عربستان، نفت و تنگههاي دريايي
احسان شمس
بر هيچكس پوشيده نيست كه اقتصاد عربستان سعودي بر پايه نفت استوار شده است. هرچند توريست مذهبي، صنايع پالايشگاهي و پتروشيمي و حتي فولادسازي نيز از اركان اقتصاد عربستان است؛ اما همچنان نفت حرف اول را ميزند. عربستان سعودي بزرگترين دارنده ذخاير ثابتشده نفت جهاني به اندازه 266 ميليارد بشكه نفت و 16درصد ذخاير نفت ثابتشده جهان است. توليد اين كشور در پيك توليد خود، كمي بيش از 10 ميليون بشكه در روز است و البته ممكن است در كوتاهمدت بتواند بر اين سقف بيفزايد؛ اما به خاطر حفظ منابع نفتي خود، نميتواند براي طولاني مدت آن را حفظ كند. از توليد حدودا 10ميليون بشكهاي روزانه نفت، بيش از 3 ميليون بشكه در روز به مصارف داخلي اين كشور از قبيل پالايشگاهها، پتروشيميها و آب شيرينكنها و نيروگاهها ميرسد و حدود هفت ميليون بشكه نفت هم در روز به دو مقصد غربي (اروپا و امريكا) و شرقي (هند، چين و آسياي شرقي) صادر ميشود. حوزههاي نفتي عربستان كه عمدتا در شمال و شرق عربستان وجود دارند، به دو پايانه نفتي در خليجفارس و درياياحمر منتقل ميشود. در درياي سرخ، پايانه نفتي ينبع حدود 3 ميليون بشكه در روز را – بدون گذر از بابالمندب- از طريق كانال سوئز به اروپا ميرساند و در خليج فارس، روزانه 3ميليون بشكه به سوي شرق آسيا و كمتر از يكميليون بشكه براي قاره امريكا بارگيري ميشود كه بايد از تنگه هرمز بگذرد. نفت به مقصد امريكا علاوه بر تنگه هرمز بايد از بابالمندب نيز بگذرد. بنابراين خروجي نفت عربستان از بابالمندب كمتر از يك ميليون بشكه در روز است و ناامني در بابالمندب مخاطره جدي براي عربستان محسوب نشده و همانطور كه در وقايع اخير ديديم، بهراحتي از آن صرف نظر خواهد كرد.
اما خروجي نفت از هرمز، قابل مقايسه با بابالمندب نيست. به خصوص اگر نفت عراق، كويت، ايران، امارات و قطر را نيز به آن بيافزاييم. خروجي نفت از تنگه هرمز، حدود بيست درصد كل توليد نفت جهان در روز است و اين اهميت تنگه هرمز را مشخص ميكند. بنابراين كشورهاي صادركننده هيچگونه ناامني را در تنگه هرمز برنميتابند. اولين اثر مهم ناامني در تنگه هرمز براي تردد نفت، فعال شدن بيشتر لوله انتقال نفت به پايانه ينبع خواهد بود. كشورهايي مانند امارات و كويت، ترجيح ميدهند نفت خود را از اين طريق به درياي سرخ برسانند، تا آنكه مخاطرات هرمز و بابالمندب را بپذيرند. از طرف ديگر عبوري روزانه نفت از بابالمندب 5 ميليون بشكه در روز است كه سهم عربستان در آن بسيار ناچيز است. بنابراين در درازمدت ناامني در تنگه هرمز يا بابالمندب، باعث مورد توجه قرار گرفتن پايانه ينبع و در كل به نفع عربستان خواهد بود. مضافا آنكه كشورهايي مانند چين و هندوستان داراي منافع حياتي در باز بودن تنگه هرمز خواهند داشت و مسدود شدن راههاي انتقال نفت به خود را بر نميتابند.
در كنار اينها وجود تجربه ملي شدن كانال سوئز، چراغ روشني براي ضرورت حفظ امنيت آبراههاي استراتژيك است. ملي شدن كانال سوئز در زمان مرحوم جمال عبدالناصر، باعث بروز جنگ ميان اطراف اروپايي و مصر شد و وساطت شوروي -كه به قيمت گرايش مصر به بلوك شرق تمام شد- تنها عامل نجات مصر ناصري بود. حفظ امنيت آبراههاي مهم، تعهدي بينالمللي است و نميتوان آنان را وجهالمصالحه منازعات سياسي قرار داد. ايجاد ناامني در تنگههاي مانند هرمز و بابالمندب در شرايط كنوني در كوتاهمدت باعث ورود نيروهاي فرا منطقهاي به خاورميانه و در دراز مدت تنها به نفع عربستان خواهد بود. ايران همانگونه كه تاكنون بوده است، بايد به حفظ ترانزيت انرژي از تنگه هرمز بكوشد و خود را شريكي مطمئن براي حفظ امنيت و صلح بينالمللي نشان دهد.