تبادلنظر ميان آنهاست اما اليور استون از زماني كه به ايران آمد به غير از روزهايي كه از جاذبههاي گردشگري ايران ديدن كرد؛ بيشتر وقت خود را به مصاحبههاي تلويزيوني، راديويي يا حضور در كلاس و وركشاپ گذراند. نكتهاي كه وجود دارد آيا بين اهالي سينما با او نشستي برگزارشده؟ در همين زمينه اليور استون در پاسخ به پرسش «اعتماد» مبني بر اينكه سينماي ايران هنرمندان بزرگ و جهاني چون ناصر تقوايي، داريوش مهرجويي، مسعود كيميايي، اصغر فرهادي، مجيد مجيدي و عباس كيارستمي دارد شما چقدر با اين فيلمسازان ايراني آشنا هستيد؟ و آيا در مدت حضور خود در ايران با اين برخي از سينماگران ملاقاتي داشتهايد؟ توضيح داد: «بعضي از اين سينماگران كه شما گفتيد را نميشناسم و با بعضي در كشورهاي خارجي ملاقاتي داشتم.»
كه اين سوال، باعث شد امير اسفندياري، معاون بخش بينالملل جشنواره به ملاقات اين هنرمند اشارهاي داشته باشد: «اين جشنواره توسط سينماگران برگزار ميشود و ما روز پنجشنبه قرار ملاقات داريم.»
با اينحال اين كارگردان، نويسنده و تهيهكننده امريكايي كه چهره سياسي دارد از جعفر پناهي كارگردان ايراني شناختي ندارد. او در پاسخ به دبورا يانگ، منتقد هاليوود ريپورتر درباره وضعيت جعفر پناهي، سينماگر ايراني و حضورش در جشنواره فيلم كن هم عنوان كرد: «او را چندان نميشناسم. براي فيلمساز مهم است كه بتواند فيلم بسازد، گاهي ممكن است بتواند در عرصهاي حضور يابد. من درباره جزييات سياسي ماجرا اطلاعي ندارم.»
اما اين تمام حاشيههاي اين كارگردان نبود. او در ابتداي سفر خود به ايران با دانشجويان نشست داشت و اين نكته از او نقل شد كه سينماي ايران با وجود فيلمهاي كسلكننده در جشنوارهها جايزه ميگيرند كه او در اين جلسه نسبت به صحبت اخيرش گفت: «يادم نميآيد به طور خاص به فيلمهاي ايراني و هندي اشارهكرده باشم و از مسوولان جشنواره خواستم تا موضوع را براي خبرگزاريها و رسانهها روشن كنند. من به طوركلي در آن جلسه ميگفتم كه روند قصه فيلمها در جشنوارهها خستهكننده است و اكثر فيلمها حالت خستهكننده و يكنواخت دارند. ضمن اينكه من در جمع دانشجويان صحبت ميكردم و توصيهاي صادقانه به آنها داشتم كه تا ميتوانند از كشمكش در فيلمهايشان استفاده كنند. بيلي وايلدر هم به فيلم «نيكسون» من انتقاد داشت كه چرا آنقدر طولاني است.»
