خيام يا شاه سنجانِ خوافي؟
رضا ضيا
جمعي به تشكّكند و قومي به يقين / هريك به رهي فتاده اندر پي دين/ ناگاه منادياي برآيد ز كمين / كاي بيخبران راه نه آنست و نه اين صورتِ منقول در بالا را استاد همايي به نقل از «جُنگي قديم» نقل كردهاند كه آثار كهنگي و اصالتِ آن آشكار است و آن را از «شيخ شاه سنجان خوافي» متوفي 599 دانستهاند. (رباعيات خيام، ص 51 و 52 مقدمه) اين انتساب با كتاب عرفاتالعاشقين تاييد ميشود؛ در جلد چهارم، ص 1953 نيز به نامِ همو آمده است. (در آنجا مصراعِ چهارم «قومي ديگر فتاده اندر ره دين» ضبط شده ولي بقيه رباعي با صورتِ بالا همخوان است). احمدِ شاملو در آلبومِ «رباعياتِ خيام» صورتي متفاوت ازين را خوانده: «قومي متفكرند اندر رهِ دين قومي به گمان فتاده در راهِ يقين / ميترسم از آنكه بانگ آيد روزي... » كسي كه قريحه شاعرانه بيشتري داشته «جمعي به تشككند» را به «قومي متفكرند» تبديل كرده كه روانترست. با روايتِ مزبور، مصراع سوم قافيه ندارد (ميترسم از آن كه بانگ آيد روزي...) چون يكي از نشانههاي كهن بودنِ رباعي، مقفّي بودن هر چهار مصراع است، احتمالا كساني كه اين قاعده را نميدانستهاند، بعدا، آن را به صورتي كه در نوار خوانده شده تغيير دادهاند.