ادامه از صفحه اول
شكست در مقابل مافياي تستزني
آقاي وزير آموزش و پرورش ابتدا به درستي آزمون ورودي مدارس تيزهوشان را حذف كرد اما بعد از دل آن بيرون آوردن آزمون هوش كار خيلي اشتباهي بود.
اگر از بعد پژوهشمحوري به اين موضوع نگاه كنيم بايد ببينيم كه آيا روايي و پايايي اين آزمون هوش بررسي شد؟ خير. اين آزمون فاقد روايي و پايايي بود. از بعد هنجاريابي، آيا اين هنجاريابي متناسب با سن دانشآموزي كه اين آزمون را داده، بود؟ از نظر هوش هم كه بخواهيم در نظر بگيريم، آيا اين آزمون هوش، برجستگيهاي هوش همه بچههاي مختلف را نشان ميدهد؟ آيا همه ابعاد هوش را نشان ميدهد؟ حتي اگر ميخواستند آزمون هوشي برگزار كنند، بايد بررسي زيادي روي اين آزمون انجام ميشد و بعد به اجرا درميآمد. اما اساسيترين و اصليترين نكته تفكيك بچهها است. تفكيك بچهها بر اساس هوش مغاير با اصول مباني تربيتي است. بايد تفاوت وجود داشته باشد و تفكيك بر اساس تفاوت باشد نه اينكه بچهها را ردهبندي كنيم و مثلا بگوييم رده تيزهوشان. اين تفكيك براي ردهبندي كردن بچهها كاملا غلط است. يك مسالهاي كه در بحث جداسازي دانشآموزان خيلي مهم است اين است كه هر تفكيك و جداسازي كه منجر به بههم خوردن منحني نرمال شود، غلط است. اين آزمونها در واقع منحني نرمال را به هم ميريزند.
دكتراي مديريت آموزشي
بازگشت آرامش به جامعه
تحقيق و تفحص از ارز دولتي حداقل مزيتي كه ميتواند داشته باشد اين است كه با شناسايي متخلفان آرامش نسبي و اعتماد عمومي را به جامعه باز گردانند. مردم ما در چهل سال گذشته در بزنگاههاي مختلف نشان دادهاند كه در روزهاي سخت در كنار نظام و انقلاب هستند؛ بنابراين طبيعي است كه در روزهاي سختي كه اقشار مختلف با گرانيها و مشكلات معيشتي دست به گريبان هستند ما در كنار مردم بايستيم و با تمام وجود ضمن مبارزه با رانتخواري، شرايط شفافيت اقتصادي را فراهم آوريم. بنابراين ميتوان گفت تنها راه بازگشت آرامش به جامعه، شفافيت و برخورد قاطعانه با متخلفين است كه يكي از راههاي رسيدن به اين مهم تحقيق و تفحصي است كه آغاز شده است.