تولد آپارتايد
پنجشنبه گذشته كنست اسراييل (مجلس قانونگذاري) پس از 8 ساعت بحث و جدل ميان نمايندگان يهودي و عرب كه در برخي موارد به اغتشاش نيز كشيده شد، قانوني را تصويب كرد كه به موجب آن، از اين پس اسراييل منحصرا سرزميني يهودي خواهد بود و تنها يهوديان حق تعيين سرنوشت آن را دارند. اين قانون از جمله وعدههاي نتانياهو بود، و او نيز در پيام تشكري تصويب اين قانون را نقطه عطفي در تاريخ اسراييل دانست. اما اين قانون چه آثاري را در سرزمينهاي اشغالي به دنبال دارد كه در دورهاي مسكوت ماند و اكنون كه باد بر پرچم نتانياهو ميوزد، آن را به كنست برده و تصويب آن را لحظهاي تاريخي ميپندارد. اصليترين هدف اين قانون حذف تدريجي اعراب از فلسطين خواهد بود؛ اما اين هدف در آن مستتر است و در ظاهر اين آثار را به دنبال دارد:
1- تنها زبان رسمي آن كشور عبري خواهد بود و عربي ديگر به عنوان يكي از زبانهاي اسراييل به رسميت شناخته نخواهد شد. اين در حالي است كه نزديك به 20 درصد شهروندان اسراييل كه پس از وقايع 1948 و تولد اسراييل حاضر به ترك فلسطين نشده و شهروندي اسراييل را پذيرفتند، عربزبان هستند. تا قبل از اين قانون عربي در كنار عبري زبان رسمي بود و در ادارات و اماكن عمومي به آن توجه ميشد. اما از اين پس تنها در مواردي خاص در برخي ادارات به آن توجه خواهد شد و از چهره عمومي شهرها پاك ميشود.
2- از آنجا كه اسراييل ميهني يهودي تلقي ميشود، روند شهركسازي و شهركنشيني كه ملازمه مستقيم با آوارگي فلسطينيان دارد، چهرهاي قانوني به خود ميگيرد. شهركسازيها، محل اختلاف اصلي ميان جامعه اروپايي و دولت قبلي ايالات متحده با اسراييل بود و در بسياري از موارد، تشكيلات خودگردان، ادامه روند صلح را منوط به توقف آن ميكرد. امري كه باعث تنش فراوان ميان ايالات متحده و اسراييل در اواخر دولت اوباما شده بود. اما با روي كار آمدن ترامپ ورق برگشت. روند شهركسازي در سرزمينهاي اشغالي تاكنون به اين نحو بوده كه اعرابي كه در سرزمينهاي اشغالي خانه و باغ دارند و در دادگاههاي عالي اسراييل نتوانند مالكيت خود را ثابت كنند، از آن باغ يا خانه اخراج شده و زمين متعلق به دولت اسراييل تلقي شده و شهركسازي براي اسكان يهوديان صورت ميگرفت. اكنون ديگر نيازي به حكم دادگاه نيست و فلسطينيان ولو آنكه بتوانند مالكيت خود را ثابت كنند نيز در سرزمين يهودي هستند؛ به بيان ديگر سرزمينهاي اشغالي ملي شدند.
3- اورشليم پايتخت رسمي اسراييل خواهد بود. اين موضوع يعني تثبيت اشغالگري شرق بيتالمقدس و كرانه باختري رود اردن، كه از جنگ رمضان 1967 آغاز شده و ميخي است بر تابوت دولت خودمختار فلسطين. به موجب اين بند ديگر قطعنامه 1967 و مقررات پيمان كمپديويد در مورد تشكيل دولت خودمختار در كرانه باختري ناديده گرفته ميشود. علاوه بر اين اردن از اداره ضمني كرانه باختري و بخش شرقي بيتالمقدس خلع ميشود و قدس كاملا يهودي ميشود؛ آنچه هدف اصلي اسراييل از بدو تاسيس تاكنون بوده است.
4- از آنجا كه تنها يهوديان حق تعيين سرنوشت كشور را خواهند داشت، ديگر اقليتها به شهروند درجه دو تبديل خواهند شد. امري كه تاكنون حداقل در ظاهر، اسراييل از نمايش آن خودداري ميكرد. به بيان ديگر در تمام ارگانهاي تصميمگير حكومتي تنها يهوديان ميتوانند نقش داشته باشند و ساير اقليتها از حق تعيين سرنوشت محروم ميمانند. توجه داشته باشيد كه تنها اقليت اسراييل مسلمانان نيستند و در بيتالمقدس و بيت لحم و الخليل اماكن مقدس مسيحيان نيز وجود دارد.
قطعههاي پازل معامله قرن كوشنر و نتانياهو در حال چيدن و تكميل است و سران عرب تنها نظارهگر آنند. نه قصد و ارادهاي در تغيير آن دارند و نه قدرتي براي مقابله با آن. اسراييل در حال تملك تمام فلسطين و البته پايتخت آن بيتالمقدس است. آرمان كشور فلسطين در حال تبديل شدن به جامعهاي است كه از اولين حقوق ابتدايي نيز محروم خواهد بود و با اين روند به زودي تنها نامي از فلسطينيان باقي خواهد ماند كه آن هم فراموش خواهد شد. روند قدم به قدم سياست اسراييل به مراحل خطرناك نهايي خود نزديك ميشود و در اين راه همراهي محكم شخص رييسجمهور ايالات متحده را نيز در كنار خود دارد. چند سال پيشرو مهمترين سالهاي فلسطين است كه در آن سرنوشت آن براي هميشه رقم خواهد خورد. پژوهندگان اگر تاكنون از آپارتايد آفريقاي جنوبي تنها در كتابها سراغ داشتند و ميخواندند، اكنون ميتوانند تولد اين موجود منحوس را در قلب خاورميانه به تماشا بنشينند.