نگاهي به كتاب «زنان در علم»
زنان جسوري كه دنيا را دگرگون كردند
از گذشتههاي بسيار دور تا به حال زنان از حقوق طبيعي خود محروم بودهاند. قرنها اجازه درس خواندن نداشتند و بعدتر هم اجازه انتشار مقالات علميشان را. وظايف زنان به خانهداري، دهقاني و ساخت اشياي كاربردي محدود ميشد. انگشت اتهام هم به سمت باورهاي غلط رايج گرفته ميشود كه زنان را به اندازه مردان باهوش نميدانستند. اما زناني كنشگر در مقابل اين سير قهقرايي ايستادگي كردند و براي حفظ عشق خود به مشاغل اجتماعي كه تعريفي مردانه داشتند، جنگيدند. آنها از علاقهشان به يادگيري و نشر دانستههايشان دست نكشيدند، بنابراين به دور زدن قواعد و قوانين متوسل شدند و نوشتههايشان را با نام مستعار منتشر كردند. مدتها بعد وقتي جامعه زنان دگرگون شد و راهشان به دانشگاهها باز شد، جنسيتشان سبب ميشد حرفهاي درخور يا سرمايهاي براي پيشبرد اهدافشان در اختيار نداشته باشند. در آسمان تاريخ علم نام بسياري از زنان كه براي علم جنگيدند، ميدرخشد. در كتاب «زنان در علم» با عنوان فرعي «50 پيشگام جسور كه دنيا را تغيير دادند» راشل ايگنوتوفسكي با شرح نوشتاري و تصويري فرازونشيبهاي زندگي برخي از اين دانشمندان زن، از زناني ميگويد كه از يونان باستان تا همين روزها با «نه» قطعي جامعه مردسالار روبهرو شدند اما جوابشان اين بود: اگر ميتواني جلوي من را بگير.
ايگنوتوفسكي در اين كتاب كه با ترجمه ماندانا فرهاديان از سوي «انتشارات فاطمي» براي علاقهمندان كودك و نوجوان منتشر شده است، به 50 زن دانشمند از هوپاتيا، فيلسوف يونان باستان تا مي- بريت موزر دانشمند علوم اعصاب برنده جايزه نوبل فيزيولوژي/پزشكي 2014 و مريم ميرزاخاني، رياضيدان ايراني و تنها زن برنده مدال فيلدز ميپردازد. نويسنده داستان زندگي هر دانشمند را با جنبههايي از زندگي شخصي و دستاوردهاي علمي او تركيب كرده و هر دو صفحه را به يك محقق اختصاص داده تا از آنها تصاويري چشمگير براي علاقهمندان جوان خلق كند.
اگرچه او به شرح دستاوردهاي زنان نامداري مانند آدا لاويس، ماري كوري و روزاليند فرانكلين ميپردازد اما حضور پررنگتر متعلق به زنان دانشمندي است كه هرگز نام آنها را نشنيدهايم و از ابداعات آنها خبري نداشتهايم. مانند ماريا زيبولا مريان، حشرهشناس آلماني و بزرگترين تصويرگر علمي تاريخ كه در قرن هفدهم ميزيست. علاقه مريان به نقاشي و حشرهها او را به تصوير كردن زندگي پروانهها سوق داد. در آن زمان ارتباط ميان كرم ابريشم و پروانه بر همه پوشيده بود او با كتاب «تبديل معجزهآساي كرم ابريشم و تغذيه از گلها» به معرفي گونههايي از حشرهها و پرندهها و خوراكهاي آنها پرداخت و بدينترتيب نام خود را به عنوان يكي از پيشگامان حشرهشناسي ثبت كرد. يا آليس بال، شيميدان آفريقايي- امريكايي كه در سال 1892 به دنيا آمد. اوايل قرن بيستم بيماري جذام شيوع پيدا كرد. بيمار جذامي دچار بيحسي ميشد، زخمهاي پوستياش منجر به نقص عضو دايمي ميشد و اعصاب و چشمها را هم بينصيب نميگذاشت. روغن غليظ دانه درخت چالموگرا علاج اين بيماري بود اما تركيب اين روغن با آب و تزريق آن به جذاميان عملا امكانپذير نبود. بنابراين آليس بال تحقيق خود را شروع كرد. او در 23 سالگي روش جديدي براي استفاده از روغن چالموگرا كشف كرد؛ در واقع پس از جداسازي اتيل استرها در اسيدهاي چرب، توانست روغن را با آب مخلوط كند و در نتيجه براي تزريق مورد استفاده قرار دهد. اين درمان به «روش بال» مشهور شد و جذاميها را از شر جذام خلاصي داد.
ايگنوتوفسكي براي علاقهمندان به دنياي شيمي وسايل آزمايشگاه را تصوير كرده، آماري از حضور زنان در دنياي علم، فناوري، مهندسي و رياضي به دست داده و همچنين از نقش زناني گفته است كه بر دنياي علم تاثير گذاشتهاند. در انتهاي كتاب نيز فيلم، كتاب و وبسايتهايي را براي دوستداران جوان حوزه علم معرفي كرده است.