گروه سياسي
ديپلماسي همه آن چيزي است كه در تخالف با جنگ تعريف ميشود و ميتواند دايرهاي گسترده از فرهنگ تا سياست را در بر بگيرد. واژهاي برگرفته از ريشه يوناني «ديپلوما» كه به صفحه يا برگه معنا و در اصطلاح به سندي گفته ميشود كه به موجب آن امتيازي به شخصي ميدهند يا از او امتيازي ميگيرند. اين واژه ريشه واژههاي پركاربرد امروز يعني «ديپلماسي» و «ديپلمات» است. از اصطلاح و واژه كه بگذريم، تعاريف زيادي در علوم سياسي و روابط بينالملل براي واژه ديپلماسي بيان شده اما در گفتاري كلي روشي را كه براي حلوفصل مسائل مربوط به روابط خارجي دولت و بر مبناي گفتوگو يا هر روش مسالمتآميز ديگري استفاده ميشود را ميتوان تعريفي براي ديپلماسي دانست.
اما آنچه همواره در مواجهه با ديپلماسي به اذهان متبادر ميشود، روابط ميان گروهها و افرادي است كه الزاما سمت و منصبي در حاكميت دارند، اما ديپلماسي ميان ملتها نيز ميتواند منشايي كاملا غيردولتي داشته باشد، منشايي كه ريشه در جامعه مدني دارد؛ از همينرو ديپلماسي حزبي شايد بهترين نوع ارتباط ملتها با يكديگر است كه به عنوان بخش مهمي از جامعه مدني راههاي سنگلاخ را كمي هموارتر ميكنند تا جايي كه حتي دولتها بتوانند در راه قدم بگذارند.
دست و پاي احزاب در ايران اما براي تحقق اين امر كمي بسته به نظر ميرسد. قاسم محبعلي، مديركل سابق امور خاورميانه وزارت امور خارجه در اين مورد به اعتمادآنلاين گفته است: «حزب كمونيست چين يا كره شمالي كنگرههايي دارند كه از احزاب كشورهاي ديگر و از ايران هم حزب موتلفه اسلامي را به عنوان حزب حكومتي دعوت ميكنند. در دوره اصلاحات حزب كمونيست چين و مالزي از حزب مشاركت هم براي حضور در كنگرههايشان دعوت كرده بودند. از نظر دولت و سيستم اطلاعاتي ما هرگونه ارتباط خارجي براي شخصيتهاي سياسي امري ممنوع تلقي ميشود و طبيعي است كه احزاب و به خصوص احزاب اصلاحطلب، امكان ديپلماسي حزبي نداشته باشند.»
محبعلي همچنين تاكيد دارد كه در ايران چنين تجربهاي ديده نميشود و با توجه به محدوديتهايي كه براي احزاب وجود دارد، بعيد است كه فعلا امكان ارتباطات بينالمللي به وجود بيايد. در ايران موتلفه وضعيت خاصي دارد؛ اتاق بازرگانيها به خصوص اتاق بازرگاني ايران و چين موتلفهاي هستند و از اين طريق هم ارتباط تجاري و هم ارتباط سياسي با چين دارند و از اين منظر با احزاب ديگر متفاوت هستند.
موانع قانوني
بحث اول در ديپلماسي حزبي، امكان آن است كه آيا دستگاه امنيتي ما اجازه ميدهد كه احزاب ما با يك حزب اروپايي يا آسيايي همفكري و همكاري كنند؟ در اين زمينه بايد در سپهر سياسي نظر حاكميت به كاركرد احزاب عوض شود.
همچنين بر اساس قانون احزابي كه در مجلس نهم به نگارش در آمده، در مجلس دهم به تصويب رسيده و احزاب ثبت شده در وزارت كشور بايد خود را با آن منطبق كنند؛ محدوديتهايي براي راهاندازي دفتر در خارج از ايران لحاظ شده است. اين محدوديت ميتواند يكي از همان المانهاي دستوپاگير بودن قوانين حزبي در ايران به حساب آيد. در واقع براي تحقق ديپلماسي حزبي نه تنها احزاب نيازمند سفر و ديدار با همتايان خارجي خود هستند بلكه راهاندازي دفتر در كشورهاي مختلف ميتواند اين ارتباط را تسهيل و تسريع كند و چه بسا لازمه اين ارتباط باشد.
برخي منتقدان قانون جديد نيز تاكنون به اين ضعف اشاره كردهاند براي نمونه محمدجواد فتحي، نماينده مجلس معتقد است كه وقتي به افرادي كه به آنها مجوز تاسيس حزب داديم، اطمينان كرديم و معتقديم آنها افرادي وطنپرست و وطندوست بوده و اقداماتشان در جهت منابع ملي است، بايد به آنها اعتماد داشته باشيم و اجازه دهيم خارج از كشور دفتر يا شعبه داشته باشند. ضمن آنكه قانونگذار نيز سازوكارهايي براي تعقيب و متعاقبا مجازات متخلفان در صورت انحراف از اين مسير پيشبيني كرده است.
