خشم نكاريم تا قهر درو نكنيم
نازنين متيننيا
بيست و چهار ساعت است زن و مرد معترض شدهاند و در شبكههاي مجازي دنبال «چرايي» طرحي هستند كه در ضلع غربي ميدان وليعصر به تصوير كشيده شده؛ طرحي از طرفداران تيمملي ايران كه همه مرد هستند و هيچ نشاني از يك زن طرفدار در آن نيست. معترضان سوالهاي مختلفي دارند و البته نتيجهگيريهاي متفاوت. آنهايي كه ميانهرو هستند، اينكه حداقل در اين طرح اقوام مختلف ايراني لحاظ شده نشانه مثبتي قلمداد ميكنند و بعد ميپرسند: «آيا طراح براي كشيدن زنان طرفدار تيمملي مشكل داشت؟» يا «آيا طرفداري زنان از تيمملي فوتبال ايران در جام جهاني هم مانند استاديوم رفتن ممنوع است؟». اما از آنطرف و در جبهه معترضان، اين نگاه معتدل و ميانهرو وجود ندارد و اظهارنظرها آنقدر تند و تيز است. يك طرح ساده در گوشهاي از شهر تهران، بخشي از مردم را ناراحت كرده و مسوولي هم نيست كه پاسخگو باشد. نكته جالبتر اينكه پيش از اين و در همين نقطه از ميدان وليعصر طرحهاي ديگري از ايرانيها بود كه زن و مرد را كنار يكديگر و فعال نشان ميداد. اما حالا جاي زنان خالي است و خاليتر از آن جاي نمادها و المانهاي شهري كه مردم را به همدلي و اتحاد دعوت ميكند. نيمي از جامعه، در اين طرح ناديده گرفته شدهاند و از آن مهمتر آرامش روانيشان به بازي گرفته شده. حالا براي قضاوت زود است، اما ميشود پرسيد كه نيت كساني است كه برنامهريزي، اجرا و سرمايهگذاري اين طرح را در شهر تهران به عهده گرفتهاند، چه بوده؟ بايد از اين دوستان پرسيد كه براساس كدام ايده خلاقانه يا ديدهها و شنيدههاي آنها فقط مردان جامعه ايراني طرفدار فوتبال هستند و زنان حوصله فوتبال و تماشاي آن و توجه به تيمملي ايران در جامجهاني را ندارند ؟ بايد پرسيد خبرها را نميخوانند و از حال و هواي مردم در اين روزها خبر ندارند و نميدانند همين سرگرمي يكماهه چطور ميتواند بخشي از توجهها را از خبرهاي بد به سمت يك اتفاق سالم و ملي جلب كند؟ وقتي همه مردم جهان قرار است يك ماه فقط از آن تيمملي فوتبال كشورشان باشند و حمايت و همدلي را شعار اصلي خود كنند، چرا بايد چنين ضربهاي به همراهان تيمملي زد و در دقيقه نود همهچيز را بهم ريخت؟ اين دوستان در كدام طرف ايستادهاند و چقدر دغدغه اتحاد و همدلي ملي دارند؟ چرا درباره يك موضوع به اين سادگي بيخود و بيجهت هياهو ايجاد ميكنيم؟و ...
كاش در انتهاي اين ماجرا اين طرح يك اشتباه گرافيكي و ناخواسته، توسط مديران و مسوولانش معرفي نشود و يكبار براي هميشه بدون سياستزدگي و حاشيههايي از اين دست به اهميت شهر و تبليغات محيطي فكر كنيم و بخشي از مردم را بيشتر از اين دلزده و دور از همدلي و همراهي با يكديگر نكنيم.