جاي خالي روانشناسي خشكسالي
مهتا بذرافكن
تاريخ زندگي اجتماعي بشر نشان ميدهد كه به دليل ناتواني انسان در كنترل نيروهاي طبيعت، انسان در تلاش بوده است كه با محيط زيست از در تعامل وارد شده و چنان احترامي براي طبيعت قايل بود كه گاه طبيعت را پرستيد. صنعتي شدن و توانايي كنترل برخي از نيروهاي طبيعت و استفاده از آن به عنوان سرمايه و در پيش گرفتن سبك زندگي مصرف گرا، اين تصور را در برخي به وجود آورد كه محيط زيست كالايي رايگان بوده و تخريب آن را امري موجه پنداشتند. متاسفانه همين عملكرد ناشيانه و حتي ستمگرانه موجب تخريب غيرقابل بازگشتي شده كه تغييرات اقليمي يكي از پيامدهاي آن است. تغييرات اقليمي موجب تغيير در آب و هوا و بروز نوسانات آب و هوايي در برخي از نقاط جهان شده و تعادل آنها را دستخوش تغييرات شديد كرده است. خشكسالي بخشي از اين تغييرات است كه در برخي از نقاط جهان رخ داده و مخاطرات زيادي را رقم زده است. خشكسالي هماكنون چالش جدي بشر در برخي از نقاط جهان است كه كشور ما نيز از جمله اين نقاط است. زنگ خطر تغييرات اقليمي قبل از قرن حاضر به صدا در آمده بود و بسياري از دانشمندان نسبت به بروز اين تغييرات در اثرمصرف زياد سوختهاي فسيلي و توليد گازهاي گلخانهاي هشدار دادند. اگرچه ايران از ديرباز اقليمي كمبارش بوده است، اما سياستهاي هوشمندانه مديريت آب مانند استفاده از قنات، ميرآبي و كشاورزي حساب شده بر اساس سهم آب از قناتها موجب تاب آوري ايران طي قرنهاي متمادي در برابر خشكسالي شده بود. اما سياستمداران و برنامهريزان توسعه در ايران هشدارهاي تغييرات اقليمي را نشنيده و نه تنها ميراث اجداديشان در نگهداري بر باد دادند، بلكه با غارت منابع آب دربخشهاي كشاورزي، صنعت و مصارف خانگي موجبات به خطر افتادن اقليم را فراهم آوردند.
مشكلات اصلي مربوط به آب در ايران عبارت از سوء مصرف و خشكيدن منابع آب زيرزميني، سوءمصرف در بخش صنعت و آلوده كردن روان آبها، شوري، آلودگي، سدسازي بيرويه و دستكاري اكوسيستم و در عين حال كاهش بارندگي و... است و همه اينها پيامد بسيار مخربي بر جمعيت، اشتغال و سلامت دارد. مخاطراتي كه جمعيت را تهديد ميكند قبل از هر چيز ضعيفترين را نشانه رفته و در نتيجه خشكيدن منابع آب و خشكسالي روستاييان، زنان و كودكان را در خط مقدم آسيب قرار داده است. تاثير مخرب خشكسالي و خشكيدن منابع آب موجب از بين رفتن اشتغال روستايي شده و درآمد خانوارها از بين ميرود. با توجه به اينكه كسب و كار غالب در روستاها كشاورزي و دامپروري به صورت خانوادگي است، كل خانواده آسيب ميبينند و در عين حال ضعيفترها آسيب پذيرترند. خشكسالي آسيبهاي جسمي و رواني عميقي بر جمعيتهاي روستايي بهويژه زنان دارد. با قطع درآمد خانواده سبد غذايي اولين گزينهاي است كه ضعيف و ضعيفتر ميشود، تهيه غذا سخت و سختتر شده و زنان به دلايل عاطفي و فرهنگي ترجيح ميدهند سهم غذايشان را به ضعيفترها، سالمندان و كودكان بدهند ودر معرض آسيبهاي ناشي از سوء تغذيه قرار بگيرند، علاوه بر اين زنان نيازهاي ويژهاي در دوران قاعدگي و بارداري دارند و با توجه به درآمد خانواده، آنها حتي قادر به تهيه وسايل مورد نيازشان در اين دوران نبوده و از وسايل غيربهداشتي استفاده ميكنند و در خطر آسيب ابتلا به انواع عفونتها و پيامدشان قرار ميگيرند. بسياري از افراد روستايي، به ويژه كودكان و زنان در روستاهاي خشكيده از كسالتهاي جسمي شديد رنج ميبرند، بيمههاي روستايي چندان اعتبار و قدرتي براي حمايت از بيمارهاي گران ندارند در نتيجه تهيه دارو و درمان برخي از بيماريها عملا غيرممكن است و پژوهش ميداني نشان ميدهد كه افرادي براي تسكين دردها به مصرف ترياك روي ميآورند. حتي دردهايي مانند دندان درد معضلي جدي است و تعداد زيادي از مردم رنج ميبرند اما هزينههاي بسياربالاي آن موجب شده كه به تحمل درد از مسكنها در مدت طولاني استفاده ميكنند كه آسيبهاي خاص خود را دارد. البته بيماريهاي جسمي يك روي سكه است روي ديگر سكه بيماريهاي رواني است. خشكسالي و ديدن سرمايههاي از دست رفته و ناتواني در حل مسائل، موجب بروز خشم و افسردگي شده و لذا تنشهاي رواني در اين روستاها بهشدت شايع است، شوربختانه برخي از مردم براي تسكين اين واكنشهاي رواني به اعتياد پناه برده و از چاله به چاه افتادهاند. آنچه كه در اين روستاها ديده نميشود اين دردهاي پنهان است، در روستاها اورژانس اجتماعي وجود ندارد و مراكز بهزيستي روانشناسي خشكسالي را فراموش كرده يا اساسا به اهميت آن پي نبردهاند، بيمههاي روستايي قدرت حمايتگري كمي دارند. با توجه به آثار زيانبار خشكسالي بر سلامت مردم درگير در خط مقدم اين بلاي آسماني، هنوز هيچگونه برنامهريزي اجتماعي مشخصي براي كمكهاي اورژانسي به اين روستاها و مناطق ديده نميشود و با توجه به اينكه سلامت مردم از اولويتهاي شاخص توسعه پايدار است، لازم است كه به اين مسائل به ويژه در حوزه زنان توجه ويژه شود.