قيمت سكه؛ حباب يا واقعيت؟
رضا بوستاني
اقتصاد كلان سياستهاي پولي را براي هدايت متغيرهايي به كار ميگيرد كه در بين آنها عامل انتظارات مردمي نيز به چشم ميخورد، چراكه شدت انتظارات و عدم اطمينان مردم ازجمله متغيرهاي اقتصادي است كه نقش مهمي را در ايجاد تعادل و كاهش تنش دربازارها ايفا ميكند. اينكه مقام مسوولي در شرايط بحراني افزايش قيمت در بازاري را حباب معرفي كند و عمر آن را زودگذر بداند ولي درعمل اين اتفاق رخ ندهد قبل از تضعيف قدرت هر متغير ديگري يك سرنوشت دوجانبه براي انتظارات رقم ميزند. از يكسو خوشبيني را به بدبيني تغيير ميدهد و نقش آن را در پيشبرد اهداف كلان كمرنگ ميكند و از ديگر سو همين عامل بدبيني را در بالاترين اولويت متغيرهاي كلان قرار ميدهد كه ميتواند بازار را تعيين كند. در چنين شرايطي اين انتظارات هستند كه با تحريك ميزان تقاضا همچنانكه از ابتدايي و در عين حال اصوليترين قوانين اقتصادي برميآيد سطح قيمتها را تعيين ميكند. شرايط كنوني كشور به گونهاي است كه در بازارهاي مختلف تنها عامل پيشتاز در تعيين قيمتها خوشبيني و بدبيني افراد نسبت به بازار است. اين روزها اقتصاد ما بيشتر از هر عاملي نيازمند يك قاعده بلندمدت و تعيين شده است كه براساس آن بتواند بار ديگر از متغير انتظارات مردمي به عنوان ابزاري براي نيل به اهداف اقتصادي استفاده كند.
پيشنهاد اين است كه مسوولان با توجه به تجربيات اخير در بازارهاي مختلف سعي در ارايه برنامههايي مدون و در عين حال اجرايي داشته باشند تا براي ادوار آينده بتوانيم با استفاده از عامل خوشبيني كه از طريق آحاد جامعه در دستيابي به اهداف اقتصادي خودنمايي ميكند در بازگرداندن آرامش و ثبات به بازارها موفق عمل كنيم.
كارشناس اقتصادي