چرا جريان اصولگرا تصميم به حمايت از دولت گرفته است؟
جريان اصولگرايي شامل دو بخش است. جريان عاقل اصولگرايي از گذشته تلاش داشته ضمن حفظ رويكرد انتقادي با دولت همراهي و همكاري كند اما بخش تندروي اين جريان همچنان در مسير مخالفت با دولت قرار دارد. اما در شرايط امروز كشور اگر ما شرايط همدلانه و اتحاد را بيش از پيش ببينيم كاملا اتفاقي طبيعي است. فراز و نشيبهاي چند سال اخير سبب شده است تا نوعي عقلانيت بر فضاي سپهر سياسي ايران حاكم شود. اين عقلانيت موجب تفكيك ميان منافع حزبي و ملي شده است كه اتفاق مباركي است. ايران امروز هم تحت تاثير فشار خارجي دارد و هم در موضوعات داخلي چالشهاي بسياري دارد. بنابراين منطقيترين كار آن است كه لبههاي تيز نفي و نقدهاي شالودهشكن را در عين حفظ هويت جريان سياسي كم كنيم.
براي برونرفت از وضعيت كنوني چه بايد كرد؟
به نظر من گذشت زمان يك اثر مناسبي براي دلسوزان، متعهدان به مردم و منافع ملي با هرگرايش سياسي ايجاد كرده است. اظهارنظرهاي اخير ايرانيان خارج از كشور كه انتظار از آنها در حداقلها هم جاي نميگيرد، نشان ميدهد يك حس مشترك ميان تمام ايرانيان شكل گرفته است كه براي نجات اين حس همگان بايد به گود بيايند. اين حس همان احساس خطر براي ايران عزيزمان است. كشور ما با مسائلي رو به رو است كه اگر همفكري نداشته باشيم، آسيبهاي جدي به كشور وارد خواهد شد. اين فضاي مثبتي كه شكل گرفته نبايد به شرايط بحراني محدود شود.
اظهار كلامي حمايت از دولت توسط جريان اصولگرايي نشانه چيست؟
اكنون بهترين فرصت براي اجراي سياستهاي جديدي است كه به افزايش همبستگي ملي كمك كند. اين همبستگي به دلسوزان اين خاك چه در داخل و چه در خارج از كشور انگيزه ميدهد تا با انرژي و روحيه مناسب بتوان از تنگناها و پيچهاي سخت عبور كرد. جريان معقول اصولگرايي امروز به درستي اين موضوع را درك كرده و به همين دليل در راستاي همبستگي ملي تلاش ميكند.
خروج امريكا از برجام چه مقدار در اين تصميم سهيم بود؟
برخورد امريكا با جمهوري اسلامي ايران بسيار غلط بود. امروز مانند 8 سال گذشته در انزواي جهاني قرار نداريم. برخورد امريكا موقعيت سياسي ما در جهان را تقويت كرده و اكنون آنها هستند كه در محل پرسش قرار گرفتهاند. به شرط آنكه ما بتوانيم از اين شرايط استفاده كنيم موقعيت بسيار مناسبي در اختيار ما قرار دارد. شرط استفاده از اين موقعيت تقويت همبستگي ملي است. مردم ايران همواره در برابر تهديدها فارغ از هرنگاه سياسي با يكديگر متحد بودهاند و اينبار نيز از اين موضوع مستثني نيست. عزم داخلي كه اكنون شاهد هستيم و جريان اصولگرا نيز علاقه دارد در آن سهيم باشد نيازمند پيشنياز است. يكي از مهمترين پيش نيازهاي اين مهم كمك به افزايش اعتماد و اطمينان جامعه است. اكنون فرصت مناسبي در اختيار ما قرار گرفته است تا با ساماندهي نيروهاي توانمند خود همبستگي ملي را تقويت كنيم. رويههاي گذشته امروز ديگر پاسخگوي نياز جامعه و مردم نيست. ما بايد رويههاي رفتاري گذشته خود را اصلاح كنيم.
چرا اتحادهايي از اين دست تنها در شرايط بحراني حاصل ميشود؟
اين موضوع بيشتر جنبههاي روانشناسي دارد. عموما انسانها وقتي احساس نگراني ندارند، بسياري از موضوعات را رها ميكنند. در كنار عوامل روانشناسي موضوعات سياسي نيز حايز اهميت است. جامعه ما در عرصه سياسي نيازمند سياستورزي حرفهاي است. براي اين مهم بايد احزاب و سازمانهاي مردمنهاد تقويت شوند. در كنار اين موضوعات از آموزش نبايد غافل شد. در دانشگاهها و مدارس به اندازه كافي به موضوعات سياسي و مهم مانند منافع ملي و خرد جمعي آموزش داده نميشود. استفاده از خرد جمعي و فرصتهاي ملي نيازمند آموزش، عملكرد حرفهاي و تقويت ساختار و سازو كارها است. در اين ميان نبايد از تقويت رسانهها غافل شد. ما نبايد اقداماتي انجام دهيم كه مردم نسبت به رسانههاي خود بياعتماد شوند. اين رسانههاي خودي شامل رسانه ملي و رسانههاي مكتوب و مجازي ميشود. بياعتمادي مردم به رسانههاي داخلي ضربات جبرانناپذيري به كشور زده است زيرا در صورت بروز اين اتفاق رسانهها نقش آموزشي و ايجاد همبستگي خود را در ميان افكار عمومي از دست خواهند داد.
برخوردهاي اخير جريان اصولگرايي چه ميزان تحت تاثير اظهارات اخير مقام معظم رهبري است؟
حرف رهبري تاثير بسزايي در اين تصميم داشته است زيرا اين جريان به كمك رهنمودهاي رهبري توانسته براي اين حمايت پا پيش بگذارد اما در كنار صحبتهاي اخير رهبري، مسير تنگناها و تجارب گذشته نيز در اين تصميم تاثرگذار بوده است.
اكنون بهترين فرصت براي اجراي سياستهاي جديدي است كه به افزايش همبستگي ملي كمك كند.
امروز مانند 8 سال گذشته در انزواي جهاني قرار نداريم.
شرط استفاده از اين موقعيت تقويت همبستگي ملي است.