همچنين نبايد ناديده گرفت كه اساسا برخي احزاب در ابتداي شكلگيري تلاش دارند تا سياست خارجي را به عنوان يكي از اركان اساسي حزب به شمار آورند. نمونههايي چون كانون اسلامي فارغالتحصيلان شبه قاره هند به دبيركلي منوچهر متكي از آن دست تشكلهايي است كه كه قطعا ميتواند در كارويژههاي خود اين ديپلماسي حزبي را تعريف كند.
موتلفه پيشرو در ديپلماسي حزبي يا مستفيذ
از رانت حاكميتي
در ميان احزاب فعال داخل كشور اما تنها حزبي كه بر ديپلماسي حزبي اصرار داشته و اتفاقا شرايط مناسبي براي رفتوآمدهاي خارجي دارد، موتلفه است. حزبي كه از احزاب كمونيستي چين تا كره شمالي در ارتباط است.
«اگر دولت آينده چين در خطمشي و ساختار حكومتي خود به معنويت به عنوان يك تفكر و نه صرفا يك موضوع قوميتي نگاه كند، ضمن خنثي كردن توطئههاي امريكا، شاهد موفقيتهاي چشمگيري در آينده خواهد بود.» حميدرضا ترقي، معاون سابق بينالملل حزب موتلفه در آبان 91 براي حزب كمونيست حاكم چين پيام فرستاد و در ديدار با سفير اين كشور در ايران خواست تا عدالت و معنويت را از ياد نبرند. گرچه اين اولين پيام و ارتباط مشفقانه موتلفه اسلامي با حزب كمونيستي چين نبود.
سال 94 و پس از اينكه در پايان سفر رسمي شي جين پينگ، رييسجمهوري چين با رييسجمهوري ايران، متن كامل بيانيه مشاركت جامع راهبردي جمهوري اسلامي ايران و جمهوري خلق چين از سوي دو كشور منتشر شد، مهدي صولي قائممقام بينالملل حزب در يادداشتي ضمن تاكيد بر اينكه در بيانيه مذكور طرفين بر ضرورت گسترش ارتباطات بين دولتهاي مركزي و همكاريهاي استاني و احزاب و گروههاي سياسي به منظور تبادل تجربيات و تقويت تعاملات در تمام زمينهها تاكيد دارد، نوشت: «حزب موتلفه اسلامي برجستهترين و مهمترين حزبي است كه ظرف ۱۵سال گذشته روابط بسيار خوبي با حزب حاكم چين برقرار كرده است.»
آنها سال بعد هيات رييسه كنفرانس بينالمللي احزاب آسيايي (ICCAP) را براي ديدار با مسوولان كشور و اعضاي حزب موتلفه به ايران دعوت كردند كه به ادعاي مسوولان اين حزب هشت مجمع عمومي، بيست و شش نشست كميته دايمي، هشت كنفرانس ويژه و دهها نشست تخصصي از سوي گروههاي وابسته در موضوعات مهم سياسي، اجتماعي و فرهنگي با مشاركت فعال اعضا برگزار شده و طي اين مدت حزب موتلفه اسلامي در تمامي اركان و مجامع حضور موثر داشته است.
آنها سال 96 هم راهي كره شمالي شدند تا در سالروز تولد بنيانگذار اين كشور هديهاي پيشكش كنند. تابلو فرش ايراني هديه موتلفهايها براي رهبر كره بود كه جنجالآفرين شد تا جايي كه معاون بينالملل حزب در مورد آن توضيح داد و گفت كه هديه در حدود 20 تا 30 هزار تومان و تنها يك تابلو فرش كوچك بوده است.
آنها همين امسال نيز ديدارهايي از اين دست داشتهاند كه ميتوان به حضورشان در دومين مجمع احزاب سياسي آسيا و اروپا كه در انگليس برگزار شد يا تازه كردن ديدار با همتايان چيني و تاكيد بر گسترش همكاري با آنها اشاره كرد.
البته اين سفرها تنها مختص به دهه 90 نيست و به همين سالها نيز ختم نخواهد شد، چرا كه موتلفهايها همواره ارتباط خوبي با احزاب آسيايي داشته و دارند و البته محدوديتي نيز در اين زمينه نداشتهاند.
ديپلماسي حزبي دغدغه دست چندم اصلاحطلبان
در عين حال احزاب اصلاحطلب معمولا وارد اين وادي نميشوند و شايد بيشترين حزبي كه اين حوزه برايشان اهميت داشته، مشاركتيها بودند كه البته سرانجام ديپلماسي حزبيشان هم همان شد كه سرانجام حزب متبوعشان. برخي احزاب ضمن اينكه در داخل كشور براي تداوم فعاليت همواره با مشكلاتي روبهرو هستند، برخي اعضاي آنها هم معمولا با اتهاماتي چون ارتباط با بيگانه دست به گريبان بودهاند. همين موضوع ارتباط حزبي و تشكيلاتي با احزاب خارجي را براي برخي احزاب دور از ذهن و جزو برنامههاي دست چندم آنها به شمار ميآورد.
پديده نوظهور ديپلماسي حزبي يك همكاري در سطوحي غيررسمي است كه ميتواند در چارچوب راهبردها به ديپلماسي كلان دو كشور كمك كند. از همينرو اگر با نگاهي سليقهاي و آميخته به تبعيض و البته در نظر گرفتن جريان فكري نباشد، ميتواند حامي مناسبي براي ديپلماسي كلان كشور به حساب آيد.