طبيعت معيار است
محمد محمدي
طبيعت معيار است. چيزي كه از طبيعت ما فاصله بگيرد، نميتواند آسماني باشد، هرچند همه مردم آن را آسماني ببينند. پيامي كه طبيعي نباشد، مثل غذايي است كه مواد شيميايي دارد. دريافت مستمر پيامهاي شيميايي هرچند ارزان و جذاب باشد، مشكلات زيادي ايجاد ميكند. ريشه بسياري از بيماريهاي رواني، پيامهاي مصنوعي و شيميايي است. مردم با آثار روغن نباتي جامد آشنا هستند، اما در مورد زيانهاي پيامهاي مصنوعي كمتر چيزي شنيدهاند. در مورد تاثير مصرف سيگار خيلي تبليغ ميشود، اما در مورد سوءمصرف كلمات خيلي كمتر. كم نيستند افرادي كه به شوق زيارت كلمات جديد و نوشيدن آنها دچار مسموميت شدهاند؛ مانند كارل كه به سبب خوردن بيش از حد هلههوله دچار كماي غذايي شد. سوءمصرف كلمات ميتواند موجب تهوع رواني و اغما شود.
پيامي طبيعي است كه به دل بنشيند و به ما آرامش دهد. پيامي كه موجب اضطراب و ناآرامي شود، طبيعي نيست. پيامي كه موجب نگراني و استرس شود، طبيعي نيست. پيامي كه باعث شود من خودم را زشت ببينم، طبيعي نيست. پيامي كه نااميدي را هديه ميدهد، طبيعي نيست. پيامي كه حرف آخرش پوچي و بيمعنايي زندگي باشد، طبيعي نيست. اين پيامها درون انسان را ناآرام ميكند. ناآرامي نشانه مصنوعي بودن آنهاست. پيام ميتواند طبيعت انسان را به هم بريزد. پيامهاي امروز درخشان، جذاب، افسونگر و سحرانگيزند، اما هيچكدام از اينها نميتواند جاي طبيعت را بگيرد. پيام قبل از هر چيز بايد با طبيعت انسان سازگار باشد و به دل بنشيند.
متاسفانه امروزه پيامهاي زيادي وجود دارد كه طبيعي نيستند و طبيعت ما، آنها را نميتواند هضم كند، پيامهايي كه رنگ و لعاب علمي به خود ميگيرند و وقتي در قالب هنر و ادبيات بيان ميشوند، انسانهاي زيادي را تخريب ميكنند. براي مثال، احساس مادري كه از طبيعيترين و عاليترين احساسات يك زن است، امروزه با كلماتي زيبا و جذاب مورد حمله قرار گرفته است. اين كلمات آسماني نيستند. سيمون دوبوار، فمينيسم طبيعتگرا، در كتاب جنس دوم مينويسد: غريزه مادري وجود ندارد، بلكه مادري مايه تباهي روح و جسم ميشود!