بدرقه تيم مليِ كيروش
علي عالي
آخرين حضور تيم ملي در ايران. امشب تيم ملي فوتبال ايران مقابل ازبكستان بازي تداركاتياش را در ورزشگاه آزادي انجام خواهد داد تا به قصد آمادهسازي براي جامجهاني روسيه از ايران برود. «تيمملي» شايسته تقدير و حمايت همهجانبه ما است؛ تيمي كه به عنوان دومين تيم صعودكننده شناخته شد و با قدرت و بدون هيچ حاشيهاي در روسيه حاضر خواهد شد. كيروش و بازيكنانش در اين دوره به ما مردم ايران درسهاي ويژهاي دادند كه بايد هميشه به آن توجه كنيم:
اول؛ هيچ موفقيتي با شانس به دست نميآيد. كيروش و بازيكنان به ما آموختند براي موفقيت بايد تمرين كرد، برنامهريزي داشت، متمركز ماند، تلاش كرد و پشتكار داشت. او به بازيكنانش آموخت فقط «غيرت» مهم نيست و مهمتر، حفظ انگيزه و تمرينات طاقتفرسا و دانشِ روز و روزآمد بودن براي شكست رقيب است. پيروزي در صفحات روزنامهها، تلويزيون، راديو و فضاي مجازي به دست ميآيد. هرچقدر بيشتر تمرين كنيد، شانس بيشتري براي پيروزي داريد. شيوههاي نوين تمرينات كيروش توانسته آمادگي بدني بازيكنان را بالا ببرد و اين اوج آمادگي، موفقيت را بههمراه داشت. بازيكناني كه ميدوند و تشنه پيروزي هستند. به بازيكنان كيروش نگاه كنيد. حاضرند بجنگند، تنه بزنند و روي حريف خراب شوند تا به توپ برسند، تا به برد برسند.
دوم؛ معلم و مولف بودن از ويژگيهاي كيروش براي بازيكنان بود. او چگونه پاس دادن، شادي كردن، بازي كردن، عصباني شدن، بخشيدن، تصميم گرفتن، اعتماد كردن، خود را به نديدن زدن، روي پاي خود ايستادن، پشت تيم ايستادن، با چشماني كاملا باز پاس گل دادن، روي نيمكت نشستن، غذا خوردن، شوخي كردن، انگيزه داشتن، به همتيمي لبخند زدن، چگونه پيروز ماندن و اعتمادبهنفس داشتن را آموخت. براي همين پس از سالها تيمملي فوتبال ايران بهمعناي واقعي كلمه «تيم» است و همه از «تيمملي»مان حمايت ميكنيم و دوستش داريم.
سوم؛ بيتوجهي به انتقادات و پاسخ منتقدان را در زمين بازي دادن، يكي از درسهاي مهم كيروش است. او كه از اكران روز دنياي فوتبال آمده است، بهدرستي از جنس انتقادات باخبر است. بسياري از منتقدان نميدانند فوتبال يك هيولا است و شما فقط زماني ميتوانيد پيروز باشيد كه تحت هر شرايطي، خودتان باشيد. تيم مليِ كيروش در بسياري از روزها پاسخ منتقدان را در زمين فوتبال داد. مثل روزهاي پيش از جامجهاني كه چند كارشناس بيخبر از آنكه صدايشان از تلويزيون دولتي قطع نشده است و وضعيت تيمملي را مقابل مسي و ستارههاي ديگر مورد تمسخر قرار داده بودند، كيروش در بازي با نيجريه و آرژانتين پاسخ محكمي به آنها داد. تيمي كه آبروي فوتبال آسيا شد.
چهارم؛ جايگاه هيچ بازيكني ثابت نيست. كيروش فرهنگ تازهاي را در فوتبال ايران خلق كرد كه در آن بازيكنان ميدانند اگر بهسختي تلاش نكنند، نميتوانند در تيم ملي فوتبال ايران باقي بمانند. چنين فرهنگي در حرف ساده است. اين فرهنگ براي مربي به مراتب سختتر خواهد بود چون بايد جايگزينهايي در همان سطح داشته باشد. او موفق شد اين فرهنگ را در تيم ملي نهادينه كند.
پنجم؛ پايبندي به اصول، مهمترين عامل موفقيت است. كيروش به همه ما آموخت سرمربي يك رهبر است كه تمام تصميمات مختلف از جانب تيم را بايد هدايت و مديريت كند. در هر دوي اين موقعيتها نبايد اصول فراموش شود و بايد به اين اصول پايبند ماند.
تيم ملي كيروش شايسته احترام است. بايد به او و بازيكنانش اعتماد كنيم و با حمايتهايمان، انرژي مضاعف براي حضور در جامجهاني بدهيم. امشب آخرين بدرقه است و چه خوب خواهد بود كه به استاديوم آزادي برويم. روي سكوها بنشينيم و «فقط» تيم ملي را تشويق كنيم؛ تيمي كه درسهاي بسياري به ما داد و هيچگاه دست از تلاش برنداشت. امشب به استاديوم برويم.