تماشاي «تنگه ابوقريب» مستحب مؤكد است
سامان سالور
به نظر من در سينمايي كه يا فيلم جنگي ساخته نميشود يا كمتر به اين نوع موضوعها پرداخته ميشود و آن دسته هم از فيلمهاي جنگي كه ساخته ميشود از شدت سفارشي بودن از جانب مخاطب پسزده ميشود «تنگه ابوقريب» يك اتفاق مثبت براي سينماي ايران است.
فيلم از امكانات بهدرستي استفاده كرده و در فضاسازي به خوبي عمل ميكند. همچنين در بحث كارگرداني، فيلمبرداري و طراحي صحنه درخشان است. مخاطب با تماشاي فيلم «تنگهابوقريب» بعد از مدتها با صحنههاي واقعي از جنگ روبهرو ميشود. با وجود تجربهاي كه در فضاي جنگ دارم و نسبت به مشكلات سينماي جنگ در ايران آگاه هستم و ميدانم كه امكانات تخصصي براي فيلمهاي جنگي نداريم، بهرام توكلي بهخوبي از پس مشكلات برآمده و فيلمي درخشان ساخته و بعد از مدتها ما را دوباره در فضاي نيمهمستند جنگ قرار داده است. انتخاب ميزانس و دوربينهاي روي دست كه با بازيگران بهخوبي همراه ميشود فضاي پرتنش و اكشن خوبي را به مخاطب ارايه ميدهد. بازيهاي بازيگران در اين فيلم به نسبت مناسب و استاندارد است.
با ذكر تمام اين خوبيها اما اگر بهرام توكلي مقداري روي فيلمنامه متمركزتر ميشد و ما با جغرافياي واقعي «تنگه ابوقريب» بيشتر آشنا ميشديم بهتر بود. بهاضافه اينكه فيلمنامه به سمت كليشه سوق داده ميشود. نوجواني كه ميخواهد به خط مقدم برود و غالبا با موانع و مخالفتهايي مواجه ميشود و طبق معمول نيروهاي كمكي ما هم در جنگ خواب هستند و من نميدانم كي قرار است اين نيروهاي كمكي در جنگ به ياري ما در فيلمها بيايند. نكته ديگر اينكه طبق ميزانسن و تفكر كارگردان، ما دشمني در جنگ نميبينيم و فقط با رياكشن رزمندگان مواجه هستيم؛ آنهم با يكسري حرفهاي تكراري (برو حاجي، بيا سيد، بگو آتيش بريزن و...) اين تكرار حرفها در فيلم كلافهكننده است.
با وجود اينكه «تنگه ابوقريب» يك فيلم درخشان در بحث فني است اما پيرنگ ضعيف داستان در فيلمنامه به انضمام شخصيتپردازي ناقص باعث شده اين فيلم در تاريخ سينماي ايران ماندگار نباشد اما قطعا «تنگه ابوقريب» فيلم ديدني و ارزشمند است.
در اوضاع فاجعه اين روزهاي سينماي ايران كه تمام سالنها به قبضه فيلمهاي كمديهاي بيمايه و بعضا ابلهانه درآمده كه فقط تلاش ميكنند به هر بهانه مخاطب را بخندانند، ديدن فيلمهايي همچون «تنگه ابوقريب» و حمايت و تبليغ آن جزو مستحب موكد است.
به نظر من بهتر است راجع به اين نوع فيلمها براي سينماي ايران تبليغ كنيم تا فيلم بهاندازه زحمتي كه براي جنگ كشيده، مخاطب خود را پيدا كند. آرزو ميكنم مخاطبين حداقل به احترام كساني كه در مقطعي سينه سپر كردند و غيرت نشان دادند به تماشاي اين فيلم بنشينند. اين آدمها جزو نسلي هستند كه عينشان را ما ديگر نخواهيم ديد. مردانگي اين نسل را تنها در فيلمها ميبينيم و بهراستي كه «تنگه ابوقريب» روايتگر آدمهاي غيور كشور ما است.
اما باز هم همچنان ميگويم اي كاش بهرام توكلي روي فيلمنامه تنگه ابوقريب بيشتر تمركز ميكرد و از كليشهها فاصله ميگرفت.