ما نگفتيم تو تصويرش كن
بهروز بهزادي
ايران درودي را من با نگاه نجيب و هنرمندانهاش، با سخنانش كه محكم و استوار است و در نهايت با تابلوهايش كه بسيار زيباست، ميشناسم. گرچه از آشنايي ما بيش از نيم قرن ميگذرد، ولي او هميشه براي من آن هنرمندي است كه سوژههايش را بر بوم نقاشي پرواز ميدهد و زندگي را به سپيدي ابرهاي زيبا و كبوتراني كه در آسمان آبي پرواز ميكنند برايمان معنا ميكند.
نخستين بار كه تابلويي از او ديدم آنچنان غرق رنگهاي سپيد آن شدم كه هرچه سياهي و تباهي بود از فكر و ذهنم رخت بربست و نوعي شادي وصفناپذير در سراسر وجودم دويد. امروز هم وقتي به تابلوهايش مينگرم همان احساس را دارم. به گمان من او هنرمندي است كه رسالتش را در تصوير زيبايي اين جهان ديده است. او هنرمندي است كه بر بوم نقاشي در تقابل خير و شر، نيكي و بدي، خوبي و پلشتي و در كل آنچه در جهان ما جريان دارد، رودهاي زيبا از نيروهاي مثبت به بيننده آثارش مينماياند.
به واقع او يك هنرمند واقعي است. شايد بسيار كسان به درستي او را نقاش بزرگ و توانمند بشناسند ولي من كه به ريزهكاريهاي قلم آشنايم، نوشتههايش را نيز هنرمندانه ميدانم. او به اندازه توانايياش در نقاشي، نويسنده نيز هست، درست و زيبا و شيوا مينويسد و اين نشان ميدهد كه هنرمندي او توانايي بسيطي است كه خالق هنرمندان به او ارزاني داشته است. با قاطعيت بايد گفت كه ايران درودي در نقاشي سبكي آفريده است كه ويژه او است. به گونهاي كه با ديدن تابلوهايش اگر بيشتر از يكي از آنها را نديده باشي به راحتي و بدون ترديد ميتوان گفت كه اين كار هنرمند بزرگ زمانه ما ايران درودي است. اكنون كه اين نقاش بزرگ كشورم ميخواهد تابلوهايش را در موزهاي گرد آورد، اميدوارم مسوولان كشور، آنان كه دل در گرو هنر دارند به يارياش بشتابند كه اين ياري، كمك به فرآيند بالندگي هنر نقاشي در كشور است. به گونهاي كه تابلوهاي او براي نسلهاي آينده خواهد ماند و همين نسلها از كارهاي زيبا و سترگ او الهام خواهند گرفت.
البته گفتني است كه ايران درودي هنرمندي بينالمللي نيز هست و بسياري از شخصيتهاي بزرگ فرهنگي جهان و هنرمندان نامدار او را ميشناسند و برايش احترام قائل بوده و هستند.
كافي است، خوانندگان را به نوشتههاي «آندره مالرو» و «ژان كوكتو» از ميان خيل بزرگان هنرشناس، درباره وي ارجاع بدهم تا با اثرگذاري او بر جهانيان آشنا شويم.
در پايان بايد بگويم، آنچه شاعر بزرگ پرآوازه كشورمان «شاملو» درباره ايران درودي در قالب شعر نوشته است، بزرگترين دليل توانايي و هنرمندي او است. بيت آخر از يك شعر بلند كه ميگويد: «ما نگفتيم، تو تصويرش كن».