عليرضا داودنژاد:
ناامني، بهترين روش براي ناتوانسازي سينما
عليرضا داوودنژاد با انتشار يادداشتي در خبرگزاري ايسنا به بيانيه اخير كانون كارگردانان واكنش نشان داد. در بخشي از اين يادداشت آمده است: «بهترين روش براي ناتوانسازي سينما از تفكر انتقادي و عاجز كردن آن از تخيل خلاق همين ناامن كردن بازار براي نيروهاي خوشقريحه و متخصص و خلاق و كشاندن آنها به سمت بازتوليد كليشههاي تجاري و سياسي و اتكاي هرچه بيشتر به سرمايههاي ناشناس و در اصل درآمدهاي بازار سياه است. شايد بين كشورهاي توليدكننده فيلم در دنيا ناامنترين بازار متعلق به سينماي ايران باشد. بازار سينما از بازارچههاي كوچكتري مثل سالن نمايش، تلويزيون، ماهواره، ويدئوي خانگي، اينترنت، باشگاهها و نهادهاي خدماتي تشكيل ميشود. نگاهي به ويژگي اين بخشها و نحوه برخورد هريك از آنها با جريان توليد داخلي كاشف از آن چيزهايي است كه تحت عنوان ناامني بازار و سرمايههاي مشكوك از آنها ياد ميشود.»
در بخش ديگر اين يادداشت ميخوانيم: «تلويزيون ايران كه قاعدتا بعد از سالن بايد بزرگترين بازار سينماي ايران باشد، ميگويد، فيلمهايي را كه در كشور توليد ميشود و پروانه ميگيرد و در همهجا نمايش داده ميشود، قبول نداريم و نهتنها آنها را نميخريم و نمايش نميدهيم بلكه سعي ميكنيم در معرفي و تبليغ آنها نيز نقش چندان موثري نداشته باشيم و ترجيح ميدهيم در حالي كه صبح تا شب امريكا را نفرين ميكنيم برنامههاي خود را بيشتر با فيلمهاي هاليوودي و خارجي پر كنيم. بازار جهاني شبكههاي ماهوارهاي كه براي همه محصولات سينمايي دنيا قاتُق نان هستند، براي سينماي ايران قاتل جان شدهاند. آنها هم فيلمهاي سينماي ايران را به غارت ميبرند و مجاني نمايش ميدهند و هم دهها ميليون مخاطب اين سينما را به تاراج ميبرند.سينماي ايران در چنين شبي پرهول و درميان گردابهايي چنين هايل به زندگي خود ادامه ميدهد و عملا داراي نظم و نسقي ملي كه در سراسر كشور انواع فيلم را براي انواع مخاطب توليد كند و با نظارت صنفي و آمار كنترلشده آنها را به تكتك مخاطبان برساند و از آنها فيدبك و درآمد دريافت كند، نيست و بهجاي آنكه در ارتباط امن و امان با مخاطبان ملي از آنها سفارش و سرمايه بگيرد بايد به سراغ سرمايههايي برود كه در چنين بازار پرخطري فعاليتهاي بهرونق و سودهاي تضمينشده دارند.پيداست كه اينگونه سرمايهها دلبستگيهاي تخصصي و هنري چنداني به سينما ندارند و بيش از دغدغههاي پژوهشي و ذوقي به جنبههاي تبليغاتي و جنجالي و تفريحي سينما ميانديشند و منافع خود را اغلب در پيوند با پخش و نمايش و نزديكي به سوپراستارها جستوجو ميكنند.»