كارشناسي با اهرم فشار
سيد عبدالجواد موسوي
طبق معمول خبر عجيب بود و البته باوركردني. عجيب بود چرا كه هر جور فكر ميكني معقول نيست، باوركردني است چرا كه ما عادت كردهايم به اين اخبار. و اما خبر: چند تن از نمايندگان مجلس عزمشان را جزم كردهاند تا به ليستي كه كيروش ارايه كرده معترض شوند. در اينكه همه مردم ايران كارشناس فوتبالاند شكي نيست. نمايندگان مجلس هم مثل باقي مردم حق دارند و ميتوانند متعرض سرمربي تيم ملي فوتبال شوند كه چرا فلاني را در ليست تيم ملي گذاشتهاي و بهماني را نگذاشتهاي. اما همانطور كه مردم در نهايت نميتوانند و حق ندارند از اهرم فشار براي عوض كردن تصميم سرمربي تيم ملي بهره گيرند نمايندگان آنها هم حق ندارند كاري بيش از اعتراض شخصيشان آن هم در مقام يك شهروند عادي انجام دهند. صاحب اين قلم البته معتقد است كيروش در نسبت با ما درست رفتار نكرده و اين نادرستي در رفتار اگر يك مقصر داشته باشد همانا مسوولان فوتبال كشورند كه هيچوقت عملكردشان مورد نقد و بررسي جدي قرار نگرفته. نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به جاي دخالت بيمورد در كار سرمربي تيم ملي بايد در اين سالها عملكرد فدراسيون فوتبال را جديتر ميگرفتند و به آنها تذكر ميدادند شأن و منزلت مردم ايران را رعايت كنند و اينقدر دستبسته در مقابل يك مربي خارجي رفتار نكنند تا كار به اين جاها نرسد. علاوه بر اينها نمايندگان مجلس در تمام دنيا مدافع منافع ملياند و من نميفهمم در اين مدت كوتاه پريدن به سرمربي تيم ملي چه معنايي ميدهد؟ كيروش خوب يا بد هشت سال سكان تيم ملي را در اختيار داشته و اين روزها حساسترين روزها را از سر ميگذراند. فهميدن اينكه تحت فشار گذاشتن كيروش با هيچ منطقي جزو منافع ملي ما شمرده نميشود كار سختي است؟ آيا هيچ راه ديگري براي تعامل با سرمربي تيم ملي به ذهن نمايندگان محترم نميرسيد؟