انعكاس
موضع اصلاحطلبان نسبت به مذاكره با امريكا چيست؟
پيشنهاد مذاكره مستقيم با امريكا كه چند روز قبل از سوي برخي فعالان سياسي و مدني ارايه شد هنوز محل بحث و حرف و حديث است. مسوولان دولتي يا فعالان سياسي در اين باره اظهارنظر ميكنند و اين طور كه معلوم است اجماع نظري نيز در كار نيست. برخي اصولا با اين راهكار مخالف هستند و حتي صحبت در مورد آن را جايز نميدانند. به عنوان مثال سرلشكر جعفري، فرمانده كل سپاه آن را مصداق خيانت يا در نگاه تقليليافته زمينهسازي براي سازش با دشمن ميداند. چهرههاي سياسي و حزبي اين جريان نيز رويكرد مشابهي دارند. به عنوان مثال غلامحسين مصباحي مقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز، مذاكره با امريكا بعد از خروجش از برجام را حقارت توصيف ميكند. مخالفت صددرصدي اصولگرايان با اين پيشنهاد همه ماجرا نيست و بايد به اختلاف نظر درون جريان اصلاحطلبان در اين باره نيز پرداخت. از اظهارات فعالان سياسي اصلاحطلب اينطور برآورد ميشود كه همه طيفهاي اين جريان با اين مذاكره موافق نيستند. برخي از آنان از پيشنهاد مذكور دفاع كرده اما عدهاي درصدد اثبات اين هستند كه مذاكره با امريكا راهكار اعلامي جريان اصلاحات نيست. الياس حضرتي، عباس عبدي و محمدرضا تابش از اين دستهاند اما عبدالله ناصري از مدافعان چنين مذاكرهاي است.
گمان ندارم خاتمي همسو با اين نگاه باشد
عباس عبدي درباره موضع اصلاحطلبان نسبت به نامه شماري از فعالان سياسي براي انجام مذاكره مستقيم با امريكا به ايرنا گفت: بنده سمت سخنگويي اين جريان را ندارم. بايد به مواضع خاتمي مراجعه كرد و گمان ندارم همسو با اين نگاه باشد. هر چند در بيانيه مذكور نيز قيودي براي گفتوگو اعلام شده بود كه عملا اجراي آن را تعليق به محال ميكرد. ولي برداشتهاي فعلي بيشتر ناشي از عنوان كلي آن بيانيه است.
وي افزود: متاسفانه جناح تندروي اصولگرايان كه به نسبت منزوي شده با اين نامه جان ميگيرد و عقلاي آنان را به حاشيه ميبرد. اين جناح خواهان برخورد و تشديد تحريمها است تا دوباره دوران طلايي فساد و به جيب زدن ميلياردي ناشي از دور زدن تحريمها را زنده كنند.
راه ديگري نيست
عبدالله ناصري يكي از مدافعان مذاكره مستقيم با امريكا است و در گفتوگو با نامهنيوز، گفت: واقعيت اين است كه جمهوري اسلامي بايد خيلي زودتر از اينها و در شرايط بهتر بايد مذاكره مستقيم را شروع ميكرد اما حتما امروز هم كه چهره تندرويي به نام ترامپ در مسند كار است و حاضر ميشود نزاع قديمي با كره شمالي را از طريق مذاكره پايان دهد، ميتوان از اين راهكار بهره برد.
وي با تاكيد بر اينكه «امروز براي حل مسائل جهاني راهي غير از مذاكره مستقيم با امريكا و طرح مسائل خود در قالب منافع ملي نداريم» به مخالفت اصولگرايان واكنش نشان داد و گفت: «مخالفان مذاكره مستقيم 10 سال قبل هم معتقد بودند كه به هيچوجه در مورد مسائل هستهاي مذاكره نميكنيم اما بالاخره از سال 91 به اين نتيجه رسيدند كه بايد مساله تحريم را حل كنيم. آنهايي كه آن روز باور داشتند اگر امروز هم در مورد مذاكره مستقيم با امريكا تلاش نكنند، در آيندهاي نه چندان دور اين كار را خواهند كرد اما آن زمان بايد هزينه بيشتري بپردازند.»
افزايش صلحطلبي
جلال جلاليزاده، فعال سياسي اصلاحطلب كه يكي از امضاكنندگان اين نامه است، به اعتماد آنلاين گفت: هر كس بايد به سهم خود تلاش كند و مواردي كه به نظرش ميرسد را به مسوولان بگويد. بسياري از افراد در جامعه به نظر ميآيد كه نظرشان بر اين است كه همانطور كه قبلا مذاكرات وجود داشته، اين مذاكرات بار ديگر و به صورت شفاف برگزار شود تا طرف امريكايي در مسائلي كه وجود دارد از جمله برجام خود را ذيحق نداند. همچنان كه در نگاه جهانيان ايران به عنوان يك كشور صلحطلب معرفي شده قطعا اين كار ميتواند به صلحطلبي ايران دامن بزند و اين موضوع را بيشتر و با قوت معرفي كند.
وي درباره مخالفتهايي كه از طرف برخي گروهها براي مذاكره ايران با امريكا وجود دارد، ادامه داد: به نظر من در اينجا آنچه مهم است افكارعمومي جامعه و مصالح نظام، كشور و مردم است. بايد ديد اين منافع در چه مسيري بهتر تامين ميشود.