تلويزيون، فوتبال و خودفريبي
امير پوريا
برگزاري مسابقه فوتبال بين دو تيم ملي ايران و تركيه، تنها براي تيم و سرمربي آن ميدان تداركات نهايي براي حضور در جام جهاني ۲۰۱۸ روسيه نبود. براي دستاندركاران پوشش تلويزيوني بازيها هم نوعي بازي دستگرمي به حساب ميآمد. آنچه در اين يادداشت به اين دوستان پيشنهاد ميشود، از منظر به كار گرفتن همين تجربه آمادهسازي است.
در استانبول كه درست مانند بنادر تفريحي جنوب تركيه، تقريبا تمام سال و بهويژه در بهار و تابستان پر از ايراني است، تماشاگر هوادار تيم ملي ما كم نبود و به دلايل قابل درك گوناگون، از هيجان نزديك شدن به جام جهاني تا ممنوعيت حضور بانوان در استاديومهاي داخلي، طبعا سهم خانمها در بين تماشاگران بازي ايران- تركيه، بيش از تصور خام و اوليه دوستان محتاط و محافظهكار ما در پخش شبكه سه بود.
در نتيجه، يحتمل تناقض عجيبي در احساسات فردي ناظر پخش و همكاران فني او به وجود آمده بود: از طرفي قاعدتا- و اميدواريم كه- به عنوان ايراني، از هر حركت هجومي تيم ملي خرسند ميشدند و از طرف ديگر، از بيم آنكه بانوان ايراني حاضر در سكوهاي استاديوم با بيطرفي كارگردان ترك بازي، در قاب تصوير قرار گيرند، پيش خود آرزو ميكردند كه ايران كمتر حمله كند يا اگر كرد، كمتر به موفقيت برسد تا آنها كمتر ناچار به قطع تصاوير زنده و جايگزين كردن تصاوير تكراري مربيان و تماشاگران غيرايراني و البته دورادور در اوايل بازي شوند! ترديد ندارم كه اين دوستان خود را كارورز امور تكنيكي ميدانند و بابت كنش «محدودسازي» در ذات شغلشان، شك و خجلتي به دل راه نميدهند. ايبسا با تصوراتي سنتزده و فارغ از طبيعيات زندگي انساني، براي حرفه خود شأني اخلاقگرايانه هم قائل باشند و حس كنند در ممانعت از ضلالت مردمان، نقشي بسزا دارند.
اما خواهش ملتمسانهام اين است كه با گذشت اين همه سال از شكلگيري شبكه سه (با شعار اوليه «شبكه جوان») و بعدتر شبكه ورزش، اندكي حرفهايتر عمل كنند. تصويرهايي با نور متفاوت با جريان بازي، تصويرهاي بارها تكرارشده و آن «فريمهاي فيكسشده» اول هر نما را به كار نبرند. تنددستتر و صاحبسليقهتر شوند. اگر خودفريبي را به شيوه عادت شده سازمان پيشه ميكنند، دست كم براي فريب مردم، آنها را سادهلوح يا سادهانديش نپندارند. با تغيير آن معيارهاي كليشهاي دهه شصت كه پخش مسابقات ورزشي در پيش از انقلاب را عاملي براي «غفلت» مردم ميدانست، بيش از دو و نيم دهه است كه در روند پخش مسابقات بهطورمستقيم، با تفاوت معيارهاي تصويري خود با تمام جهان، مواجهيم. اين حضور طبيعي و رهاي تماشاگران با پوششهايي كه طبعا طبق معيارهاي تنگ و مسدود حراست سازمان صدا و سيماي ما تنظيم نشدهاند، در بازيهاي جام جهاني با گرمتر شدن هوا طي هفتههاي آتي، شديدتر هم خواهد شد. بهتر است درك مان را از تشابه تصاوير، اينسرت، ريتم و تمپو و موقعيت دراماتيك هر لحظه جاري در بازي، بالاتر ببريم تا دستكم جايگزينهاي تحملپذيرتري براي تصاوير زنده و نزديك تماشاگران به خورد بينندهها بدهيم. ممكن است برخي از آنها تنها براي تماشاي فوتبال به شبكههاي داخلي سر بزنند و از اين منظر، مهمان محسوب ميشوند. مهمان هم كه حبيب خداست و به جا آوردن رسم مهماننوازي، از آن شعارهايي كه بابتش در گزارش ورزشي هم دست ميبريم، واجبتر.
تمناي شديدترم از گزارشگران بازيهاست: آقايان! همه ميدانند كه آن تصويرهاي موقع حركت آهسته و كرنر و پرتاب اوت، نميتواند نتيجه كار كارگردانهاي تلويزيوني ارسالكننده گزارش مسابقه باشد. كسي آن وسط به تصاوير مربيان يا تماشاگران دقايق نخست بازي، كات نميدهد. همه هم ميدانند كه شما اين را ميدانيد! بنابراين از گزارش كردن تصويرهاي جايگزين كه نشانگر سانسور سازمان متبوع شماست، خودداري فرماييد! سكوت كنيد يا چيزي كلي و بيربط به تصويرها بگوييد تا به نظر نرسد ميخواهيد آنها را به عنوان نماهاي واكنشي همان لحظه بازي، به بيننده بقبولانيد. اين اتفاق بارها در مسابقه ايران-تركيه شنيده شد و پوزخند هر بينندهاي را برانگيخت. تكرارش در طول مسابقات جام جهاني، خشم عمومي را به دنبال خواهد داشت. خاصه با نظر به اين نكته كه بناست سالنهاي سينما هم با گرد آمدن شمار قابلاعتنايي از علاقهمندان، بازيها را نشان دهند. كاري نكنيد كه تماشاگران از سالندارها درخواست پخش مسابقات به طور صامت يا همراه با موسيقي الكترونيك را مطرح كنند!