طبيعي است كه از كارگردان فيلمهاي «جيافكي»، «در جستوجوي فيدل»، «تاريخ ناگفته امريكا» درباره ساخت فيلمهاي سياسي درباره شرايط سياسي خاورميانه پرسيده شود. او توضيح داد: «مدتي پيش قصهاي جعلي مطرح شد كه با محمود احمدينژاد، رييسجمهوري ميخواهم مصاحبه كنم كه اين موضوع را قويا تكذيب ميكنم. طبيعي است وقتي كسي در صدر اخبار قرار ميگيرد چنين مطالبي دربارهاش منتشر شود، اما من آنقدرها هم آدم جاهطلبي نيستم.»اين كارگردان با اشاره به اينكه خودم را يك روزنامهنگار نميدانم بلكه يك دراماتيست هستم بيان كرد: «وقتي از دراماتيست بودن خسته ميشوم سراغ مستندسازي ميروم همچنين با شخصيتهايي نظير كاسترو، چاوز، پوتين، نتانياهو و ياسر عرفات كاركردهام و اين مستندها باعث ميشود به دنياي واقعي برگردم و زندگي را به طور ملموس حس كنم.»استون هم به دنياي سياسي اين روزها اشاره كرد و فيلم ساختن در مورد داعش و سردار سليماني را اينگونه پاسخ داد: «احتمالا نيروهاي زيادي سد راه چنين پروژهاي ميشوند. سناريوهاي زيادي درباره داعش وجود دارد و برخي كشورها نظير امريكا و عربستان و اسراييل، ديدگاه ايران را در اين باره قبول نميكنند.»سوالات اين نشست بيشتر رنگ و بوي سياسي داشت تا هنري و سوال بعدي در مورد سفر او به ايران و واكنش رژيم صهيونيستي بود: «تنها انتقادي كه درباره حضور من در ايران مطرح شد از سوي برخي رسانههاي افراطي اسراييلي بود كه همانها هم ماجراي نادرست مصاحبه و ساخت فيلم از احمدينژاد را پخش كردند.»كارنامه استون با فيلم ضد ايراني «اسكندر» در سال 2004 گرهخورده است. او به مشكلاتش با براداران وارنر سر ساخت اشاره كرد و درباره سوءتفاهم به وجود آمده گفت: «در فيلم، داريوش به دليل مشكل جسمي، جنگ را ترك ميكند و بعد «اسكندر» پيروز ميشود اما او به جسد امپراتوري پارس احترام ميگذارد. اسكندر معتقد بوده يك امپراتوري چندمليتي تشكيل دهد مثل سازمان ملل متحد امروز، هرچند در پروسه جنگ خود با داريوش هم برخي ايرانيان سبب شكست امپراتوري پارس شده بودند.» استون درباره نگاه سياسي به فيلمسازاني مثل فرهادي و جوايزي كه دريافت ميكنند، گفت: «نميتوانم بادانش و تجربهاي كه درباره سيستم جمعكردن آراي برندگان جايزه اسكار وجود دارد به اين سوال پاسخ دهم اما نميتوان گفت همه فيلمها سياسي هستند اما گاهي بعضي فيلمسازان انتقادات خود را به شكلي بسيار باظرافت مطرح ميكنند.» او كه با فيلمهايي درباره جنگ ويتنام به شهرت رسيده است، درباره پرسشي درباره بحران و جنگ در خاورميانه و اينكه اگر بخواهد فيلمي درباره جنگهاي خاورميانه بسازد كدام كشور را براي ساخت فيلم خود انتخاب ميكند، گفت: «موضوع بسيار بزرگي است و پاسخ دادن به آن سخت است. مستند مديوم بهتري براي پوشش اين موضوع است و نميدانم چطور بتوان اين موضوع را در قالب درام گنجاند.»همچنين او ديدار ماكرون و ترامپ را شوككننده خواند: «ديشب شوكه شدم در تلويزيون ايران ديدم ماكرون رييسجمهوري فرانسه دوشادوش امريكا ايستاده و درباره برجام صحبت ميكند. ماكرون جواني كه نه از تاريخ شناخت دارد و نه از سنت فرانسه، مثل ساركوزي در زمره افرادي است كه ميخواهد راه «كنار متحد امريكا ايستادن» را انتخاب كند و اين روش او يادآور استعمار قديم فرانسه است. ماكرون بايد اين مسائل را ياد بگيرد و برايم اين رفتار او عجيب بود و خاطرم مكدر شد.»وي با اشاره به اينكه امنيت ملي بسيار مهم است، ادامه داد: ايران و روسيه از اين قضيه مستثنا نيستند و ممكن است براي پاسداري از امنيت ملي گام مهمي بردارند. راههاي مختلفي براي بيان انتقاد و نقد در سينما وجود دارد و ظرافت تنها راه دور زدن محدوديتهاست. فيلم من بايد در جشنواره فيلم كن معرفي ميشد اما پخشكننده گفت ابتدا در امريكا بايد اكران شود و درنهايت فيلم آنطور كه بايد ديده نشد.
اگر تصميمگيرنده بودم اجازه ميدادم جعفر پناهي براي نمايش فيلم جديدش در كن حاضر شود، چراكه موافق آزادي بيان هنري تا جاي ممكن هستم.
زمان اكران فيلم «اسكندر» هم خيلي بد بود و درست زماني بود كه جورج بوش تصميم گرفت به عراق حمله كند.
سينماي امريكا خودشيفته است و مردم فقط فيلم هاي سينماي خود را ميبينند.