مديركل زندانهاي تهران:
كهريزك بسته شد
آرزو فرشيد| بازداشتگاه كهريزك بسته است. اين پاسخ مصطفي محبي، مديركل زندانهاي استان تهران به ابهاماتي است كه اخيرا در مورد فعال بودن اين بازداشتگاه ايجاد شده است. همين يك ماه قبل سعيد ايوبي، وكيل مرتضوي مدعي شد بازداشتگاه كهريزك تعطيل نشده و داير است. البته پيش از اينها نيز شايعاتي مبني بر بازگشايي كهريزك با نام جديد «سروش 111» مطرح بود. مديركل زندانهاي تهران اما ديروز اطمينان داده است كه كهريزك تعطيل است و اين يعني سياهترين لكه باقي مانده از دامن تهران پاك شده است. تعطيلي اين بازداشتگاه اگرچه خبر خوبي است و توجه بيشتر مسوولان به نحوه برخورد با زندانيان را نويد ميدهد اما خاطرات تلخ آن را از بين نميبرد.
سولهاي در جنوب تهران
كهريزك همان بازداشتگاه پرحرف و حديث جنوب تهران است كه پيش از تابستان 88 خيلي مورد توجه نبود. در واقع مرگ «محسن روحالاميني»، «محمد كامراني» و «امير جواديفر»، سرنوشت اين بازداشتگاه را تغيير داد. اولين گزارشها در اينباره با واكنش مقام معظم رهبري همراه و دستور انتقال زندانيان به مكان مناسب صادر شد. كهريزك تعطيل و بررسيها آغاز شد. بررسيهايي كه ساده نه اما بالاخره كار قاضي مورد حمايت احمدينژاد را ساخت. سعيد مرتضوي اخير به اوين منتقل شد تا حبس دوساله خود را تحمل كند.
مكاني خطرناك
بازداشتگاه كهريزك كه ابتدا قرار بود محل نگهداري از بازداشتشدگان طرح ارتقاي امنيت اجتماعي باشد، در سال 80 و طي عمليات پاكسازي منطقه خاكسفيد تهران مورد بهرهبرداري قرار گرفت. اين بازداشتگاه يا به اصطلاح سوله شرايط مناسب براي نگهداري از زندانيان را نداشت و به بدرفتاري با زندانيان شهره بود چنانچه چند نفر از روزنامهنگاران در سال 86 در مورد وضعيت اين زندان اطلاعرساني و اعتراض كرده بودند. اين اعتراضات را اظهارات اسماعيل احمدي مقدم در سال 92 ثابت كرد. او گفته بود: «من تاكنون در هيچ محفلي عنوان نكردهام كه صبح روز جمعه جلسهاي پيرامون اتفاقات آن زمان برگزار شد و آقاي مرتضوي اصرار داشت كه افراد دستگير شده به كهريزك منتقل شوند. من مخالفتم را به صراحت اعلام كردم و گفتم آنجا نه تنها جا نداريم، بلكه آن مكان جاي خطرناكي است.»
تعطيل شد يا نشد؟
به هر حال رسيدگي به آنچه بر اراذل و اوباش ساكن كهريزك ميرفت در آن سالها مورد توجه و رسيدگي قرار نگرفت و حوادث بعد از انتخابات سال 88 و انتقال زندانيان امنيتي – سياسي به اين مركز ورق را برگرداند. همين شد كه برخوردهاي شديد مسوولان زندان با بازداشتيان نقل محافل و حرف و حديثهايي در مورد اين طرح شد كه كهريزك در اختيار و تحت فرماندهي كيست. با مرگ روحالاميني، كامراني و جوادي فر برخوردهاي غيرمتعارف و خشن با بازداشتيان رسانهاي شد. مجلس وارد عمل و قرار شد كه بازديدي از محل انجام شود. قبل از انجام اين بازديد اما مقام معظم رهبري كار را يكسره كرد. استاندارد نبودن بازداشتگاه و نداشتن شرايط لازم براي حفظ حقوق بازداشتشدگان كافي بود براي آنكه حكم به تعطيلي آن بدهند و دادند. شايعات اما ادامه داشت و عدهاي ميگفتند كهريزك با نام جديد يعني سروش 111 بازگشايي شده است. عدهاي اين موضوع را قبول داشتند اما تاكيد ميكردند كه سروش 111 به جاي زندانيان سياسي – امنيتي ميزبان زندانيان مواد مخدر است. برخي از مسوولان نيز اين شايعات را تكذيب ميكردند. مثلا غلامرضا اسدللهي، عضو كميسيون قضايي و حقوقي مجلس شوراي اسلامي – سال 89- گفته بود: «بر اساس تحقيق و تفحصهاي مجلس، بازگشايي بازداشتگاه كهريزك با نام سروش ۱۱۱، صحت ندارد و شايعهاي بيش نيست.»
پايان كابوس كهريزك
پس از تعطيلي اين بازداشتگاه تعدادي از ماموران انتظامي دخيل در اين پرونده نيز بازداشت و محاكمه شدند. مجلس شوراي اسلامي نيز به دستور علي لاريجاني مامور شد تا كميته ويژهاي براي تحقيق و تفحص در اين باره تشكيل دهد. كميتهاي كه در گزارش خود سعيد مرتضوي، دادستان وقت تهران را مسوول انتقال صد و پنجاه نفر به اين بازداشتگاه و مرگ سه نفر از دستگيرشدگان معرفي كرد. مرتضوي نهايت سعي خود را كرد تا از تحمل سزاي عمل خود فرار كند و حتي توانست به نحوي خانوادههاي قربانيان را از پيگيري پرونده منصرف كند. خانواده روحالاميني البته تا امروز كوتاه نيامدند. فرار از تهران هم چاره كار مرتضوي نبود و او نهايتا از زندان اوين سر درآورد. بدون شك زنداني شدن مرتضوي پايان كابوس كهريزك نيست. وكيل او نيز با توجه به همين واقعيت تلاش كرد يك بار ديگر ابهام موجود در داير بودن يا نبودن اين بازداشتگاه را به رخ كشد. ابهامي كه مديركل زندانهاي استان تهران آن را بياساس ميداند و از همين رو با اطمينان ميگويد كه كهريزك تعطيل است.