ايران محتاط و هوشيارانه
برخورد كند
مهرداد پشنگپور
منازعه جنگي از لفظ تا ميانه ميدان بين روساي جمهور اسلامي ايران و ايلات متحده امريكا آنچنان دامنافشان شد كه مردم و حتي سياستمداراني مانند نخستوزير استراليا جنگ را نزديك و درگيري ميان اين دو كشور را بيش از هر زمان ديگري محتمل دانستند. اين منازعه لفظي از سوي ايران به مقامات ارشد نظامي هم كشيده شد اما در بهتي عجيب، وزير دفاع امريكا كه انتسابش خط و نشان جنگ با ايران بود آرامتر از هميشه موضع گرفت و به اين ترتيب ميتوان مشاهده كرد كه پس از چند هفته تنش و اضطراب اوضاع به سمتي رفته است كه حداقل احتمال رويارويي را كمتر و اضطراب درگيري را قابل تحملتر كرده است.
دونالد ترامپ، رييسجمهور تاجر مسلك ايالات متحده امريكا به دنبال تجربهاي كه با كره شمالي كسب كرده در تلاش است همانگونه با جمهوري اسلامي ايران رفتار كند، غافل از اينكه جز در برخي موارد «اين يكسان فرض كردن» ايران و كره شمالي يك خطاي استراتژيك است.
بالا بردن سطح اصطكاك تا يك مرحله قبل از آغاز درگيري، اقدام بيسابقهاي نيست و موارد بسياري را ميتوان در روابط فيمابين كشورها و رهبران آنها مشاهده و جستوجو كرد. اين شيوه كه معمولا مبتني است بر قاعده مذاكره بيزبان، شيوهاي متداول در قلمرو ديپلماسي است. ورود فرماندهان نظامي به اينگونه وقايع ميتواند منجر به تغيير ماهيت اين شيوه ديپلماتيك شود و آن را به يك تهديد نظامي تبديل كند.
به كار بردن تهديد نظامي كه در جاي خود ميتواند پشتوانه اقدامات ديپلماتيك باشد، در عين حال اين پتانسيل را هم دارد كه با افزايش ضريب حساسيت مقدمه بلافصل نبرد مسلحانه باشد. اوضاع ملتهب منطقه، تنشهاي اقتصادي داخلي، تبديل منازعات سياسي به اقدامات قضايي عليه ايالات متحده امريكا مجموعه عوامل مثبت و منفي هستند كه نبايد در شرايط كنوني از نظر دور داشت.
جنگ في حد ذاته خوب نيست، بهويژه كه تجربه به دست آمده از سالها سياستورزي مسوولان و مجريان سياست خارجي راهكارهايي را پيش روي كشور باز كرده و ميكند كه صلاح و منافع ملي در سايه آنها بهتر و آسانتر از جنگ تامين و تمهيد ميشود. همسازي قدرت نظامي با توان ديپلماسي كشور در شرايط كنوني بيش از پيش نه تنها احساس كه لازم و يقينا ضروري است. خاصيت اين منازعه لفظي يكي اين است كه طرفين آستانه تحمل هم را محك ميزنند و ديگر آنكه از نشانهها، نيت هم را اگر به يقين كشف نكنند لب خواني ميكنند. اين فرآيند گاه به ايجاد مفاهمه ميانجامد، مانند آنچه بين ايالات متحده و كره شمالي رخ داد و گاه به سرانجامي گنگ يا ابتر مبتلا ميشود اما ميتواند زمينه مناسبي باشد كه مشي و استراتژي مشخصي براي آينده از سوي طرفين تدوين شود.
پيشنهاد بيقيد و شرط رييسجمهور ايالات متحده امريكا را بايد در همين چارچوب و مبتني بر همين تفسير مداقه و ملاحظه كرد. اين پيشنهاد از دو جهت قابل تامل و توجه است؛ نخست اينكه صرفا يك بلوف سياسي است و نبايد به آن توجه كرد و دوم اينكه آن را ناشي از استيصال ايالات متحده امريكا دانست و آن را مبنايي براي مطالبه احتمالي بيشتر قرار داد. به نظر ميرسد اتخاذ هر دو روش در مواجهه با اين پيشنهاد يك خطاي استراتژيك آشكار باشد زيرا مهمترين معيار و ابزار راستيآزمايي اين ادعا ورود به آن است.
بهترين گزينه منطقي در مقابل اين رخداد پذيرش محتاط و هوشيارانه آن است؛ راهحلي كه بطور قطع و يقين فشارهاي رواني تحميل شده به فضاي عمومي كشور را كاهش ميدهد و بيترديد از تنشهاي عارض شده بر پيكره اقتصادي ايران هم ميكاهد، نتيجه و برآيند اين اقدام در داخل نزديكي بيش از پيش مردم با مسوولان است بعلاوه مجال همگرايي بيشتري را به دولت و مردم اعطا ميكند. اتخاذ چنين رويكردي از سوي ايران در عرصه بينالمللي هم به گونهاي حقوقي ميتواند ايالات متحده امريكا را در موضعي قرار دهد كه يا ناگزير از اجتناب از غش در مذاكره باشد و پايبند به اصول، يا عهد بشكند چون رويه معمول كه در هر دو حالت ايران منتفع خواهد شد زيرا كمترين فايده اين تاكتيك كوبيدن سر مار به دست دشمن است.
در شرايط كنوني ايران براي مذاكره با ايالات متحده امريكا در وضعيت مناسبي قرار دارد؛ از سويي سرانجام جدال لفظي حداقل به ظاهر به نفع ايران تمام شده و از سوي ديگر اقبال عمومي ايالات متحده امريكا به ويژه پس از خروج از برجام در جهان افول كرده است بعلاوه ايران ميتواند از اين فرصت به عنوان عامل راستيآزمايي اروپاييها به نفع خود استفاده كند.
ملاحظه مجموع شرايط پيش آمده در حالي كه تجربه موفق مذاكرات برجام كه ايران همزمان با شش قدرت جهاني و اتحاديه اروپا مذاكره كرد، در اختيار ايران قرار دارد ميتواند پشتوانه قدرتمند و قابل اعتنايي باشد براي اينكه از فرصت پيش آمده بهترين استفاده را كرد.
پذيرش اين پيشنهاد در شرايط كنوني نهتنها نشاني از تسليم يا تسامح نيست بلكه با ملاحظه اوضاع و احوال به وضوح حكايت از اعتماد به نفس و موضع محكم ايران دارد.