بياييم روياپردازي كنيم
سهيل سراييان
هرروز تب فوتبال اينجا داغتر ميشود. كافهها و بارها تا صبح باز هستند و مردم انگار ديگر شبها نميخوابند. كمكم ايرانيها از سن پترزبورگ به قازان ميرسند و خودشان را براي بازي حساس با اسپانيا آماده ميكنند. همه اميدواريم. همه رويا داريم. اين بهترين لذت دنياست؛ «روياپردازي». روسها خيلي خوشحال هستند. از تكتك لحظات استفاده ميكنند تا بيشتر درباره روسيه و مردمش به همه توضيح دهند. تا متوجه ميشوند خارجي هستي با لبخند از شما ميپرسند: «روسيه را تا الان دوست داشتهاي؟» يا «به كشور ما خوش آمدي، اميدواريم بهت خوش بگذره» بگذاريد چيزي را اينجا بنويسم. گاهي اوقات وقتي اتحاد ملتهاي ديگر را اينجا ميبينم كمي افسوس ميخورم. ما هماهنگ نيستيم. ما حتي در استاديوم در بازي مراكش بيشتر از آنها بوديم اما كسي متوجه نميشد. ما بايد بيشتر يك «تيم» باشيم. بايد كار تيمي ياد بگيريم. اينجا، در جام جهاني همه تمرين اتحاد و يكي شدن ميكنند. همه مليتها كشورهاي مختلف را تشويق ميكنند و در غم و شاديهاي يكديگر شريك ميشوند. بسياري از ايرانيها نتوانستند قطارهاي مجاني به قازان را گير بياورند و قطارها همه پر شدهاند. اما به هر روشي كه شده خودشان را دارند به قازان ميرسانند. چند شب پيش رو به روي موزه آرميتاژ، گروهي از مردم جمع شده بودند و فوتبال بازي ميكردند. ايران هم يك تيم داشت. شهرام حقيقت دوست و بهنام باني با دو سه تا ايراني ديگر مشغول به بازي شدند. بچهها مساوي كردند، داور از روسيه بود و تيم حريف تلفيق امريكاي لاتين با مصر. در مترو، ايستگاهاي قطار و رسما همه جا رنگ فوتبال ديده ميشود. ما ميخواهيم در كازان «معجزه» كنيم. اميدوارم تيتر يادداشت بعديام از كازان اين باشد «ما اسپانيا را هم برديم». اينجا روسيه، جام جهاني و ايران را حالا همه ميشناسند.