شاهكاري از كاسبان تحريم
داستان قرارداد نفتي و موسسه خيريه مالزيايي
سيدمهدي حسيني
نميدانم چرا هرگاه عملكرد دولت نهم و دهم را مورد بررسي قرار ميدهم به ابعاد جديدي از تصميمگيريهاي غيرمنطقي كه در حال رخ دادن بود، ميرسم. نميتوانم دليل قانعكنندهاي براي خود بياورم كه چرا اقتصاد از ريل عقلانيت خارج شد و تيم اقتصادي آن دولت در نهايت نتوانست از فرصتهاي اقتصادي و همكاريهاي بينالمللي بهره لازم را ببرد. نمونه بارز آن يك قرارداد عجيب و غريب با شركتي مالزيايي است. حتما يادتان هست كه در دولت اصلاحات، عسلويه به بهشت اقتصادي ايران تبديل شده بود و هزاران نفر از مهندسان و كارگران در اين منطقه با حقوقهاي بسيار خوب استخدام شده بودند. ياد آن روزها بخير. چه جنب و جوشي بود و چقدر احساس شادماني ميكرديم كه يكي از بزرگترين پروژههاي اقتصادي تاريخ كشور را بنيانگذاري خواهيم كرد. بعد از روي كار آمدن دولت نهم تقريبا عسلويه از جنب و جوش افتاد و با وجود درآمدهاي سرشار نفتي و افزايش قيمت نفت نتوانستيم قراردادهاي بزرگي را به امضا برسانيم و صنعت نفت و گاز كشور را متحول كنيم. يادم ميآيد ارزش يكي از پروژههاي نفتي حدود 16 ميليارد دلار بود كه با شركت گمنامي از مالزي به امضا رسانده بودند. خيلي مايل بودم بدانم اين قرارداد بزرگ كه رقم آن نيز قابل ملاحظه است با كدام شركت به امضا رسيده است. پيگيري كه كردم متوجه شدم يك بنگاه خيريه مالزيايي اجراي اين قرارداد بزرگ را برعهده گرفته است. براي اينكه بدانم آنان تا چه اندازه توانمند هستند، به سراغ مدير آن خيريه رفتم. در ملاقات با او گفتم چگونه ميخواهيد اين قرارداد را به اجرا برسانيد و چقدر سابقه كارهاي نفتي داريد؟ پاسخ داد كه حدود 10 نفر از كارمندان شل بازنشسته شده و آنان را استخدام كردهام تا بتوانيم با همكاري هم اين قرارداد را اجرايي كنيم. افرادي كه با صنعت نفت و گاز آشنا هستند به خوبي هم معني 16 ميليارد دلار را متوجه ميشوند، هم ميدانند كه چنين پروژهاي با استخدام 10 بازنشسته گمنام قابل اجرا شدن نيست. همان موقع بود كه عمق فاجعه را يافتم و تقريبا مطمئن شدم ساير قراردادها ممكن است با چنين وضعي از نظر مديريتي مواجه شده باشند. بعدها متوجه شدم كه آن شركت مالزيايي يا به عبارت درستتر آن بنگاه خيريه، بعد از 4 سال عملا كاري از پيش نبرد و نه خود توانست به منابعي دست يابد و نه اينكه كشور از اين محل به ثروت جديد رسيد. اينكه من همواره در مصاحبهها و نوشتههايم تاكيد ميكنم كه با بزرگان دنيا بايد كار كنيم به اين خاطر است كه شركتهاي درجه چندم يك كشور در حال توسعه اينگونه وقت ما را نگيرند و منابع كشورمان تلف نشود. ميدانيم كه داراي يكي از بزرگترين ذخاير نفت و گاز جهان هستيم پس بايد به همان اندازه كه بزرگيم با بزرگان دنيا نيز كار كنيم. خوشبختانه با اجرايي شدن قراردادهاي جديد نفتي در دولت آقاي روحاني اين فرصت پيش روي كشور قرار گرفته كه با شركتهاي نفتي صاحبنام كار كند. اما به دليل آنكه برخي افراد و جريانهاي خاص در كشور مايل به حضور خارجيها نيستند همواره شركتهاي كوچك، گمنام و بيسابقه را براي توسعه صنعت نفت و گاز خود به كار گرفتهايم. اما آيا اين افراد كه تخريب دولت را بر منافع ملي ترجيح ميدهند ميتوانند به نسل آينده پاسخ دهند كه چرا با تندرويهايي كه انجام داديد از فرصتهاي سرمايهگذاري استفاده نكرديد؟
رييس پيشين كميته قراردادهاي نفتي