مسافران و چرخه اقتصاد محلي
راحله فاضلي
غرب ايران به طور عام و استان كردستان به طور خاص از نظر استعدادهاي گردشگري طبيعي و حتي تاريخي و فرهنگي از استعدادهايي ارزشمند و قابل تامل بهره ميبرند. براي مثال منطقه «اورامانان تخت» يكي از جاهايي است كه بسياري از فعالان صنعت گردشگري آن را جايي شبيه «ماسوله» معرفي ميكنند. چرا كه از نظر فرم و ساختار شبيه به يكديگرند. اما ميبينيم كه هر ساله ماسوله مقصد گردشگران پرشماري است اما «اورامان تخت» چنين بختي نداشته است. مناطق زيبا و بكر استان كردستان در فصل بهار و تابستان كم نيستند. به حاشيههاي مسيرهاي منتهي به شهرهاي سنندج، سقز، بانه، مريوان، بوكان و... كه نگاه كنيم با مخملي سبز مواجه ميشويم كه مثل يك تابلوي نقاشي ميماند. دشتهاي پر از شقايق در اين مناطق همان چيزي است كه هر گردشگري را سرخوش و راضي ميكند. علاوه بر اين، در شهر سنندج عمارتهاي متعددي از جمله عمارت زيباي مشير هم وجود دارد كه ميتواند براي بازديدكنندگان جذاب باشد. اما سوال اين است كه چرا وجود چنين ويژگيهايي موجب رونق گردشگري نشده است. علل مختلفي وجود دارد. يكي از مهمترينهايش بيتفاوتي برنامهريزان دولتي به اين حوزه است. همين نگاه موجب شده اين شهرها از نظر زيرساختهاي بخش حمل و نقل و امكانات اقامتي با ضعفهاي زيادي روبهرو باشند. جدي نگرفتن صنعت گردشگري براي استانهاي غرب كشور به قدري است كه خودش را در نمايشگاهها و رويدادهاي مرتبط با اين صنعت هم نشان ميدهد. البته به نظر من اين موضع صرفا به دولت محدود نميشود بلكه در سطح محلي هم مردم بايد براي معرفي پتانسيلهاي گردشگري دست به كار شوند و براي اين كار هم ميتوانند از تجربههاي بومگردي در استانهاي ديگر الگو بگيرند. اگر واقعا قرار باشد كه گردشگري به منبع كسب درآمد براي مردم تبديل شود، چنين اتفاقي نيازمند همت عمومي است. در اين صورت ميتوان با اطلاعرساني دقيق به راهنمايان گردشگري از آنها خواست تا كردستان و ساير استانهاي غرب كشور را هم در فهرستهاي پيشنهاديشان براي گردشگران بگنجانند؛ چيزي كه الان در مسيرهاي سنتي گردشگري وجود ندارد. وقتي پاي مسافران به اين مناطق باز شود آن وقت چرخه اقتصاد محلي هم آرام آرام شكل ميگيرد . راهنماي گردشگري